تاریخ باستان در کوهدشت لرستان و دیرینه شناسی آن و آشنایی با نوآوریهای سه گانه
به گزارش پایگاه خبری گلونی، حمید ایزدپناه در مجموعه سه جلدی تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان درباره تاریخ باستان در کوهدشت نوشته است:
اسکان و معیشت
حداقل سه نوع قرارگاه و مسکن در اوایل مرحله زراعت دیم در محدوده جغرافیایی جنوب غربی ایران شناسایی و یافت شده که عبارتند از:
۱- دهکدههای دائمی: که از چینه و دیوارهای گلی و یا خشت خام ساخته میشدند و در تمام سال مسکون بودند و جمعیت آنها نیز بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر بود. اینان به زراعت و جمعآوری گیاهان دانهدار وحشی میپرداختند. آثار اینگونه محلهای مسکونی تا بیش از کشت غله در لرستان کم بود.
۲- دهکدهها یا اقامتگاههای نیمه دائم: این محلها و اقامتگاهها نیز جمعیتی بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر داشتهاند که در موقع کشت و برداشت محصول، بهطور فصلی در آنجاها سکونت میکردهاند.
در این زمان همچنین اقامتگاههایی وجود داشت و معمول بود. کوچنشینان گلهچران در فصل زمستان هنگام اقامت در «زمگه Zemga یا زمستانگاه» در زمینهای خود یا مالکان دیگر کشت میکردند و یا موقع برداشت محصول، عدهای از آنان به «زمگه» بازمیگشتند.
۳- اردوگاههای چوپانی: که به وسیله چوپانان و دامدارانی که از دهکدههای دائمی برای یک فصل معین گرمسیری یا سردسیری در حرکت بودند، استفاده میشد.
اردوگاههای نوع چهارمی نیز وجود داشته است که دامداران در مسیر راه کوچ و عبور از درهای به مکان و دره دیگر، از آن استفاده میکردند، ولی مدرکی از زندگی کوچنشینی با حَشَم nomad ism» به دست نیامده و شاید آثار آن از بین رفته باشد.
چنین اقامتگاههایی از چینه، در تپهای واقع در دهکده ایرانشه و در دامنه کوه گرّی در دلفان به وسیله گروهی از باستانشناسان در سال ۱۳۵۷ شناسایی شد که در آنها از مواد غذایی یعنی دانههای پسته کوهی یا کلنگ Kolang هم یافت شد، ولی از گزارش علمی آن متاسفانه تاکنون خبری انتشار نیافته است.
دیرینهشناسی کوهدشت
تاریخ باستان در کوهدشت لرستان و دیرینه شناسی آن و آشنایی با نوآوریهای سه گانه
کوهدشت، دشتی وسیع از بخش طرحان است که اخیرا تبدیل به شهرستان شده است.
در تابستان سال ۱۳۴۶ که به سفارش انجمن آثار ملی برای شناسایی آثار تاریخی و باستانی لرستان به منظور تهیه مطالب چاپ نخست این کتاب در طرحان جستجو میکردم، به راهنمایی دوستان بومی، موفق به کشف نقوشی بر روی دیواره پناهگاههای دره میرملاس و بردسفید و غار هومیان و «چالگه شله âlgašallaČ» در دو دیوار خاوری و باختری کوه «سَرسُوخن Sarsorxen» در شمال غربی کوهدشت شدم و از انجمن آثار ملی را در جریان کشف آنها گذاشتم.
انجمن ضمن ابراز خرسندی از این خبر، نخست به مراکز باستانشناسی کشورهایی که در ایران کاوش کرده و میکردند، اطلاع داد و پرسشهایی که آیا آنان پیش از این از وجود چنین نقوشی آگاهی داشتهاند یا نه؟
پس از دریافت پاسخ منفی، مراتب کشف و نام کاشف آنها را، که نگارنده باشد، به اداره کل باستانشناسی اعلام کرد.
اداره کل باستانناسی در سال ۱۳۴۸ از پروفسور مک بورنی، استاد دانشگاه کمبریج دعوت بهعمل آورد تا از محل بازدید کند.
نتیجه بررسیهای او در بخش مربوط به نقوش آمده است. او نخست این نقوش را به دوره مفرغ نسبت داد، اما آثار دوره پالئولیتیک را هم در حاشیه این آثار به دست آورد، از سوی دیگر، وی تاریخ نقوش را هزاره دوم پ.م. هم محتمل دانست.
در سال ۱۳۴۸ خورشیدی گروهی از باستانشناسان کمبریج دوباره در مکانهای یادشده به کاوش و بررسی پرداختند که نتیجه کار آنها در بخش مربوط به کوهدشت و بحث درباره نقوش آمده است.
دیرینهشناسی در نقاط کاوش و شناسایی شده دره میر ملاس و هومیان و بردسفید در دوره پارینه سنگی و پالئولیتیک بسیار مهم است و تفصیل آن در جای خود خواهد آمد.
نقوش جنوبی دره میرملارس با این نقش آغاز میگردد که بیمعنا نیست و شاید بار اعتقادی دارد.
محل این نقوش و نقشهای شمال بوده، پناهگاه و محل مناسبی برای دیدهبانی و گذرشناسی شکار میتواند باشد.
زیرا این محل چشماندازی گسترده دارد، اما آنچه بیشتر محتمل است، آن است که این نقش گرچه نقشی ساده و ابتدایی است، منظری اعتقادی است برای شکارچیانی که به انتظار عبور شکار مینشستند و شاید این پناهگاه همچون مکانی مقدس و نیایشگاهی در جهت این اندیشه هم بوده است.
تداوم این بینش و اعتقاد تا دوره مفرغسازی گویای این نظر است.
تاریخ باستان در کوهدشت لرستان
این نقش و نشانه را مفرغسازان هنرمند کاسی در چند نوع و چهره ساختهاند که دو نوع از آنها در این کتاب آمده است.
از آن جمله با الهام از نقشی که به شکل لنگر کشتی است، طلسمی ترکیب یافته از یک کله قوچ با شاخهای نیمدایره به چشم میخورد که در انتهای آن، همان حلقه مقدس دیده میشود که در پایین نقاشی هم مشهود است.
اما در هنر ریختهگری تغییراتی در آن نقش داده شده است.
در دو نیمدایره شاخها و نیز در درون حلقه مقدس انتهایی، سر و گردن سه چهره انسان با بت با چشمانی درشت و گیسوانی پیچدار جا گرفته است.
بر روی انحنای دوسوی حلقه نیز نقش دو جانور همشکل با دم و گردن دراز در حال حمله، به شکلی که دهانشان به شاخهای قوچ چسبیده است، دیده میشود.
این نقش زیبا که از گورهای باستانی لرستان به دست آمده، به هزاره دوم پ.م. مربوط است، ظاهرا حرزی بوده که همه به هنگام شکار همراه میداشتهاند و احتمالا جزو وسایل سواری آنها بوده است و هم جزو وسایل پس از مرگ و در تنهایی گور.
در بخشهای آینده باز هم در اینباره به نکتههایی اشاره خواهد شد.
تاریخ باستان در کوهدشت لرستان و دیرینه شناسی آن و آشنایی با نوآوریهای سه گانه
در اواسط هزاره ششم پ.م. مردم بعضی از نواحی جنوب غربی ایران تحولات چشمگیری ایجاد کردند که آنان را به سوی زندگی شهرنشینی و تمدن و فرهنگی نو و نیز افزایش جمعیت میبرد.
از آن جمله نوآوریهای سهگانه: ۱) آغاز آبیاری؛ ۲) اهلی کردن گاو؛ ۳) کشت و برداشت بهتر غلات (فرانک هول، ص ۷۰ به بعد)
گرچه این دگرگونیها تدریجی و کند صورت گرفت، ولی سیری به سوی تعالی بود. با اصلاح غلات و بهکارگرفتن گاو در کار شخم زدن زمین نه برای کشتن و خوردن آن و نحوه نوین آبیاری، اندک اندک اقامتگاههای فصلی به ده تبدیل شدند و روستاها صورت شهر گرفتند و ارتباطهای فرهنگی بین دیگر اقوام و حاصلخیزی جلگههای بینالنهرین از آن سو و پیدایش تمدنهای نوین موجب شدند تا آهنگ پیشرفت سریعتر شود و زمینه ظهور دولتها و قدرتهایی در بینالنهرین فراهم گردد.
این قدرتها به دلیل هممرزی و رقابتهای فرهنگی و زیستی و گاه مقابلههای رزمی، نقش مهمی در تغییرات داشتهاند.
از جمله این قدرتها ایلامیها، بابلیها، کاسیها و آشوریها بودند. در اینجا درباره تاریخ قوم کاسی که از قدیمیترین مردم و ساکنان محدوده لرستان امروز و پاسداران مرزهای تاریخ جغرافیایی این پهنه از ایران بودهاند، به اختصار نکاتی آورده خواهد شد.
با توضیحی درباره این قوم از دوره پارینه سنگی تا نوسنگی و از سفال تا مفرغ، یعنی دوره شکوفایی هنر اینان در اواخر هزاره سوم پ.م. که دست هنر آفرینشان رقمزن بقای نام آنان شد.
پایان پیام