آشنایی با شاعران از دوره پهلوی تا سورنا ستاری
به گزارش گلونی در دولت محمود احمدینژاد، در نمایشگاهی که برای بزرگداشت زندهیاد سهراب سپهری برگزار شده بود یکی از مدیران کل یک استان با مشاهده خواهر زندهیاد سهراب سپهری در نمایشگاه، با خوشآمدگویی به وی گفته بود چرا استاد سپهری تشریف نیاوردهاند؟
در همان دوره یکی از مدیران فرهنگی به دوست شاعر من زنگ میزند و تلفن محتشم کاشانی را میخواهد تا او را به شب شعر عاشورایی دعوت کند.
در همان دوره یکی از مسئولان بلندپایه فرهنگی در شهریار، پشت تریبون رفت و گفت: خوشحالم که به شهر شهریار شاعر نامی ایران آمدهام.
اما فکر میکنید این چیزها مربوط به دولت محمود احمدینژاد بود؟ خیر. متاسفانه مسئولان و اهالی سیاست زیاد اهل شعر و شاعری و ادبیات نیستند که اگر بودند اصلا سیاستمدار نمیشدند.
نهایت ارتباط اهالی سیاست با شعر و ادبیات شاید در جمله مصطفی کواکبیان خلاصه بشود که درباره عباس کیارستمی گفت: «آفريننده طعم گيلاس در فصل گيلاس به خدای گيلاس پيوست!»
نماشای گلونی را دنبال کنید
آشنایی با شاعران از دوره پهلوی تا سورنا ستاری
این ماجرا مربوط به همین روزگاری که ما در آن زندگی میکنیم نیست.
یک ماه پیش شبکه منوتو گفتوگویی قدیمی با یکی از اعضای بلندپایه حکومت پهلوی منتشر کرد.
او بیت معروف «من اگر خارم و گر گل چمنآرایی هست/که از آن دست که او میکشدم میرویم» را خواند و گفت: البته نام شاعر را نمیدانم اما شعر قشنگی است.
حالا حکایت آقای سورنا ستاری است
واقعا عجیب است که ایشان این شعر معروف و مشهور را از ژاله اصفهانی به نام سهراب عزیز میخواند.
البته مشخص است که از روی نوشته میخوانند و شاید کسی که این متن را برایشان تهیه کرده است چنین اشتباهی کرده است.
البته اگر گوگل هم کرده باشد متوجه میشده که شعر از ژاله اصفهانی است اما شاید شعر را جایی دیده یا شنیده است و فکر کرده است هر چه شعر خوب نو را حتما سهراب سپهری سروده است!
هر چه هست چنین سخنی از چنین جایگاهی پذیرفتنی نیست.
اهالی سیاست باید بیشتر کتاب بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش بدهند و با شعر و ادبیات مانوس باشند.
نه فقط اهل سیاست که اهل فرهنگ و هنر هم.
مگر آن خواننده را یادمان رفته است که در تلویزیون گفت همه کتابهای باباطاهر را دارم؟
خلاصه که وضع همین قدر این طوری است.
همه نیاز داریم بیشتر بخوانیم.
پایان پیام
نویسنده: پاپی سلیمانی