درباره کشتن؛ درباره زندگی
درباره کشتن؛ درباره زندگی
به گزارش گلونی اولین چیزی که از کتاب به چشمم آمد طرح جلد آن بود؛ گلی بیگلدان، عکسی دستهجمعی که دو نیمشده و قرصهای رنگی همگی در زمینهای سرخ همچون رنگ خون تیز و خیرهکننده.
چه چیزی بهتر از این ترکیب میتواند ذهن را برای خواندن آماده کند؛ آن هم «دربارهی کُشتن». مقدمه را که ورق زدم، ذهنم در همان سوال اول جا ماند.
«ما همه با هم دویدیم، اما چه شد که من این طرف فلکهی سنگر تنها ماندهام؟» بقیهاش را نمیخوانم.
ذهنم میرود سراغ همه دویدنهایی که نیمهتمام مانده. برای نسلی که انگار هر چه بیشتر دویده کمتر رسیده. رفاقت من با کتاب جدید نسیم مرعشی از مقدمه آغاز میشود.
کتاب هفت جستار روایی دارد. هفت جستار روایی از هفت موقعیت آشنا برای اغلب ما که تجربه زندگی در ایران سی چهل سال گذشته را داریم.
روایتها قرار نیست ما را به دل تاریخ ببرد. روایتها دقیقا در همین سالهایی میگذرد که همه ما مشغول دویدنهای بیپایان بودهایم.
درباره کشتن؛ درباره زندگی
گاهی خودمان بخشی از این روایتها بودیم و گاهی شنونده خبرهایش. گاهی نزدیکانمان در دل آن روایت نفس کشیدهاند و گاهی تجربهمان محدود شده به شنیدهها و دیدههای دیگران.
با این همه آنقدر فضای کلی حاکم بر کتاب آشنا و ملموس است که محال است حس غریبگی کنیم. به خصوص که نویسنده با نهایت هنرمندی، با کمک توصیف به اندازه چشم و گوشمان را با فضا آشنا میکند.
کاری که از نسیم مرعشی در دو کتاب «پاییز فصل آخر سال است» و «هرس» سراغ داریم و خوب میدانیم که از پسش برمیآید.
روایتها از مهربانی دریا آغاز میشود و به مقصد آسمان میرسد. نویسنده با این ترکیب هوشمندانه، قدم به قدم دست مخاطب را میگیرد و از تجربه ملموس و لطیف زندگی در جزیره، به سرگشتگی حول یک خبر هولناک میرساند.
در پایان وقتی کتاب را زمین میگذارید، ذهنتان درگیر هزاران تصویر ناب است. تصاویری که گاهی زیبا و گاهی به غایت تلخ هستند.
با این همه آنچنان حستان با روایتها درگیر خواهد شد که تا مدتها سرمیچرخانید به هوای تماشای چیزی شبیه آن چیزهایی که خواندید.
تماشای ردپای مرگ در حوالی زندگی. همین تناقض نکته کلیدی کتاب است که در هر روایت با همه تندی و تلخیِ بار معنایی کُشتن، ذهنمان دنبال زندگی میدود.
حتی وقتی به قول نویسنده از ساحل مُرده میآید یا ورزاها چه ببازند و چه ببرند، بازنده جنگ هستند.
در همه این روایتها زور زندگی میچربد و انگار دستی نامرئی زیر جملههایی خط میکشد که بوی زندگی میدهد. انگار کسی با از نو معنا کردن کُشتن، چشممان را به روی زندگی باز میکند.
خواندن کتاب «دربارهی کشتن» نسیم مرعشی را به دوستداران جستار و ناداستان پیشنهاد میکنم و مطمئنم تجربه متفاوتی برایتان رقم خواهد خورد. این کتاب ۱۰۶ صفحه دارد و توسط نشر چشمه منتشر شده است.
معرفی سایر کتابها را اینجا بخوانید
پایان پیام
نویسنده: انوشه میرمجلسی
کد خبر : 277995 ساعت خبر : 12:19 ب.ظ