بدترین زبان را برای یادگیری انتخاب کردم
به گزارش گلونی من نمیدانم آخر یک شین ساده چطور این قدر در تمام مراحل زندگی میتواند تاثیرگذار باشد.
حتی برای کسب علم و یادگیری چیزهای جدید. من به زبانهای جدید علاقه دارم.
بدم نمیآید سرکی به دیگر زبانها بکشم.
از روی علاقه و کنجکاوی تصمیم گرفتم زبان آلمانی را یاد بگیرم.
خب همه میدانیم زبان آلمانی سخت ولی کاربردی است و یاد گرفتنش میتواند جالب باشد.
با ذوق و علاقه دوره مقدماتی زبان آلمانی را ثبت نام کردم.
خیلی هم خودم را مشتاق و فرهیخته نشان میدادم.
سر ساعت در کلاس حاضر میشدم و با دقت به صحبتهای استاد گوش میدادم و جزوه مینوشتم.
بدترین زبان را برای یادگیری انتخاب کردم
البته همهی اینها برای دو جلسهی اول بود. خیلی زود متوجه شدم که بدترین زبان را برای یادگیری انتخاب کردم.
دقیقا زمانی که استاد از من خواست از روی متن بخوانم. فکر میکنید چه چیزی نوشته شده بود؟
Entschuldigung, ich kann nicht sprechen und buchstabieren
اِنْتْشولْدیگونْگ ، ایش کَن نیش شِپْقِشِن اونْد بوخِشْتابیقِن
من نمیدانم چندتا شین باید در یک کلمه و جمله باشد؟
حالا شما تصور کنید با آن قیافهی آدم حسابی که به خود گرفتهاید و وانمود میکنید خیلی اهل علم هستید، در یک کلاس باید این جمله را با صدای بلند بگویید.
شینتان هم میزند. استاد هم مدام ایراد میگیرد که کلمه را اشتباه میگویی و فقط خودت میدانی که تو اشتباه نمیگویی بلکه آنها اشتباه میشنوند.
خلاصه که در هرجلسه من باید ثابت میکردم که کلمه را بلدم و فقط به خاطر این شین کذایی شما فکر میکنید من دارم اشتباه میگویم.
راستش حوصلهی استادم را نداشتم. زیر بار نمیرفت و گاهی من را مسخره میکرد.
یا فرصت نمیداد جمله را تمام کنم. میگفت باز هم اشتباه میخوانی، نفر بعدی بخواند.
اعصابم را بهم میریخت. تصمیم گرفتم کلاس را ترک کنم.
حالا آیه هم نازل نشده بود که من باید حتما آلمانی یاد بگیرم.
شاید در آینده یک بار دیگر آن را امتحان کنم، نمیدانم.
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان