ماهنامه فیلم و داستان کوچ هوشنگ گلمکانی و عباس یاری

ماهنامه فیلم و تمام جنجال‌هایش

به گزارش گلونی ماهنامه سینمایی «فیلم» به عنوان قدیمی‌ترین مجله سینمایی ایران دچار تغییر و تحولات اساسی در تیم مدیریتی خود شد.

شش ماه پس از درگذشت مسعود مهرابی مدیرمسئول ماهنامه سینمایی فیلم و با تعیین وارث مجله، عباس یاری و هوشنگ گلمکانی که در زمان حیات مسعود مهرابی با او اختلاف داشتند از این ماهنامه سینمایی جدا شدند.

عباس یاری دبیر تحریریه ماهنامه فیلم در آخرین پست اینستاگرامی‌اش نوشت: «عسل تلخ…

بالاخره شماره اسفندماه مجله فیلم با تیترِ «عسل تلخ» منتشر شد؛ تلخ هم بود چون برای اولین بار طی چهل سال عمری که برای انتشارش هزینه کرده بودیم و در میانه‌ حسادت‌ها، فشارها و تنگ‌نظری‌ها، با حمایت‌های خوانندگان و نویسندگانش، بدون تاخیر و با عشق بسیار به دستان پر مهرتان رسیده بود.

طی این سال‌ها دوره‌های هولناکی مثل جنگ و موشک و بمب و تحریمِ بخشی از تهیه‌کنندگان و بی‌کاغذی و بی‌پولی را پشت سر گذاشته‌ایم اما خوشحالیم خاطرات ماندگاری از حضور پر مهر شما در قلب‌مان به یادگار مانده که با هیچ بهای مادی قابل محاسبه نبوده و نیست.

حالا پانصد و هشتاد و یکمین شماره‌ ما این بار با یک تاخیر شش روزه، اما به «سلامت» منتشر شده است.

آرزو می‌کنم این کشتی با پیاده شدنِ اجباریِ بنیان‌گذارانش توسط پویا مهرابی، مدیر تازه‌ مجله فیلم که وارث امتیاز پدر شده، با همان سلامت، به راهش ادامه دهد.

به سهم خودم از تمام دوستانِ نویسنده و همکاران اداری و فنی که در تمامی این سال‌ها در کنارم بوده‌اند ممنون و سپاسگزارم؛ آرزو می‌کنم چنانچه خدای نکرده در جریان کار دلگیری‌ای از این حقیر در دل‌شان مانده، حلالم کنند…»

ماهنامه فیلم و تمام جنجال‌هایش

پژمان راهبر نیز به این موضوع واکنش نشان داد و در صفحه اینستاگرام خود نوشت:‌

پایان مجله فیلم پیش از این‌ها فرا رسیده بود حتی اگر سماجت آن سه‌ نفر یا میراث این سی سال همه چیز را به تعویق می‌انداخت.

با مرگ مسعود مهرابی اما فرزند او، دو ناخدای دیگر را به قایقی سپرده تا کشتی نوح را خود به مسیر دیگری براند.

شناوری متعلق به دوره دور؛ با باری ذی‌قیمت؛ آرشیو استثنایی و مهمتر از همه سابقه، اعتبار و رد خاطرات در ذهن مخاطبان دیروزی‌های تشنه و امروزی‌های کم تعدادتر در عصر حکمرانی موبایل و محتوای سرگرم کننده.

‎اگر متولد دهه شصت، پنجاه و قبل‌تر باشید به واقع با مفهوم انتظار برای تورق محصولات کاغذی آن دوره آشنایید.

اینها دریچه ورود ما به دنیای دیگری بودند که در دسترس نبود. پس اگر مجله گزارش فیلم ویژه‌نامه‌ای درباره فیلم دیوار آلن پارکر و پینک فلوید بدون اشاره واقعی به وجه موسیقایی گروه منتشر کرد، ظهر نشده همه نسخه‌ها فروش رفت.

اما سروصدای این شماره خیلی زود نشریه را در خطر تعطیلی قرار داد تا دیگر دست به کار مشابه نزند.

در همین دوره بود که نسلی از جوان‌ها سرگرم نامه‌نگاری به مجله فیلم بودند تا احمد امینی نام‌شان را در شماره بعد در بخش پاسخ به خوانندگان بیاورد و در (مثلا) پاسخ سئوالی بنویسد: بله آقای امید خاکباز، براندو در اعتراض به تبعیض نژادی اسکارش را نگرفت.

‎این‌ها، این علاقه سوزان و شوق نسل ما مال خودمان بود. شاید ملهم از سانسور و درهای بسته و مرزهای آهنین.

پس هر کلمه‌ای که از دنیای دور از دسترس ما می‌آمد ارزشی دیگر داشت. یکبار امیر قادری نوشته بود؛ توی ضبط کردن یک ترانه راک از این ضبط به آن یکی اخلالی ایجاد شده و صدای دیگری مثل به زمین افتادن چیزی از بیرون به آهنگ اضافه شده اما از فرط گوش دادن، برای او این بخشی از ترانه است.

‎ما چنین آدم‌هایی بودیم. ارزش‌گذار در محدودیتی که بعدها شکست و از بین رفت و به آرامی روی این حرفه و همه چیزش سایه انداخت.

در چنین فضایی مجله‌ای مثل فیلم اگرچه همچنان به کار ادامه می‌داد (و شاید خواهد داد) اما حتی همان سه تفنگدار هم به فضای جدید پیوسته بودند، چنانکه آقای یاری نازنین یا هوشنگ گلمکانی با صفحه اینستاگرام پرخواننده‌شان.

‎پس فارغ از همه دلبستگی‌ها و روتین‌های زندگی و با وجود تلخی ترک کشتی نوح، این جدایی آنقدرها هم غم‌انگیز نیست.

چه بسا فرصتی برای تجدید روحیه و کاری تازه که حتی آن لوگو و آن اسم هم (نه اینکه از قالب تهی شده باشد) اما در دوران بی‌وزنی عمومی دیگر آن خصوصیت گذشته را ندارد.

‎فقط می‌ماند تشکر و خسته نباشی. باز گرداندن بخشی از حس عجیبی که بازشدن دریچه‌ها در زندگی ما جاری کرد. به شما مدیون خواهیم بود.

مهدی یزدانی‌خرم هم در اینستاگرام خود نوشت:

و اما مجله‌ «فیلم». خبر کنار رفتن هوشنگ گلمکانی و عباس یاری و اکثر تحریریه‌ی این مجله به دلیل میل پسرِ مرحوم مهرابی تکان‌دهنده بود.

از دیروز که این خبر رسمن اعلام شده باز به مفهومِ میراثِ معنوی فکر می‌کنم، میراثی که در کشور ما اهمیتی ندارد و چون مجوز به پسر مرحوم مهرابی منتقل شده او «می‌تواند» پایانِ حضورِ ایده‌پردازانِ این مجله را اعلام کند.

این‌که فیلم محافظه‌کار بود یا نه، افت کرده بود یا نه و… بحثی‌ست دیگر.

چه شخصن شاهد بودم گلمکانی چه‌قدر آدم‌های تازه به مجموعه دعوت کرد و هیچ ابایی نداشت از کار با جوان‌ها.

طبیعتن برخی با مشی و نگاه مجله هم‌سو نبودند و این چیز عجیبی نیست. مگر می‌شود همه را راضی نگه داشت؟

اما کار بزرگی را که این سه تفنگدار کردند مرور کنیم. نوشتن از سینما در دهه‌ شصت.

دهه‌ای که بخشی از حاکمیت با وجود سینما مخالف بود چه رسد تبلیغ و نقدش.

سینما یکی از نخستین سنگرهایی بود که انقلابیون برای‌اش برنامه داشتند و مجله‌ی فیلم در این فضا توانست چراغی را روشن نگه دارد که خیلی‌ها برای کشتن‌اش خیز برداشته بودند.

و این روند سال‌ها ادامه داشت. در فقدان و ممنوعیت تماشای فیلم‌های روز دنیا و سانسور شدید فیلم روشن ماند.

در دهه‌ هفتاد هم وضع بهتر نبود. حمله‌ی تندروها با سینماها، مخالفت با برخی فیلم‌ها و موضع‌گیری صریح مقابل سینمای آمریکا چیزی نبود که بتوان در آن فضا مجله درآورد.

کاری که گلمکانی و یاری و مهرابی انجام دادند.

در همان سال‌ها نشریاتی توقیف و تعطیل شدند. نگاهِ ضدسینمایی مخصوصن سینمای غیر فرمایشی مدام از سوی تلویزیون به جامعه تزریق می‌شد و به‌شخصه یاد دارم و دیدم دوستان‌ام را که «پنهانی» فیلم می‌خریدند چون خانواده سینما را امر ممنوعه می‌دانست.

در این مجله صدها نفر قلم زدند. بسیاری افق‌ها را آن‌ها گشودند و از همه مهم‌تر توانستند کاری کند که بسیاری از خانواده‌های طبقه‌ی متوسط آن را مشترک شوند.

هرچند در سال‌های بعد خاتمی تعداد مجلات سینمایی بسیار زیاد و متنوع و حتا تخصصی‌تر شد اما فیلم منش خود را حفظ کرد.

کشتی‌ای که به آرامی به راه‌اش ادامه می‌داد. حالا که چنین نامهربانامه با سکان‌داران این کشتی برخورد شده قطعن «فیلم» به سرنوشتی دیگر دچار خواهد شد.

مجلات و نهادهای فرهنگی دکان رنگ‌رزی نیستند که یک شبه بتوان هویت‌شان را تغییر داد.

آن‌ها به‌واسطه‌ مشی خود شناخته می‌شوند. مخاطب و منتقد و مخالف پیدا می‌کنند و این نشانه‌های زنده‌بودن است.

و این قصه‌ ناخوب مدیران مسئول که شخصن با چند مورد از بی‌سوادترین‌هاشان کار کرده‌ام و هیهات. فیلم مال ماست. همین و بس.

پویا مهرابی اما در کافه سینما نوشت:

«این جدایی به من و تصمیم من یا حتی وصیت شخص پدر بستگی نداشت و دیر یا زود با صدور مجوز جدید؛ آقایان یاری و گلمکانی ماهنامه را ترک می‌کردند».

بیانیه‌ ماهنامه سینمایی «فیلم»

خوانندگان و همراهان همیشگی ماهنامه «فیلم» که طی روزهای اخیر نگران قدیمی‌ترین نشریه سینمایی کشور بوده و هستید اعلام می‌دارم که در زمان حیات پدرم اختلافاتی بین آقایان مسعود مهرابی، هوشنگ گلمکانی و عباس یاری وجود داشت که متاسفانه ادامه‌دار نیز بوده و در روزهای پایانی حیات پدرم به اوج رسید و همان زمان آقایان یاری و گلمکانی تصمیم به جدایی گرفته بودند و در نتیجه پیگیر درخواست مجوز ماهنامه از وزارت ارشاد شدند.

اختلافات طی سال‌های همکاری به حدی بود که قبلا نیز آقای گلمکانی (حدود هفت سال قبل) درخواست مجوز ماهنامه داده بودند اما به مشورت برخی بزرگان، آن را پیگیری نکردند.

تنها دو هفته پس از فوت مسعود مهرابی، در تاریخ ۲۶ شهریور ماه درخواست آقای گلمکانی در سامانه وزارت ارشاد ثبت رسمی شد که با توجه به زمان‌بر بودن مراحل نشان می‌دهد که این اقدام از گذشته در حال پیگیری بوده است.

البته دو هفته پس از فوت پدر، خبر درخواست مجوز آقای گلمکانی در رسانه‌ها منتشر شد که ایشان همان زمان در صفحه اینستاگرام خود اعلام کردند: «به همراهان همیشگی‌مان اطمینان می‌دهم تا جایی که به جمع ما و شخص بنده مربوط می‌شود، مجله «فیلم» ادامه دارد».

از طرفی دیگر تنها دو روز پس از فوت پدرم با وجود عزادار بودن ما، آقایان یاری و گلمکانی از طرق مختلف به من فشار آوردند که امتیاز ماهنامه را به آن‌ها منتقل کنم که قطعا با مخالفت اینجانب و خانواده‌ام روبه‌رو شد.

ایشان در شش ماه گذشته منتظر صدور مجوز ماهنامه جدید خود بودند و در هفته‌های گذشته نیز با نزدیک شدن موعد دریافت امتیاز جدید، فشارها را به اشکال مختلف بر من افزودند تا یا امتیاز را منتقل کنم یا آن را به آن‌ها بفروشم که این پیشنهاد را همان گونه که وصیت پدر بود، قطعا پذیرفته نشد.

در ضمن با توجه به مشارکت‌نامه‌ای که بین پدرم با آقایان یاری و گلمکانی امضا شده است بعد از فوت یکی از سه نفر، شراکت تمام و تمام حقوق و امتیاز ماهنامه فیلم همچون سال‌های گذشته متعلق به مسعود مهرابی خواهد بود و آقایان با علم به این موضوع اقدام به انعقاد قرارداد کرده بودند.

بعد از فوت پدر، برای این که اخلالی در نظم و توالی انتشار ماهنامه پیش نیاید با آقایان یاری و گلمکانی مطرح کردم که به انتشار ماهنامه همچون گذشته ادامه دهیم و به مرور قرار داد جدید همکاری بین خودمان بنویسیم اما طی شش ماه گذشته آقایان به بهانه‌های مختلف یا خواستار انتقال امتیاز یا فروش آن شدند.

ظاهرا سه روز پیش موفق به دریافت مجوز ماهنامه‌ جدید شدند و از آن به عنوان اهرم فشار علیه اینجانب استفاده کردند. متاسفانه این جدایی به من و تصمیم من یا حتی وصیت شخص پدر بستگی نداشت و دیر یا زود با صدور مجوز جدید؛ آقایان یاری و گلمکانی ماهنامه را ترک می‌کردند.

اینجانب هیچ شخصی را تحت فشار برای خروج از ماهنامه قرار ندادم و آنان خبر جدایی خود را در فضای مجازی منتشر کردند. برای آقایان یاری و گلمکانی به عنوان پیشکسوت احترام زیادی قائل هستم به ویژه این‌که سال‌ها در کنار پدرم فعالیت داشتند.

حتی هم اکنون با تلاش عده‌ای از بزرگان و دوستان، در حال تهیه و تنظیم تفاهم نامه‌ای با آقایان یاری و گلمکانی هستیم که ماهنامه بدون وقفه به راه خود ادامه دهد.

بیانیه هوشنگ گلمکانی و عباس یاری

شفاف‌سازی و توضیح مشترک هوشنگ گلمکانی و عباس یاری، درباره‌ی آن چه باعث ترک «اجباری» ماهنامه‌ی فیلم، از سوی آن‌ها بعد از چهل سال شده است.

خبر آنلاین گزارش داد: هوشنگ گلمکانی و عباس یاری، با انتشار یک بیانیه مشترک، درباره جدایی عجیب‌شان از مجله فیلم پس از ۴۰ سال همکاری، توضیح دادند.

پس از چند ماه که زمزمه‌هایی درباره بروز اختلاف بین گردانندگان مجله باسابقه فیلم به گوش می‌رسید، دو بنیان‌گذار این نشریه تخصصی، به‌طور رسمی اعلام کردند از این مجموعه جدا شده‌اند.

هوشنگ گلمکانی و عباس یاری که در کنار زنده‌یاد مسعود مهرابی، سه بنیانگذار «فیلم» بودند، پس از درگذشت همکار خود، چند ماهی به همکاری با این نشریه سینمایی ادامه دادند و سرانجام با بروز اختلافات با پویا مهرابی (وارث امتیاز مجله)، به همکاری خود با این مجله پایان دادند.

این دو فعال مطبوعاتی که قصد دارند نشریه جدیدی با همان نویسندگان «فیلم» راه‌اندازی و منتشر کنند، در بیانیه زیر، دلایل جدایی خود از مجله‌ای را که ۴۰ سال در آن کار کردند، توضیح دادند:

«با سپاس از همکاران و همراهان همیشگی ماهنامه فیلم که با شنیدن شایعه‌ها و خبرهای نصفه‌نیمه درباره رویدادهای مجله اظهار تاسف و همدلی کرده‌اند، انتظارشان را هم برای شنیدن توضیحی شفاف در این زمینه، کاملا درک می‌کنیم و حق‌شان می‌دانیم.

واقعیت این است که تا همین چند ماه پیش، فکر نمی‌کردیم امتیاز نشریه هم که یک مجوز فرهنگی است و دارنده‌اش باید شرایط لازم را برای دریافت آن داشته باشد، مثل اموال منقول و غیرمنقول به ارث برسد؛ به‌خصوص امتیاز نشریه‌ای با نزدیک به چهل سال قدمت که نقش و جایگاه سه بنیان‌گذارش بر کسی پوشیده نیست.

در واقع ما سه نفر بنیان‌گذار مجله، حتی پیش از شروع انتشار ماهنامه فیلم، همکاری‌مان را شروع کرده بودیم و هنگامی که تصمیم به انتشار مجله گرفتیم، در تقسیم کار بین خودمان، مسئولیت دریافت امتیاز به آقای مسعود مهرابی سپرده شد.

ماهنامه فیلم این طور شکل نگرفت که چند سال پیش از آن کسی رفته باشد تقاضای امتیاز داده باشد و بعد که امتیاز را گرفت، محلی و امکاناتی فراهم کند و کسانی را یک به یک فرابخواند و کم‌کم هسته مرکزی یک مجله را شکل بدهد.

چنین شخصی می‌تواند ادعای مالکیت داشته باشد. اما «فیلم» این گونه شکل نگرفت و مسعود مهرابی هیچ‌گاه در فکر انتشار مجله سینمایی نبود و البته چند سال پیش از آن درخواست انتشار یک نشریه طنز و کاریکاتور به نام «عبید» را کرده بود.

حتی در سه شماره اول مجله فیلم که یک گاهنامه راهنمای فیلم بود، کم‌ترین نقش را داشت و از شماره چهارم در تابستان سال ۶۲، مسئولیت قانونی را به عهده گرفت تا سال ۶۹ که سرانجام امتیاز مجله صادر شد.

اما با مسامحه می‌پذیریم که انتشار «فیلم» هم‌زمان توسط سه نفر آغاز شد که هر کدام وظیفه‌ای را به عهده گرفتند.

پس از سال‌ها انتشار مجله، به دلیل اختلاف‌نظرهایی که در جمع وجود داشت، نیاز به تدوین مشارکت‌نامه‌ای احساس شد که نقش و وظیفه هر یک از شرکا و شیوه اداره مجله و آینده آن را روشن کند.

در بهار سال ۱۳۸۶ این مشارکت‌نامه زیر نظر همکار عزیز و دوست مشترک‌مان، آقای جهانبخش نورایی که منتقد فیلم و در ضمن وکیل دادگستری و مشاور حقوقی است، تنظیم شد و شخص ایشان به عنوان حَکَم و داور مرضی‌الطرفین در این مشارکت‌نامه تعیین شدند.

در یکی از مواد این مشارکت‌نامه آمده که با مرگ یکی از سه نفر، مشارکت منحل می‌شود و در ماده دیگری تصریح شده که چنان‌چه آقای مهرابی به هر دلیلی قصد ادامه کار مطبوعاتی نداشته باشد و بخواهد امتیاز مجله را به شخص دیگری واگذار کند، اولویت با دو شریک دیگر _ یاری و گلمکانی_ است.

در مجموع، با توجه به شناختی که از سابقه پنجاه‌ساله مطبوعاتی ما و پیشینه ماهنامه فیلم و روند انتشار آن و همچنین نقش و جایگاه هر یک از ما سه نفر در مطبوعات، سینما و کل جامعه فرهنگی وجود دارد، تصور نمی‌کردیم که با مرگ هر یک از ما تردیدی برای ادامه کار وجود داشته باشد، و حتی اگر قانون چیز دیگری بگوید می‌توان از تبصره‌ای استفاده کرد که حقوق افراد در موردی چنین روشن، رعایت شود.

اما بعد معلوم شد قانون به این چیزها توجه ندارد و پس از مرگ مسعود مهرابی، با شتابی که وارثان به خرج دادند، امتیاز مجله به‌سرعت به فرزندش پویا مهرابی منتقل شد؛ هرچند که به نظر می‌رسد مقدمات این انتقال شاید پیش از مرگ مسعود مهرابی آغاز شده بود.

با این حال، ما برخوردی منفی با این روند نکردیم و از این انتقال استقبال کردیم. اما از همان آغاز، وارث محترم که سنی کم‌تر از عمر مجله دارد، بدون تجربه و شناخت از دنیای سینما و مطبوعات و روال کار تقریبا چهل‌ساله مجله فیلم، قصد دخالت در مدیریت مجله را کرد و به توصیه‌های ما برای چند سال تجربه‌اندوزی و سپس گرفتن نقش موثر در مدیریت اعتنا نکرد.

هر روز که به دفتر مجله می‌رفتیم، می‌دیدیم کارکنان دفتر، حکایت‌ها از برخورد نامتعارف او دارند. چند جلسه‌ای هم که برای توضیح و توجیه و رفع مشکل داشتیم، بی‌فایده بود.

تیر خلاص در اواخر تدارک انتشار شماره ۵۸۱ زده شد. همچنان که همه می‌دانند سال‌هاست در پایان هر دوره جشنواره فجر، از نویسندگان و منتقدان مجله برای انتخاب برگزیده‌های‌شان، نظرخواهی می‌کنیم. این نظرخواهی هم متکی به سابقه نویسندگان و شناخته بودن نام و نگاه‌شان برای خوانندگان است.

آقای پویا مهرابی هم مایل به شرکت در این نظرخواهی بود. هر چه توضیح دادیم که این نظرخواهی همیشه از کسانی انجام می‌شود که سابقه‌ای در نقد و ادبیات سینمایی دارند و کسی شما را در این عرصه به یاد نمی‌آورد، بی‌فایده بود.

گفتیم علاوه بر سنت جهانی این گونه نظرخواهی‌ها، در مجله فیلم هم نویسندگان پس از این که چند سال از نوشتن‌شان می‌گذشت مجاز به شرکت در این نظرخواهی‌ها می‌شدند و پدرت بیش از همه اصرار بر این قاعده و روال داشت.

بی‌فایده بود و همچنان اصرار کرد، با این استدلال که: «من مدیر مسئولم.» و هر چه می‌گفتیم این نظرخواهی از منتقدان و نویسندگان است نه از مدیران مسئول، اصرار ادامه پیدا کرد.

پس از سه روز کشمکش و تلاش نامبرده برای وارد کردن نظرهایش به فهرست برگزیدگان، و مقاومت ما، پویا مهرابی، در حضور تعدادی از همکاران در اتاق صفحه‌بندی فرمان به اخراج گلمکانی و یاری و شجری‌کهن داد!

از شرح جزییات بامزه ماجرا می‌گذریم. پس از دو سه روز، سرانجام با وساطت یکی از همکاران، او رضایت داد که مجله بدون ورود به نظرخواهی منتشر شود، اما به عنوان آخرین شماره.

ما با توجه به شناختی که از نامبرده پیدا کرده‌ایم، ادامه همکاری را مطلقا ناممکن می‌دانیم و او هم بر این تصور است که با در دست داشتن امتیاز انتشار ماهنامه فیلم، بدون توجه به حقوق معنوی دو شریک دیگر و سایر نویسندگان مجله، مالک مطلق آن است و می‌تواند شخصا درباره‌اش تصمیم بگیرد.

همان‌طوری که قانون، عنوان «فیلم» را متعلق به وارث مسعود مهرابی دانسته، منتظر می‌مانیم تا همان قانون درباره حقوق معنوی تاریخ فیلم برای دو شریک و بنیان‌گذار دیگرش تصمیم بگیرد.

بی‌هیچ تردیدی ما در میراث «فیلم» سهیم هستیم و در ادامه راه، «فیلم» هم جایی است که ما و نویسندگان آشنای مجله حضور داریم؛ حتی اگر قانون، این اسم را متعلق به دیگری بداند و ما با عنوان دیگری کارمان را ادامه بدهیم.

فرصت برای تدارک شماره نوروز که از دست رفته، اما شماره بعدی مجله با نامی دیگر، اردیبهشت آینده با حضور فیلمی‌ها منتشر می‌شود.. و _گفتیم و بارها تکرار کردیم که _ کشتی به راهش ادامه می‌دهد.»

هوشنگ گلمکانی، همچنین صبح امروز (جمعه هشتم اسفند) در یک پست اینستاگرامی، از انتشار مجله تازه‌ای با نام «فیلم امروز» خبر داده است.

پایان پیام

کد خبر : 208732 ساعت خبر : 11:06 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=208732
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات