اگر خانم‌ها نبودند دنیا در خواب فرو می‌رفت

اگر خانم‌ها نبودند دنیا در خواب فرو می‌رفت

پایگاه خبری گلونی، حمید کیانمهر: سلام. من کیان هستم. ۲۵ ساله، لیسانس و ساکن تهران. من داخل واگن‌های مترو خرده‌فروشی می‌کنم! بله من دست‌فروشم. کار و کاسبی‌ام هم بد نیست. البته فکر نکنید از اول به این کار اشتغال داشتم. نه! داستان زندگی‌ام مفصل است که مدیر مسئول و سردبیر محترم گلونی، مامورم کردند به برون‌ریزی و افشاگری بخش‌هایی از آن در قالب این ستون. پس  مرا اینجا بخوانید که ضرر نخواهید کرد.

در مترو معمولا هر کس خودش را با چیزی سرگرم می‌کند حتی اگر شده با تفکر کردن! جوان‌ترها اگر در قالب دسته و جماعت باشند که معمولا مترو را با قهوه‌خانه اشتباه می‌گیرند و با دسیبل صدای بالاتر از حد استاندارد مکان‌های عمومی با هم حرف می‌زنند و بعضا شوخی‌های ناهنجاری می‌کنند که صدایش تا چند واگن آن طرف تر هم می رود. اما اگر تک نفره باشند معمولا گوشی یا تبلتشان را بیرون می کشند و با آن مشغول ور رفتن می شوند. مسن‌ترها هم که یا در حال خواندن روزنامه دیده می‌شوند یا فضولی کردن و دید زدن اطراف و رفت و آمدِ افراد یا همان گروهِ در حال تفکر هستند که در اوائل کلامم خدمتتان عرض کردم که ازقضا چرب‌ترین گروه برای ما دستفروشان همین گروه اخیر می‌باشد. چرا که بقیه ی افراد سر در گریبان خودشان دارند و توجهی به من نوعی ندارند که حالا بخواهند احساس نیاز و اقدام برای خرید چیزی بکنند. مخصوصا اگر مشغول کار با گوشی و درگیر فضای مجازی باشند که دیگر دنیا را آب ببرد آنها را خواب می‌برد. حتی دیده شده مقصد فرد مزبور مثلا در ایستگاه مفتح بوده اما ایشان در ایستگاه تجریش آن هم با لگد مردم پیاده شده!

اگر خانم‌ها نبودند دنیا در خواب فرو می‌رفت

اما این فقط توصیف قسمت آقایان بود. در واگن‌های نخستین و پایانی که مخصوص بانوان گرانقدر می باشد شرایط اندکی متفاوت است. آنجا سه عمل بیشتر از هر چیز دیگری انجام می شود. حرف زدن، گوش کردن به موسیقی (با آزاددست یا همان “هندزفری”) و خرید کردن! در واقع آن محفل، بهشت ما دستفروشان است خاصه اگر اجناسی باب میل و نظر نسوان گرامی داشته باشیم. اشیائی مثل بدلیجات، البسه ی ارزان قیمت، شال و روسری، لاک و سایر اقلام آرایشی، عروسک! و…

اما خب بنده به سبب کم رویی و خجالت بیش از حد، هیچگاه به آن قسمت دخول نکرده‌ام و آنجا برایم خط قرمز است هرچند می‌بینم که همکارانم کلا از آن منطقه دل نمی‌کنند. فی‌الواقع اگر خانم ها نبودند دنیا در خواب فرو می‌رفت. نه خرید و فروشی انجام می‌شد، نه تولید نسلی صورت می‌گرفت، نه تصادفی اتفاق می‌افتاد، نه مجادله و کشمکشی پیش می‌آمد، نه تلفنی زنگ می‌خورد و خیلی “نه” های دیگر! خداوند این لطیف‌ترین و محترم‌ترین مخلوقاتش را برای جهان هستی حفظ کند.

الهی آمین…

پایان پیام

ادامه این داستان دنباله‌دار را در اینجا بخوانید.

کد خبر : 56200 ساعت خبر : 8:18 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=56200
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات