تلویزیون به سبک دهه شصت
تلویزیون به سبک دهه شصت
پایگاه خبری گلونی، حمید کیانمهر: امروز روی کاناپه جلوی تلویزیون لم داده بودم و طبق عادت، مشغول دورزدن کانالها بودم که ناگهان ذهنم فلشبکی زد به ۲۰ سال قبل؛ موقعی که برای تماشای تلویزیون دو گزینه بیشتر نداشتیم: شبکه یک و شبکه دو.
برنامه مورد علاقهمون یعنی برنامه کودک هر روز ساعت پنج عصر شروع میشد. قبل از اون شاید به منظور زجرکش کردن ما! معمولا به مدت چند دقیقه فقط عکس یه گل سرخ رز نشون میدادند با موسیقیای از «باخ» روی تصویر! و ما بیصبرانه به همون تصویر تکراری خیره میشدیم. تا اینکه بالاخره انتظارها به سر میرسید و بعد از پخش تیتراژ، این خانم «الهه رضایی» بود که با یه مقنعه و مانتوی گشاد طوسیرنگ و یه مشت حرف جدی بر صفحه تلویزیون ظاهر میشد! اما بچهها با همون وضعیت هم از دیدن ایشون سر از پا نمیشناختند. و سرانجام شروع کارتونها…
تلویزیون به سبک دهه شصت
سندباد، بل و سباستین، حنا دختری در مزرعه، بچههای مدرسه والت، پرین، مهاجران، خانواده دکتر ارنست و این ایکییوسان لعنتی که وقتی ما غرق تماشاش بودیم، یهو دوستش صدا میزد: ایکییووووساااااااااااااان و اون جواب میداد: بلهههههه… عجله نکنید… زنگ تفریحه، زنگ تفریحه… و این وسط کارتون کوتاهی مثل پلنگ صورتی یا مورچه و مورچهخوار پخش میشد.
بعد از برنامه کودک، بهدلیل خالیبودن دست مسئولان شبکه یک! یه سری عکس «گمشدهها» با اطلاعاتی در رابطه با زمان و مکان مفقودشدن نامبرده دیده میشد و منم همینجوری مات و مبهوت نگاشون میکردم! عصرها و سر شبها هم؛ برنامههای ملالتبار و زمختی مثل نهضت سوادآموزی، گزارش هفتگی، و پایان بخش برنامههای شبکه یک، اخبار ساعت ۹ شب بود. خبرهای خشک سیاسی و اقتصادی اون زمان رو با تصویر سادهای از اطلس جهان پشت سر گوینده یادمه. بهجز آقای حیاتی که همچنان مشغولند! دو استاد توانا هم بودند: خانم سولماز اصغری و آقای افشار و بعدها آقای بابان هم به این جمع اضافه شد. اخبار که تموم میشد، سرود جمهوری اسلامی ایران و دیگه برفک بود که تصویر تلویزیون رو پر میکرد…
اما جمعهها قضیه کمی متفاوت بود. ما ذوقزده بودیم که برنامه کودک بعد از اخبار نیمروزی پخش میشه و کارتونها و برنامههای ویژهتری داره. بعد از برنامه کودک اما تنها فیلم سینمایی کل هفته هم روی آنتن میرفت. قبلش اون مجری معروف عینکی توضیحاتی در رابطه با کنداکتور برنامهها ارائه میداد و در صورت لزوم این نکته رو متذکر میشد که فیلم سینمایی پیش رو بهصورت سیاه و سفید تولید شده. سپس با چند مورد پیام بازرگانی که شامل بستنی میهن و ایران رادیاتور و بخاری نیک کالا و کرم ببک بود، میرفتیم به استقبال دیدن فیلم سینمایی. اما وای از وقتی که اختلالاتی مابین پخش فیلم بهوجود میاومد و ما باز هم دقایقی مأیوسانه به تصاویر گل و گیاه همراه با موسیقی متن معروف زل میزدیم که البته در این بین هرازگاهی زیرنویسی هم رویت میشد به این مضمون: مشکل از پخش شبکه است. لطفا به گیرندههای خود دست نزنید!
پایان پیام
کد خبر : 52168 ساعت خبر : 7:35 ق.ظ