برای شاخ شدن در اینستاگرام و فضای مجازی چه کتابهایی بخوانیم؟
پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی: شاخهای اینستاگرام یا اینفلوئنسرها، فقط یک اکانت پرفالوئر در فضای مجازی نیستند.
انگار آنها کمکم دارند یک مکتب فکری را جا میاندازند.
تفکراتی مثل «هرجوری دلم میخواد ادامه بدم، بیخیال نقد بقیه، کارم درسته پس کسی حق نظر نداره و…»، انگیزه آنها برای ادامه را چندبرابر میکند.
اما اینهمه اصرار بر اشتباه برای چیست؟
با چه استدلالی حاضر نیستند به انتقادها فکر کنند؟
آیا «تغییر» و «بهبود» در تفکرشان جایگاهی دارد؟
برای شاخ شدن در اینستاگرام
بهلطف! کتابهای زرد روانشناسی خوانندگان در عرض چند ثانیه طوری انرژی میگیرند که انگار شخصیتشان را کوبیده و از نو ساختهاند!
این کتابها معمولاً محتوای عامهپسندی دارند و خوراک فکری آدمهایی را فراهم میکنند که میخواهند راه صدساله را یکشبه بروند.
شاخهای اینستاگرامی به پشتوانه «جادوی فکر بزرگ»، قوارهشان را بلند کردهاند اما شکنندگیشان مثل حباب است.
یک انتقاد کافی است تا از درون بشکنند؛ اما کور خواندهایم اگر انتظار داشته باشیم به روی خودشان بیاورند.
چون آنها همواره ادامه میدهند و نظرهای مخالف، نهتنها باعث اندکی تأمل برایشان نمیشود، بلکه به کمک نقدها، برای خودشان اعتبار دستوپا میکنند.
«آنهم با این توجیه که وقتی مخالفتی هست، یعنی درست میگویم».
به نظر میرسد از آن طرف بام افتادهاند و با گفتن جمله «حرف مردم، باد هواست»، تمام انتقادها را در نطفه خفه میکنند.
شاخهای اینستاگرام اعتمادبهنفسشان را از کجا میآورند؟
شاخهای اینستاگرام جملههای عامهپسند و بازاری را از بر هستند. بههرحال، برای آنها ابزار سودمندی است تا حس منفی و تلخ ناشی از نقد را خنثی کنند.
ممکن است کتاب بنویسند اما پر از نقص. ویدئو منتشر کنند ولی پر از ایراد. متنهای کوتاه و بلند اشتباه بنویسند، بیآنکه نظر دیگران برایشان ذرهای اهمیت داشته باشد.
«_ امروز به افکار مردم اهمیت نمیدهم
_ نیازی به پرواز نیست. همین پایین هم از خیلیها بالاترم
_ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﺎﯾﻢ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗﻢ
ﺩﺭﺱ ﻫﺎﯾﻢ
ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﯿﺴﺖ
_ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻦ نه ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ»
اینها فقط تعدادی از جملههای انگیزشی هستند که عدهای به کمک قدرت کلام! میخواهند فضای مجازی را در دست میگیرند.
غافل از اینکه بعضی از انتقادها سازنده هستند و قرار نیست با یک نظر مخالف، کل هویت فرد زیر سؤال برود.
بدون توجه به نقدهای مفید، ما در وضعیت «همان همیشگی» باقی میمانیم.
شاید فکر کنیم همین که همیشه یک مدل فکر و رفتار میکنیم، پس یعنی ثبات شخصیتی داریم؛ اما این اشتباه ماست که رکود، تعصب و چسبیدن به اشتباههایمان را بهحساب ثبات و پختگی شخصیتمان بگذاریم.
شاید اگر شاخهای مجازی، میلشان به دیدهشدن را کمی مدیریت کنند، در مقابل هر انتقادی انقدر بیتفاوتی و یا واکنشهای تند از خودشان نشان ندهند، بتوانند فعالیتهای پر اشتباهشان را متوقف کنند.
پایان پیام