ما هستیم که باید به استاد رحمانپور بگوییم «چی گری طاقت بیار برف نسارو»
ما هستیم که باید به استاد رحمانپور بگوییم «چی گَری طاقت بیار برف نِسارو»
پایگاه خبری گلونی، محمد پورخداداد: کنسرت ۹ اسفند استاد ایرج رحمانپور در تالار وحدت برگزار نمیشود.
بلیتها به فروش نرفته است و گروه تصمیم گرفتهاند کنسرت در این شب اجرایی نداشته باشند. باورش سخت است و البته نشان از واقعیتهای تلخی میدهد.
اگرچه ایرج رحمانپور در یادداشت کوتاه خود از «واقعیات تلخ اقتصادی» و توقع نداشتن از مردم برای آمدن به کنسرت در این روزهای سخت نوشته است، ولی این همه واقعیت نیست.
وضعیت مالی را نباید از نظر دور داشت ولی اگر شرایط اقتصادی بر کنسرتها تا این اندازه تاثیرگذار است، پس چگونه است که بلیت بدصداترین و بیهنرترین خوانندگان پاپ در چند دقیقه به فروش میرسد؟
چرا در شهر و دیار استاد رحمانپور خوانندگان سطح پایین و کمتوان در موسیقی به راحتی کنسرت برگزار میکنند و اتفاقا هیچ دغدغهای برای فروش نرفتن بلیت ندارند؟
موضوع جای دیگری است که ایرج هم بهخوبی با آن آشناست. ولی فروتنی و منش او اجازه بیان همه واقعیت را به او نمیدهد.
واقعیت این است که جای هنرمند و هنربند عوض شده است. گوشها به بدترین نوع موسیقی و صدا عادت کرده و زمین و زمان تبلیغ این نوع از موسیقی را میکنند.
صداوسیما، رسانههای نوشتاری و مجازی همه برای نزدیک شدن به مافیای موسیقی لهله میزنند.
جایی که پول حرف اول را میزند، هنر ناب را باید در پستوی خانه نهان کرد چون خریداری ندارد.
اکنون همین مردم که استاد رحمانپور سالهاست ترانه غم و شادیهای آنها را میسراید، فلان بند و بهمان خواننده با صدای گوشخراش را به او ترجیح میدهند.
ما هستیم که باید به استاد رحمانپور بگوییم «چی گَری ،طاقت بیار برف نِسارو»
سیاستهای حمایتی پشت پرده از موسیقی بیریشه و هنرمندان! یکشبه، کار را به اینجا رسانده است که هنرمند یگانهای چون استاد ایرج رحمانپور باید آخر صف اجرا بماند و بیهنرها سالی ۴۰۰ اجرای زنده در بزرگترین تالارهای کشور داشته باشند.
البته ناگفته نماند که برای حنجره زخمی لرستان راههای زیادی میشود پیشنهاد کرد که بهوسیله آن بتواند در یک روز بلیت کنسرت خود را به فروش برساند.
استفاده از جذابیتهای بیدلیلی مثل استفاده از خوانندگان و همخوانان زن فقط برای بالابردن قدرت بصری! کنسرت و همکاری با گروههای موسیقی کمهنر دیگر اقوام و یا پایینآوردن سطح موسیقی خود تا حد موسیقی مراسم جشن و عروسی.
اما این توصیهها بیفایده است و رحمانپور تن به این خواری نمیدهد. ایرج بیش از چهار دهه است که آبروی خود را ذرهذره و با در کنار مردم ماندن جمع کرده است.
موسیقی لری بر ستونهای استواری بنا شده است و با این نسیمهای زودگذر خللی بر آن وارد نمیشود.
ستونهایی از سنگ خارا که ایرج رحمانپور یکی از بزرگترین آنهاست.
اکنون ما هستیم که باید به استاد رحمانپور بگوییم «چی گری ،طاقت بیار بَرفِ نِسارو».
بدون شک این دوره هم میگذرد و روزی میرسد که مردم فرق تاجر و هنرمند را بدانند.
پایان پیام
کد خبر : 115914 ساعت خبر : 3:28 ب.ظ