چگونه با کولر میشود یک منطقه سیل زده را به هم ریخت؟
پایگاه خبری گلونی نگار فیضآبادی: آفتاب سوزان لرستان، گوی گداختهای است که وقت تابیدن، میسوزاند و رنگ چهرهها را تغییر میدهد؛ عرق بر پیشانیها مینشاند و داغ دیگری را برای سیلزدگان دمرود علیا تازه میکند.
حالا قرار است کولرهای آبی کوچک، آتش خورشید را کمی سرد کنند تا گذران زندگی بعد از سیل، برای مردم قابلتحمل شود.
یک یا چند خیر که دلشان با سیلزدههاست، برای امدادرسانی پیشقدم شدند.
طبق مشاهدات عینی، از ۳۸ خانواده در کمپ دمرود علیا فقط ۱۷ چادر کولر آبی دریافت کردهاند.
خانوادههایی که کولری نصیبشان نشده است، آزرده شدهاند و چشمبهراه اندک نسیمی هستند تا بتوانند گرما را تاب بیاورند.
چگونه با کولر میشود یک منطقه سیل زده را به هم ریخت؟
آسیبپذیری مردم بعد از بحران
وقتی تعدادی از آسیبدیدگان یک بحران، نیازشان برطرف شود اما تعداد دیگری همچنان با مشکل دستوپنجه نرم کنند، سروکله خشم پیدا میشود.
بههرحال این افراد، ناکام شدهاند و طبیعی است که با خشم و آزردگی واکنش نشان بدهند.
سیل آمده و سرمایه آدمها را با خودش برده و تنور آفتاب هم حسابی داغ شده است. بنابراین روحیه سیل زدگان، آسیبپذیرتر از شرایط عادی است.
از هر دری که فاجعه وارد شود، از همان در، چیزهای ارزشمندی بیرون میروند. این یعنی «فقدان» و همین ماجرا میتواند افراد را با آشفتگیهای مختلف روبرو کند.
نبود کولر آبی برای ۲۱ خانواده، یعنی فقدان مجدد. همین کافی است تا رنجش آنها بیشتر شود و شاهد بههمریختگی کمپها باشیم.
مقابله درست و اصولی برای مدیریت بحران
این روزها هنوز در مرحله «مقابله» به سر میبریم. مدیریت بحران، ظرافتهای خاص خودش را دارد.
هر نقصی در مدیریت فاجعه، میتواند عمق بحران را بیشتر کند. در مرحله مقابله، قرار است یک رفاه نسبی ایجاد شود.
اما اگر این کار در قالب یک شبکه حمایتی انجام نشود، مشکلات هم بیشتر میشوند. دقیقاً مثل بههم ریختن آرامش افرادی که در کمپها ساکن هستند.
لزوم نیازسنجیهای دقیق
خیرین جزو کسانی هستند که بودنشان مایه دلگرمی است. کمک بهموقع آنها آبی است روی آتش. فقط نباید یک مسئله مهم را از قلم بیاندازیم.
آنهم نیازسنجیهای دقیق است؛ اینکه جامعه هدف ما چند نفر است و به چه تجهیزاتی نیاز دارند؟
وقتی ۳۸ کمپ داریم، لازم است به همین تعداد، کولر آبی وجود داشته باشد. اگر نیاز یک عده برطرف نشود، بدیهی است که با پریشانیشان فضا را ملتهب کنند.
بازدید محلی، ارتباط با یک معتمد حاضر در منطقه و آمارگیریهای دقیق، اولویتسنجی، گزینههایی هستند که افراد خیر میتوانند کمکهایشان را به بهترین شکل، شامل حال آسیبدیدگان کنند.
انتظار میرفت کولرهای آبی، به تعدادی باشند که نیاز همه کمپها را برطرف کنند. این حرف دل مردم علیا است. آنها میگویند کاش ۱۷ کولر را به منطقهای میدادید که همین تعداد بودند.
خانوادههایی که کولری نصیبشان نشده است، آزرده شدهاند و چشمبهراه اندک نسیمی هستند تا بتوانند گرما را تاب بیاورند.
چگونه با کولر میشود یک منطقه سیل زده را به هم ریخت؟
امروز در دمرود، مادری هست که کودک معلولی دارد. او باید در اولویت قرار میگرفت. اما میبینیم که او ناخواسته از چرخه دریافت کمک (کولر)، خارج شده است.
ارزش کار خیرها زمانی بیشتر میشود که هماهنگ با اصول صحیح مدیریت بحران پیش بروند.
شاید از قاعده «همه یا هیچ» خوشمان نیاید و بگوییم ۱۷ کولر هم، ۱۷ خانواده را خنک میکند؛ پس بهتر از هیچی است.
اما ما درباره چه کسانی صحبت میکنیم؟ یک جامعه شهری که شرایط خوبی دارند و دنبال وضعیت بهتر هستند، یا کسانی که تازه از کشاکش بحران نجات پیدا کردهاند و قرار است نیازهای اولیهشان برطرف شود؟
جواب همین سؤال، راهحل سرراستی را نشان خیرین میدهد؛ اینکه چقدر آمارگیریها مهم هستند و اگر اشتباهی در این زمینه رخ بدهد، میتواند آرامش و آسایش کمپها را بههم بریزد.
پایان پیام