پنج دلیل برای مخالفت با نامزدی علی کریمی

پنج دلیل برای مخالفت با نامزدی علی کریمی

به‌گزارش گلونی حرف و حدیث‌ها پیرامون نامزدی علی کریمی برای ریاست فدراسیون فوتبال زیاد است و این تصمیم او موافقان و مخالفان زیادی دارد.

من علی کریمی را آن‌قدر دوست دارم که وقتی قبل از رفتن به الاهلی، برای بار آخر به اصفهان آمد، با هزار دوز و کلک از مدرسه فرار کردم تا به ورزشگاه ۲۲ بهمن بروم و بازی‌اش را از نزدیک ببینم و این شد یکی از بهترین خاطرات دوران مدرسه‌ام.

اتفاقا وقتی تیم استقلالی‌ها و پرسپولیسی‌های مدرسه با هم بازی داشتند هم به‌خاطر نیمچه تکنیکی که داشتم، همیشه علی کریمی پرسپولیسی‌ها بودم.

ولی به ۵ دلیل زیر با انتخابش برای ریاست فدراسیون فوتبال به شدت مخالفم:

پنج دلیل برای مخالفت با نامزدی علی کریمی

۱. علی کریمی همان‌قدر که در زمان بازیگری در شرایط بحرانی به داد تیم‌هایش می‌رسید، در زمان مربیگری، که شمایی کلی از مدیریت دارد، هر وقت با بحران‌های جدی مواجه شد تیم‌هایش را تنها گذاشت.

نمونه‌اش اولتیماتوم او به مسؤولان تیم نفت تهران و تهدید به ننشستن روی نیمکت در آستانه بازی سوپر جام سال ۹۳ است.

اتفاقی که باعث شد ۲۰ ساعت قبل از یکی از مهم‌ترین بازی‌های تاریخ نفت، درخشان جایگزین کریمی شود تا تیم نفت فینال را ۳-۰ واگذار کند.

نمونه‌ دیگر این عادت کریمی، ترک اردوی تیم ملی در آستانه‌ جام جهانی ۲۰۰۶ بود که با پا در میانی دادکان ختم به خیر شد.

مانند ترک اردوی تیم ملی در مقام مربی در آستانه جام ملت‌های آسیای ۲۰۱۵ که با پا در میانی هم حل نشد.

همان جام ملت‌هایی که با کیروش در یک چهارم نهایی به عراق در ضربات پنالتی باختیم و حذف شدیم.

با توجه به این سابقه، و این‌که شرایط آرمانی مورد انتظار علی کریمی در مدیریت کلان ورزش فراهم نیست و به هیچ‌وجه تا سال‌های سال هم فراهم نخواهد شد، به احتمال قریب به یقین، در صورت تکیه بر مسند ریاست فدراسیون هم عمر ریاست کریمی تا اولین بحران بیشتر نخواهد بود و با جمله‌ای قصار، مشابه آن‌چه در سال ۲۰۱۵ بعد از ترک اردوی تیم ملی گفت، دفتر ریاست را هم ترک می‌کند: «اگر نمی‌توانی خدمت کنی برو تا خیانت نکنی.»

استعفایی که با توجه به سابقه‌ حرص و ولع بعضی از مدیران پیشین فدراسیون به میز ریاست، بر محبوبیت او خواهد افزود ولی به فوتبال کشور هیچ کمکی نخواهد کرد.

اگر کسی کوچک‌ترین سابقه مدیریت دولتی در ایران امروز را تجربه کرده باشد، اذعان می‌کند که باید جنگید و چک و چانه زد و خیلی چیزها را نادیده گرفت تا بلکه کاری از پیش برود و انتظار شرایط آرمانی داشتن سرابی بیش نیست.

۲. کریم باقری در دفاع از علی کریمی گفته: «کریمی بدتر از بقیه نیست.» این نظر خیلی‌های دیگر هم هست.

اتفاقا نظر رأی‌دهندگانی که کمک کردند ورزشکارها به شورای شهر تهران سرازیر شوند و شورا برای مدتی بشود گود زورخانه هم همین بود ولی دیدیم ‌که عملکردشان به قدری ضعیف بود که در دوره‌های بعد همان افراد از رسیدن به شورا بازماندند.

این‌که جامعه‌ فوتبالی ما دوست دارد کسی از جنس خودش ریاست فدراسیونش را به عهده داشته باشد انتظار بجایی است ولی آیا کریمی بهترین گزینه است؟

علی کریمی بعد از دوران درخشان بازیگری، تنها تجربه‌ فوتبالی‌اش محدود می‌شود به دستیاری ناتمام کیروش، و سرمربی‌گری ناکام چند تیم لیگ برتری.

او نه سرپرست و مدیرعامل تیمی بوده و نه سمتی در دستگاه عریض و طویل ورزش کشور داشته است.

حتی فردی مثل بکن‌باوئر آلمانی که مدارج مدیریتی فوتبال را از کاپیتانی تیم ملی، تا مربی‌گری تیم ملی و مدیرعاملی باشگاه گذراند، نهایتا از معاونت رییس فدراسیون آلمان فراتر نرفت.

شاید فکر کنید همین آلوده نشدن به بروکراسی اداری، نقطه‌ قوت اوست ولی واقعیت این است که او در صورت به دست آوردن ریاست فدراسیون باید در همین نظام اداری پیچیده کار کند.

این گفته به معنای تأیید نظام ناکارآمد اداری نیست، ولی اصلاح این نظام از درون آن و با شناخت از ماهیت آن به دست می‌آید، نه با شعار و کلی‌گویی.

پنج دلیل برای مخالفت با نامزدی علی کریمی

۳. کریمی حتی فرصتی که در اختیارش گذاشته شده تا ضعف‌های مدیریتی‌اش را با انتخاب نواب رئیس قوی جبران کند را نیز به راحتی از دست داده و قصد دارد دو فرد بی‌تجربه دیگر در زمینه‌ مدیریت ورزشی را در این سمت‌ها به‌کار بگیرد.

در صورتی‌که حضور افردی با سابقه‌ قابل دفاع مدیریتی که شائبه‌ فساد و سوءاستفاده‌های متداول هم پیرامون‌شان مطرح نیست، می‌تواند عصای دست کریمی در مدیریت باشد.

این طور افراد شاید خیلی اندک ولی هنوز در فوتبال ما پیدا می‌شوند. نمونه‌اش سعید آذری، که خودش نامزد ریاست بود و به نفع کریمی از انتخابات کنار رفت.

۴. جامعه فوتبال ایران سال‌هاست بر این باور است که حق مدیریت کلان فوتبال کشور از او ربوده شده و در دست نااهلان قرار گرفته و حالا با اعلام نامزدی کریمی، فرصت را برای بازگرداندن این حق به ‌تاراج ‌رفته مناسب می‌بیند.

شاید آرزوی دیدن یکی از اسطوره‌های فوتبال کشورمان روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال فانتزی خیلی جذابی باشد ولی یادمان باشد که همین جذابیت برای آرژانتینی‌ها هم در مورد تیم ملی‌شان وجود داشت ولی وقتی مارادونا سرمربی تیم ملی شد، یکی از ضعیف‌ترین آرژانتین‌های تاریخ را تحویل همان مردم داد.

۵. علی کریمی چه بخواهد و چه نخواهد پرسپولیسی است و تب و تاب رئیس فدراسیون شدنش که فروکش کند، آتش جنگ آبی و قرمز هم از زیر خاکستر شعله‌ور می‌شود.

او که امروز به راحتی از کمیته‌ داروان انتقاد می‌کند، فردا در مقام دفاع از کمیته‌ داوران فدراسیون خودش برخواهد آمد.

آن‌وقت تصور کنید در یک بازی دربی، یک موقعیت ۵۰-۵۰ داوری، به‌نفع پرسپولیس سوت زده شود و بازی به نفع این تیم به پایان برسد.

آن‌جاست که جادوگر احتمالا دیگر احترام رشک ‌برانگیز حال حاضر را نخواهد داشت و از سوی هوادارن استقلال، به جایگاهی مانند «بابا»ی جدید پرسپولیس تقلیل خواهد یافت.

پایان پیام

نویسنده: مسعود توکلی

کد خبر : 199454 ساعت خبر : 7:37 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=199454
اشتراک در نظرات
اطلاع از
2 Comments
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

به نظرم با توجه به اتفاقات گذشته قضاوت کردن کار صحیحی نیست
ولی اینکه می‌توانست از افرادی مثل سعید آذری استفاده کند هم درست و بجاست

۱.هیچکدوم از مدیران فدارسیون حتی نمیدونستن ف‌وتبال چیه و قراردادهای عجیب غریب تر از هم میبستن حداقل کریمی با نوع فوتبال و قراردادها اشنایی داره
۲.ایا مصطفوی رنگی نبود؟
۳.نواب رییس الان بزرگترین اکادمی پرورش فوتبالیست دست مهدوی کیاست و نتیجه میگیره این میشه تجربه مدیرتی نایب ریسش
۴.ورزشیا توی ورزش نبودن که نتیجه نگرفتن اگه تو حوزه خودشون بودن نتیجه میگرفتن مثل الان دبیر
۵.کریمی به کم قانع نبوده پس میشه پیشرفت کرد