هواداران فوتبال بازهم حادثه آفریدند؛ دیدار پرحاشیه پرسپولیس و سپاهان باعث مصدومیت کودک شد
پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی: هنوز ۲۴ ساعت از دیدار پرسپولیس و سپاهان در مرحله نیمهنهایی جام حذفی نگذشته است که حاشیههای آن، مثل اخبار هولناک حوادث، دستبهدست میشوند.
خبر «مصدومیت بیش از ۱۵۰ نفر بعد از بازی پرسپولیس و سپاهان که ۳۰ نفر آنها به بیمارستان اعزام شدند»، نشان میدهد کسانی که روی صندلیهای استادیوم نشستهاند، «تماشاچی» نیستند.
جمعیت حاضر در ورزشگاه، یکدست نیست و بسیاری از آنها را میتوان در گروه هواداران متعصب قرار داد.
هوادارانی که حبوبغضهایشان مایه ترس است.
زور تعصب و پرخاشگری در این هواداران، به حمایت جامعهپسندانه میچربد و آن مستطیل سبز را تبدیل به یک میدان خونین میکند.
انگار همه برای مبارزه رفتهاند.
مبارزهای که به مصدومیت ۱۵ مامور یگان ویژه و تخریب چندین خودرو منجر شد.
آیا پرخاشگریها در فوتبال ایران عادی شده است؟
بازی پرسپولیس_سپاهان، روز هفت اردیبهشت، حدود ۲۵۰ زخمی و یک نفر کشته داشت.
دیدار تلخ این دو تیم، شب گذشته هم ۱۵۰ زخمی برجای گذاشت.
نتیجهای تلخ که شیرینی برد یک بر صفر پرسپولیس را تبدیل به زهر میکند.
این دو خبر را کنار هم قرار دهید. حالا باید بپرسیم آیا فدراسیون فوتبال و تمام متولیان این ورزش، برای حل چنین مشکلاتی کاری انجام دادهاند یا نه؛ این اتفاق کمکم درحال عادی شدن است؟
فوتبال و مصدومیت شدید یک کودک
یک ویدئو هم در فضای مجازی منتشر شده است که اوج پرخاشگریها را نمایش میدهد.
یک یا چند هوادار عصبانی، سنگی پرتاب کردهاند و چشمان یک کودک آسیب شدید دیدهاست. پدر کودک، با لحنی شاکی و عصبانی میگوید «میخوام صدسال این فوتبال نباشه».
قرار بوده این کودک بازی دو رقیب را ببیند و لذت ببرد، اما حالا چشمهای او فقط پرخاشگری هواداران را دیده است. آنهم بیلذت و پرتنش
هواداران فوتبال بازهم حادثه آفریدند
شاید بگویید مگر غیر از این است که ورزش باید باعث سلامتی، نشاط و پویایی شود؟ پس چرا نتیجه برعکس است؟
بیایید از اول مرور کنیم:
هواداران حاضر در استادیوم، از جمعیتی یکدست تشکیل نشده است.
عدهای از آنها متعصباند و خون جلوی چشمانشان را میگیرد.
آنها مهارت مدیریت خشم بلد نیستند و تمام پرخاشگریهایشان باعث خلق یک فاجعه میشود.
از طرفی، انگار اتاق فکری در فدراسیون فوتبال وجود ندارد که بعد از آسیبشناسیها، به یک بسته پیشنهادی کاربردی برسند.
بنابراین، حادثه پشت حادثه خلق میشود. بااینحساب باید بگوییم این ورزش، هواداران، بازیکنها و مسئولانش، نهتنها باعث سلامتی و نشاط نیستند، بلکه بلای جان دهها انسانی هستند که به فوتبال، دل بستهاند.
شاید لازم باشد مدتی کرکره این بازیها پایین کشیده شود، اما افسوس که آن عدد ۲۵۰ زخمی و یک کشته و حالا هم ۱۵۰ زخمی، برای خیلیها «عادی» شده است؛ و اتفاقاً همین عادی شدن و بیتفاوتی، «خطرناک» است.
پایان پیام