پایگاه خبر ی گلونی، مهدیسا صفریخواه: سندرم مخاطب خاص در شبکه نمایش خانگی اتفاق جدیدی است که ظاهراً قرار است تلویزیون را هم غافلگیر کند. تجربه تماشای فیلمها در شبکه نمایش خانگی طی سالهای اولیه آن برای من تجربه موفقی نبودهاست.
مخاطب خاص در شبکه نمایش خانگی
کیفیت پایین سریالهای سالهای قبل و نیمهکاره رها کردن سریالها و جنجالهای زرد پیش از اکران باعث میشد احساس کنم مدیا میخواهد سبک زندگیام را کنترل کند و دلم نمیخواست دل به سلیقه او بدهم. راستش همه سریالهای موفقی که دنبال کردم هم نصفه و نیمه ماند. قهوه تلخ اولین تجربه تلخم از عدم احترام به مخاطب بود. شوخیکردم؛ قلب یخی و آسپیرین را هم دنبال کردم اما ولع تماشای آنها بعد از آسپیرین کاملاً از سرم افتاد.
امتحان کردن سلیقه مخاطب در شبکه نمایش خانگی
اما این روزها شبکه نمایشخانگی رقیب جدی تلویزیون و حتا ماهواره است. اگر کانالهای تلگرامی و ماهوارهها بگذارند قرار است حسابی بفروشند. آنها موجسواری نمیکنند و در یک ژانر خاص سریال نمیسازند و اجازه تجربه کردن را به خودشان میدهند. سازندگان آنها حق تکثیر آثار را با جدیت پگیری میکنند و نمیگذارند شبکههای ماهوارهای به اختیار خودشان این سریالها را پخش کنند.
ویترین جذاب بازیگران
ویترین جذاب سریالهای شبکه نمایش خانگی همیشه جذاب بودهاست. روی کار آمدن چهرههای سینمایی در شبکه نمایش خانگی ترفند قدیمی است که برای القای اعتباربخشی بهسریال بهکار میرود. هرچند نگهداشتن آنها در این سریالها مهمتر است. مهناز افشار در عشق تعطیل نیست شروع خوبی نداشت حتی بهدلیل بارداری نتونست این سریال را به سروسامان برساند؛ اما در گلشفته و عاشقانه ثابت کرد که قرار است در شبکه نمایشخانگی بماند و دیدنش برای مخاطب خاص عجیبوغریب نیست. ساره بیات؛ محمدرضا گلزار و آزاده صمدی و هومن سیدی هم گام بلند ماندن در شبکه نمایش خانگی را برداشتهاند.
اتفاق خوب حضور لیلا حاتمی
حضور لیلا حاتمی در نهنگ آبی این روزها اتفاق خوبی در شبکه نمایش خانگی را رقم زده است. شاید استانداردها بازیگری دراین سریالها را حسابی بالا میکشد. بهرام رادان و لیلا حاتمی شاید سختگیرانهتر از باقی رقبایشان وارد این حوزه شدند.
مخاطبان را از هم جدا نکنید
تقابل نمایش خانگی و سریالسازی در تلویزیون هم داستان عجیبی است. داستان حضور ستارهها در تلویزیون همیشه به حال روحی مدیران آن بستگی دارد اما شبکه خانگی در دور آخر پیست قرار است تلویزیون را حسابی کنار بگذارد و بدون ذرهای تردید مدال طلای سرگرمکردن مخاطب را از مخاطبینش بگیرد و این اختلاف بین عملکرد دو رسانه باعث دو قطبی شدن جریان «مخاطبپسندی» خواهد شد. کاش مخاطبان را مثل احزاب سیاسی در رسانهها از هم جدا نکنیم.
پایان پیام