کتاب آشفتگی سیاسی و مقدمه هادی خانیکی بر این کتاب
به گزارش گلونی هادی خانیکی در کانال تلگرام خود نوشت: زمانی مارشال مک لوهان برای درک دنیای جدید ارتباطات و نقش آن در دریافت و کنش انسان گفته بود «رسانهها امتداد حواس انسانند: رادیو امتداد گوش و تلویزیون امتداد چشم».
بنا به آن مقیاس، میتوان امروز هم گفت: فناوریهای ارتباطی و اطلاعرسانی (ICT) گسترش دهنده قدرت حسی، ذهنی و رفتاری انسان شدهاند.
کتاب آشفتگی سیاسی
گسترش قابلیتهای مغز، چشم، گوش و حواس انسانی از سویی و تحول پرشتاب میدانهای فرهنگی، سیاسی، اقتصاد و اجتماعی و ساحتها و سبکهای زندگی از سوی دیگر خبر از پیدایش «جامعه شبکهای» و پارادایم جدید ذهنی و «هندسه معرفتی و کنشی» دارند.
ظهور جامعه شبکهای و فرهنگ جدیدی که تحت عنوان «فرهنگ مجاز واقعی[۱]» یا «واقعیت مجازی[۲]» مطرح شده است، به تعبیر مانوئل کاستلز محصول یکپارچگی ارتباطات الکترونیک و پایان یافتن عصر مخاطبان گسترده و ظهور جامعه شبکهای است (کاستلز، ۱۳۸۰: ۳۸۲).
دوران جدیدی آغاز شده که در آن مضمون و صورت کنش، قدرت و مشارکت شهروندان و اجتماعات، با به هم پیوستگی شبکههای اجتماعی، اینترنت و تلفنهای همراه هوشمند- به تعبیر باری ولمن- دگرگون شده است.
کنشها و روابط جدید قدرت و مشارکت که شالودههای «جامعه شبکهای» را شکل میدهند، صورتبندیهای قدیم را به سرعت تغییر میدهند و میدانها و فرایندهای جدید خلق میکنند.
سرشت دوران جدید بیشتر فرهنگی است که بر امواج شبکهای ارتباطات و اطلاعات سوار شده و به اجتماع و سیاست و اقتصاد شکل و معنایی متفاوت داده است.
انتقال آنی دادهها، دانشها و حتی سرمایهها و زوال فاصلهها، مفهوم زمان و مکان و فضا را به شدت تغییر داده و شیوههای جدیدی در ادراک و رفتار سیاسی و اجتماعی به وجود آورده است. توجه به روندهای جدید تغییر اجتماعی، مدلهای تازه دموکراسی و مشارکت و برجستهتر شدن قدرت هویتهای مذهبی، ملی، قومی، جنسیتی و سنی، حاصل این تحولات پرشتاب و پردامنه است.
البته این تحولات فناورانه، جهانی صرفا مبتنی بر فرصت فراهم نکرده است، دنیای تهدیدهای برآمده از این تغییرات هم کوچک نیست. نابرابری در دسترسی آسان، روان و ارزان به اطلاعات و ارتباطات و شکلگیری «کاستهای دیجیتالی» از جمله مسائل پیشروی جوامع کنونی است.
تداخل میان حریم خصوصی تسخیر شده انسان و حوزه عمومی و شکلگیری میدانهای متفاوت کنش در فضاهای مجازی و واقعی نیز، گاه فرصتهای پیشروی شهروندان و جوامع مختلف را به تهدید تبدیل کرده است.
در واقع دنیای پیشروی ما دنیای تناقضهاست. دنیایی که در آن مدلهای هیوریستیک و «چند پایانی» به جای الگوهای الگوریتمی و «خطی» قرار گرفته و فضای موثر برای تحقق شفافیت و انتقال حقیقت در کنار محیط مساعد برای کاربرد فناوریهای فریب و تخریب قرار گرفتهاند.
مسأله این است که قدرت و مشارکت در جامعه شبکهای چگونه و رو به کدام جهت شکل میگیرد.
کتاب آشفتگی سیاسی
کاستلز برای پاسخ گفتن به این سوال به تمایز میان چهار شکل از قدرت میپردازد:
«قدرت شبکهبندی» (networking power) که منتسب به قدرت کنشگران و سازمانهای درگیر در ورود به شبکهاست، «قدرت شبکه» (network power) که ناظر بر هماهنگ ساختن و همرتبه کردن ویژگیهای اجتماعی میان بازیگران شبکههای چندگانه است، «قدرت شبکهای شده» (networked power) که به «توانایی رابطهای» برای تحمیل اراده یک کنشگر بر کنشگر دیگر بر اساس تواناییهای ساختاری نهفته در نهادها میپردازد و «قدرت شبکهسازی» (network making power) که معطوف به برنامهریزی مجدد شبکه و ساختن میدانهای جدیدی برای اعمال قدرت است (کاستلز، ۱۳۹۴: صص ۶۰-۶۶).
پرسش مشخصتر اکنون این است که آیا میتوان تقسیمبندیهایی از این دست را بر عرصه کنشهای دیگر شبکهای جمله: جنبشهای نوین اجتماعی، مشارکت سیاسی، دموکراسیخواهی، انتخابات و نظایر آنها کشاند.
بسیاری از اندیشمندان و محققان معاصر برای موضوع کنشهای جمعی در عصر اینترنت، بسیج یافتگیهای آنلاین و ارتباطات تودهای در فضای مجازی جایگاه جدیدی در مطالعات میان رشتهای قائل هستند.
تام پستمیس[۳] و سوزان برانستینگ[۴]، قائل به شکلگیری معادلهای آنلاین از نقشهای دوگانه «اقناعی» و «تقابلی» در فضای آفلایناند. به نظر آنان اینترنت در حال دگرگون کرد ماهیت کنشهای جمعی است (پستمیس و برانستینگ، ۱۳۹۷: ۲۰۲).
روشن است که تا رسیدن به نقطه تفاهم علمی بر سر چیستی، چگونگی و گونههای متقن از رفتار و کنش سیاسی و اجتماعی در شبکهها راهی دراز مانده است.
کتاب آشفتگی سیاسی
هم باید در دامنه و دایره واقعی تأثیرات شبکههای اجتماعی و فرصتها و تهدیدهای برآمده از آنها بیشتر تأمل شود و هم به مشابهتها و تفاوتها، همپیوندی و ناهمپیوندی کنشهای مجازی و واقعی عمیقتر اندیشید.
سودمندی این کار عمدتا در گرو مطالعات میان رشتهای است.
کتاب «آشفتگی سیاسی، چگونه شبکههای اجتماعی مجازی به کنش جمعی شکل میدهند» که ترجمه آن پیشرو است یکی از آثار جدید و در حوزه مطالعه در این زمینه است.
موضوع اصلی این کتاب که توسط هلن مارگتس استاد دانشگاه آکسفورد، پیتر جان، اسکات هیل و طاها یاسری در سال ۲۰۱۵ نوشته شده است، «کنش جمعی در دنیای» جدید است که در آن شبکهها نقشهای مهمی دارند.
نویسندگان در این اثر با ارائه و تعاریف و اشکال نوینی از مشارکت و کنشگری سیاسی به تغییرات زمینهای، فرایندهای تصمیمگیر ی و نهایتا تحول گونههای تازه از مشارکت، رقابت و کنش میپردازند.
آنان نتیجه میگیرند که کنش جمعی در دوران ما پیچیده، متفاوت و غیر قابل پیشبینی شده و نقش نهادهای رسمی سیاستورزی را تضعیف کرده است.
همه این دگرگونیها را باید متأثر از «دیجیتالی شدن کنشهای فردی و جمعی دانست که نهایتها مدلهای دموکراسی را هم متحول میسازد و به کثرتگرایی پسابوروکرایت» به عنوان صورتبندی جدیدی از میدان کنش سامان میدهد.
مترجم این اثر آقای محمد رهبری است، که پیش از کتاب ارزنده «شبکههای اجتماعی مجازی و آنومیهای نوظهور در ایران» از او منتشر شده است.
رهبری با تسلطی که در میدان نظر و عمل به دو حوزه شبکهها و علوم سیاسی دارد، به خوبی از پس درک مضامین این کتاب و ترجمه آن برآمده و آن را به اثری مفید، موثر و خواندنی برای فهم تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی در شکلگیری جنبشهای نوین اجتماعی، مشارکت، کنشگری، رفتار سیاسی و نتیجتا فعالیت در حوزه دموکراسی و تقویت نظامهای نمایندگی تبدیل کرده است. برای این جوان انیشمند و سختکوش توفیق هرچه بیشتر آرزو میکنم.
پایان پیام