آذرباد مهراسپندان، موبدی با روی گداخته بر سینهاش
به گزارش گلونی در دوران سلطنت شاپور دوم ساسانی که هفتاد و دو سال بر مملکت ایرانشهر فرمان راند. موبد موبدانی به نام آذرباد مهراسپندان میزیسته است.
به گفته یاقوت حمودی آذرباد اهل شهرگور یا فیروزآباد بوده است و پسری به نام زرتشت و نوهای به نام آذرباد داشته است.
او ادامه میدهد که خاندان او تا قرن پنجم و ششم هجری در منطقه فارس موبدان موبد بودهاند.
آذرباد مهراسپندان هم دوره با کنستانتین امپراتور روم میزیسته. کنستانتین مبلغان مسیحی را به سوی مرزهای ایرانشهر گسیل داشته بود.
در این بین مناظراتی صورت گرفت که آذرباد مهراسپندان برای اثبات حقانیت خود و دین زرتشتی در مقابل مسیحیت نه من روی گداخته بر روی سینه خود ریخت و آسیبی به وی نرسید.
اینگونه با معجزهای دین زرتشتی را در برابر مبلغان مسیحی استوار نگه داشت.
مهمترین اثری که از وی برجای مانده است خرده اوستا نام دارد. تدوین خرده اوستا برای آن صورت گرفت که همگان و مغان بتوانند سریعتر و راحتتر به دعاهای روزانه دسترسی پیدا کنند.
خرده اوستا که جوانترین بخش اوستا است مجموعهای است از نمازها، نیایشها و درودها که زرتشتیان در شبانه روز یا در رویدادهای دینی آنها را میخوانند.
خرده اوستا از بخشهایی از یشتها و یسنه شکل گرفته است و در فارسی میانه «خورتک اوستاک» به معنای اوستای کوچک است.
آثار دیگری که از وی برجای مانده اندرزنامه است. متن مستقلی به نام اندرز آذرباد مهراسپندان برجای مانده که ماجرای آن آرزوی فرزند داشتن آذرباد است که از خداوند طلب فرزند میکند و چون فرزندی به او بخشیده میشود نامش را زرتشت مینهد.
متن دیگری به نام واژهای چند از آذرباد مهراسپندان در دست است که به گفته گردآورنده وی در هنگام مرگ به مردم گیتی گفته است.
در مجموعه روایات پهلوی، فصل ۶۲ اندرز انوشگ روان آذرباد مهراسپندان جای گرفته است. و دیگر اندرزهایی که از او در متون پهلوی دیگر چون دینکرد وجود دارد.
آذرباد مهراسپندان و ویرایش اوستا
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری