کتاب زوربای یونانی داستان زوربای وراج است
به گزارش گلونی زوربای یونانی، ماجرای یک جوانی است که کلهاش باد روشنفکری دارد و همهاش میخواهد یادداشتهایش را تمام کند.
ولی وقتی که میبیند مغزش در این مورد کاملا فلج شده و توانی برایش نمانده که بنشیند و یادداشتهایش را کامل کند، تصمیم میگیرد که برای مدتی قهر کند و کتابهایش را کنار بگذارید و به جزیرهای برود تا معدن زغال سنگی در آنجا راه بیندازد.
کتاب زوربای یونانی
این جوان کیست؟ راوی بدون نامی که داستان را روایت میکند.
یک آدم ۶۵ سالهی تنومندی که اسمش زورباست (زوربا البته اسم فامیلش است) این آقای راوی را در قهوهخانهای گیر میآورد و بعد راضیاش میکند که او را در معدن کارهای کند.
جوانک راوی هم قبول میکند. بعد، در موقعیتهای مختلف، سر چیزهای مختلف، زوربا برای راوی حرف میزند و از ایدههایش در مورد زندگی، آدمها و کارهای آنها میگوید. حرفهای زوربا، راوی را تحت تاثیر قرار میدهند. و همینطور خواننده را.
بیشتر از تعداد اتفاقاتی که در جریان داستان میافتند، زورباست که دارد همهاش تعریف میکند. از زندگی گذشتهاش تعریف میکند و بدون اینکه از او خواسته باشند، همهاش نظراتش را در مورد این چیز و آن چیز میگوید.
و هرچند که موجود حرّافی است، ولی چیزهای جالبی میگوید. به طوری که وقتی که راوی داستان به او میگوید: «مرد به خاطر خدا دو دقیقه از وراجی دست بردار و آرام بگیر!» از دست راوی ناراحت میشویم.
اگر هنوز در حالتی هستید که برای یافتن معانی زندگی دست و پا میزنید، احتمالا این کتاب خیلی رویتان تاثیر میگذارد. اما حتی اگر آن دوران را هم گذراندهاید، به هر حال، از آن لذت خواهید برد.
این کتاب را نیکوس کازانتزاکیس نوشته و انتشارات نگاه آن را با ترجمه محمود مصاحب منتشر کرده است.
برای خرید این کتاب اینجا کلیک کنید.
پایان پیام
نویسنده: ساینا محمدیان