نقاشی تهمینه میلانی خوب یا بد؛ همهی ما یک تهمینه میلانی هستیم
به گزارش پایگاه خبری گلونی طیبه نهانی: قصه از آنجایی شروع شد که تهمینه میلانی نمایشگاه آثارش را راهاندازی کرد. یکی دو روز نگذشته بود که فریادها به آسمان برخاست.
ماجرای نقاشی تهمینه میلانی
شبکههای مجازی پر شد از شیون و مویه. مردم برای دفاع از حقوق معنوی مولفان و مصنفان انقلاب کردند.
تیتر خبرها شد: کپی کاری تهمینه میلانی از آثار نقاشان دیگر.
عکسها دست به دست میچرخید و عدهای با پوزخند به حال این کارگردان و نویسنده زن سینمای ایران افسوس میخوردند.
میگفتند خدایی کار زشتی است که بدون اجازه صاحب اصلی از آن اثر استفاده کرد.
فارغ از اینکه واقعاً چقدر آثار تهمینه میلانی به آن آثار شباهت داشت.
فارغ از اینکه آیا به هر الهام گرفتنی میتوان گفت کپی کردن؟
باید کمی هم کلاهمان را قاضی کنیم.
مایی که رگ غیرتمان باد کرد و به دادخواهی حقوق مولفان و مصنفان برخاستیم، خودمان چقدر این حق را رعایت کردیم؟
کداممان فیلمهای آتشبس ۱ و ۲ را خریدیم؟ آیا فیلم سینمایی سوپراستار را دانلود نکردیم؟
با فلش از رفیقمان نگرفتیم؟ تا به حال چند فیلم سینمایی و آلبوم موسیقی را بدون پرداخت هزینه صاحب شدهایم؟
کار زشت فقط برای دیگران زشت است؟
حالا جدای از این حرفها. شما را به خدا تا به حال چند بار به گالری نقاشان و هنرمندان حوزه تجسمی رفتیم؟
اوج حمایتمان از این قشر همین است که به صفحه مجازی یک زن حمله کنیم و فحش بدهیم؟
شما را به خدا اگر به ما نمیگفتند که این نقاشی شبیه فلان نقاشی است، خودمان هزارسال متوجه میشدیم؟
خیر. چرا؟ چون ما برای این حوزه تره هم خرد نمیکنیم.
ما این کارها را قرتیبازی میدانیم.
بهترین گالریهای شهر حتا اگر بازدید از آنها رایگان هم باشد باز از فلافلیها و شهربازیها و قلیانسراها خلوتتر است.
اما آثار تهمینه میلانی. شاید دور از انصاف باشد که به خاطر چهار تا نقاشی که شبیه به نقاشی دیگران است به کسی انگ کپیکاری بزنیم.
کارهای دیگرش را نبینیم و زحماتش را قدر ندانیم. شاید کمترین کاری که تهمینه میلانی کرد این بود که پای چند نفر را به گالریهای شهر باز کرد.
تا حداقل گالریها بتوانند روی پایشان بایستند و فردا آثار هنرمندان دیگر را به نمایش بگذارند.
در دنیا چنین اتفاقاتی میافتد که یک هنرمند دقیقاً از اثر یک هنرمند دیگر وام میگیرد.
منتها در دنیا مثل ما نیستند که بریزند در پیج طرف و او را با فحش یکی کنند.
آنها به این کار میگویند «ادای دین».
یعنی اینقدر به اثر یک هنرمند علاقه دارند که همان را عیناً در اثر خود تکرار میکنند.
به عنوان تنها یک نمونه:
فیلم بیل را بکش کوئینتین تارانتینو که چند موسیقی متن فیلم از جای دیگری عیناً برداشته شد.
منتها آنها با ما فرق دارند. حتا کپی کردنشان.
پایان پیام