کل کشیدن و دست و جیغ و هورا برای حسن تدبیر مسئولین در صنعت خودرو
پایگاه خبری گلونی؛ دانیال ناصری: دیروز خبرگزاریها گزارشهایی دادهاند دربارهی ورود یک خودروساز روسی به ایران برای تولید و مونتاژ محصولاتش. در این راستا ما چند نکته را میخواستیم به عرض برسانیم.
کل کشیدن برای صنعت خودرو
نکتهی اول اینکه پیشنهاد میدهیم به منظور تجلیل از حسن تدبیر مسئولین (دقت کنید که این کلمه حسن است به ضم کاف، نه حسن به فتح کاف)، همگی به طور هماهنگ رأس ساعت نه شب، بعد از رساندن زبالهها به محلی امن، با صدای بلند کل بکشیم و برویم تو کار دست و جیغ و هورا.
حالا چرا ما این پیشنهاد را دادیم؟ این دیگر بر میگردد به همان قضیهی حسن تدبیر و اینها که به عرض رسید.
چرا؟ کجایش حسن تدبیر است؟
از همان ابتدا حسن تدبیر در مواردی حیاتی خودنمایی میکند.
اول اینکه کشاندن خودروساز روسی، همینطور یکشبه و بیمبنا انجام نشده، بلکه این رویداد مهم بعد از خروج غرورآفرین خودروسازان بیکیفیت فرانسوی و سایر کشورها مانند پژو و امثالهم رخ داده است.
یعنی نکتهی اول در فراری دادن بنجلسازانی است که میخواستند با محصولات بیکیفیت خود رتبهی شاخص ما در تلفات جادهای را به طرز بیشرمانهای کاهش بدهند.
این از این.
دوم اینکه شما خیال میکنید در مقولهی جذب خودروساز و بنجلفروش و کاسبانی از این دست، فقط مسئلهی کیفیت مطرح است اما اشتباه اساسیتان همینجاست.
باید بدانید که در این فقره، نکتهی مهمتر، بلکه مهمترین نکته، مقولهی ترانسفر و جابهجایی است. واژهی ترانسفر را هم نوشتیم که مطمئن شوید ما هم آره داداش، خارجکی بلدیم.
خلاصه که مقولهی جابهجایی محصول از کیفیت خود محصول هم مهمتر است و مسئولین گرانقدر در چرخشی بینظیر در پیچ و خمهای مهیب تاریخ معاصر، توانستهاند این تهدید را به فرصت بدل کنند.
شما خودتان فکر کنید. قبلا برای مثال خودروساز فرانسوی باید خودروی تولیدیاش را میبرد لب دریا، بعد بار کشتی میکرد، راه میافتاد، میرفت از جنوب آفریقا نصف دنیا را دور میزد، حالا این وسط مسئلهی دزدان دریایی هم بود و مکافات، بعد، از تنگهی هرمز رد میشد، آنجا هم که میدانید دیگر، توضیح ندهم برایتان، برای خودش کلی تنگ است.
خلاصه اینکه بعد از این هفتخوان، تازه میخواستند خودروهایشان را که بعد از این همه مسیر درب و داغان شده، به ما حقنه کنند. آن هم کجا؟ تهران نه که، بندر عباس.
اما حالا قضیه چطوری شده؟ شما نقشه را هم که نگاه کنید میبینید که روسیه آن بالاست و ایران این پایین. از دم کارخانه، ماشین را خلاص میکنند، صاف میآید میرود توی انبارهای ما.
به همین راحتی. حالا اینکه مسئولین ما بیایند و حواله بفروشند و بعد خودرو را تحویل ندهند و بگویند که خودرو برای تحویل نداریم و تو همان هاگیر و واگیر مجددا حواله بفروشند و همین قصه هی تکرار شود، اینکه دیگر به آن روسهای مذکور ارتباطی ندارد. این دیگر دست خود ماست.
خلاصهی کلام آنکه به تدبیر و حسن و اینچیزهای مسئولینمان در صنعت خودرو ایمان بیاورید و کل کشیدن ساعت نه شب را فراموش نکنید.
والسلام.
پایان پیام