کارتن خوابی با چه شرایطی نوعی سبک زندگی است؟
به گزارش گلونی زهرا شمس احسان، عضو شورای شهر تهران گفته است: «در حقیقت کارتنخوابی نوعی سبک زندگی است که الزاما به اعتیاد گره نمیخورد.
بنابراین وقتی در خصوص موضوع کارتنخوابی زنان صحبت میشود، باید حتما مدل اقدام و عمل برای تغییر سبک زندگی آنها ارائه دهیم».
اظهارات زهرا شمس احسان، عضو شورای شهر تهران درباره پدیده کارتنخوابی زنان، واکنش برخی کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشته است.
برخی کاربران با نگاه طنز به بازپرداخت و نقد این تفکر پرداختند.
و برخی دیگر واکنشهای منفی تندتری نشان دادند.
از جمله مهدی حجتی عضو هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری در توئیتر خود نوشت: «نوع زندگی زمانی میتواند سبک باشد که با انتخاب فرد، برگزیده شده باشد و الا هیچ آدم عاقلی بنا به خواست و اراده خویش، کارتن خوابی را به عنوان سبک زندگی انتخاب نمیکند.
برخی که مردم را نادان و محجور فرض میکنند، میخواهند با طرح مطالبی از این دست از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند».
نگاه زهرا شمس احسان، احتمالا از آنجا سرچشمه میگیرد که گاه و بیگاه از کارتنخوابهایی در کشورهای غربی نام برده میشود که این شیوه یا سبک زندگی را انتخاب کردهاند.
موضوعی که حتی در دنیای غرب و اروپا هم به شکل کلی و برای همه بیخانمانها صدق نمیکند.
کارتن خوابی به عنوان سبک زندگی
آن طور که آمارها میگویند بیشتر کارتنخوابهای آمریکا و اروپا در سالهای اخیر، جزو جمعیت مهاجر هستند که بعد از جنگ سوریه و عراق به اروپا مهاجرت کردهاند.
هم اکنون چیزی در حدود ۱۰۰ میلیون بیخانمان در سراسر جهان زندگی میکنند که به گفته گروههای حمایت از بیخانمانها، تعدادشان بیشتر از این حرفهاست.
تنها کشوری که با وجود فقیر بودن، معضل بیخانمانی ندارد، کوباست که میتوان گفت علت مهم آن سیاستهای دولتی در پایین نگهداشتن قیمت مسکن است.
این کارتنخوابی اجباری در دنیا فرق دارد با آنچه، عضو شورای شهر، با نگاه به سبک زندگی بوهمیها(کولیهای اروپا) یا هیپیهای آمریکا بدون در نظر گرفتن پیشینه تاریخی و ابعاد آن به کارتنخوابهای ایرانی نسبت میدهد.
بوهمی یا کولی در اروپا از اوایل قرن نوزدهم به کسانی اطلاق میشود که اغلب دیدگاههایی بیپروا و ضد نهادهای موجود داشتند که از مظاهر آن میتوان به عشق آزاد، صرفهجویی و سادهزیستی و گاهی فقر خودخواسته اشاره کرد.
هیپیها همگروهی از جوانان آمریکایی در سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۱ بودند که با گریز از خانه تلاش کردند تا با زندگی در جوامع تجربی و گرایش به زندگی اشتراکی، آرمانشهر خود را زنده کنند.
آنها با روی گرداندن از زندگی سودپرستانه بورژوایی و ترک خانه و زندگی در گروههای خانوادگی میخواستند به رشد معنوی و روحی برسند.
اینکه سادهانگارانه کارتنخوابی اجباری دهها هزار نفر در کشور و میلیونها نفر در جهان را نوعی سبک زندگی خود خواسته قلمداد کنیم، دردی از بیشمار رنج این افراد را که اغلب گرفتار اعتیاد، یا بیماریهایی مانند ایدز و … هستند، دوا نمیکند.
با بی خانمان ها چه باید کرد؟
در خود آمریکا هر دو سال یک بار در شهرهای مختلف این کشور تحقیق جامعی درباره بیخانمانها انجام میدهند.
در اغلب کشورهای دنیا نیروهای داوطلب و فعالان اجتماعی با جست و جوی پارکها، پیادهروها و تونلها به سرشماری این افراد میپردازند.
افراد با کمک سازمانهای خیریه محلی کمکهایی در اختیار این افراد نیازمند قرار میدهند.
اگر قرار است کارتنخوابی در ایران به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی کمرنگ شود نیاز به همافزایی تصمیمات ادارهکنندگان شهر و گروههای حمایت از بیخانمانها وجود دارد.
اعضای شورای شهر به جای تایید یا عادیسازی این شیوه از زندگی، بهتر است به فکر نیازسنجی و اجرای برنامههای رفاه اجتماعی برای این گروه آسیبپذیر جامعه باشند.
پایان پیام
گزارشگر: آرزو قدوسی