سال نود و نه هنوز تحویل نشده است
سال نود و نه هنوز تحویل نشده است
به گزارش گلونی زهرا محمدخانی، در پویش «کرونا به روایت شما» نوشت:
نود و نه بوی وایتکس میداد. تند و زننده. اسپریهای الکل محکم در مشتمان و درها از ترس چهارقفله بودند که توپِ تحویلش را زدند.
نود و نه تحویل نشد، هنوز هم نشده. سالها به ترتیب، ۹۶،۹۷,۹۸ و ۱۴۰۰اند.
یک روزِ سیاهِ طولانیِ ابدی بود نود و نه.
هنوز نیامده محکم خواباند در گوشم. بلافاصله صورتم را چرخاند و یکی محکمتر هم خواباند آن طرف.
آمدم بگویم «هووی چه خبرته؟» که خودم را پخش زمین پیدا کردم، زیر بار مشت و لگدهای نود و نه، در خیل عظیم نبودنها و ندیدنها و به آغوش نکشیدنها.
سال نود و نه
چشم چرخاندم و تنها دستاویز دوستی و آغوش بیخطر، «خودم» بود. آشتی با خودم یک توفیق اجباری بود، برای بیرون کشیدن خودم از زیر مشتهای آن هیولا.
نود و نه بیامان، سیاهی میباراند. من، بیامان، نورها و دشتها و گربهها و دورها را نگاه میکردم و از تک به تکشان میپرسیدم «این سیاهی را پایانی هست؟».
پایانی داشت. راستش پایان پایان نه، ولی تکههای بُرّندهای از نور، و زخمهای دردناکِ التیامبخشی داشت.
از دلِ طوفانِ وحشی نود و نه، با چنگ، دندان، با ضجه، با مشت، «پذیرش» برداشتم.
دوستی و مهربانی و اصلا آدمها، فروپاشیدند و از نو، خیلی محکمتر، خیلی عمیقتر در اعماق قلبم ریشه زدند. و زندگی حتی در سال تحویلنشدهی نود و نه هم از حرکت نایستاد.
یک کاغذ سفید برمیدارم، آن بالا، خوانا، مینویسم «لیست چیزهایی که از آنها زنده ماندهام»، پایینِ عنوان، تا حدِ سوراخ شدنِ کاغذ از خونِ قلم، بزرگ و پررنگ، مینویسم:
«نود و نه».
پایان پیام
کد خبر : 210785 ساعت خبر : 4:27 ب.ظ