ناگفتههای گنجینه باستانی غار کلماکره
مقالهی «سیروس پرهام» در بخارای شماره ۹۳، خرداد و تیر ۱۳۹۲، یکی از مهمترین منابع و پژوهشها درباره غار کلماکرهی لرستان است. این مقاله در پایگاه خبری گلونی منتشر میشود بلکه در دسترس پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ لرستان باستان باشد.
در شمارهی ۹۱ مجله بخارا، بهمن و اسفند ۱۳۹۱، مقالهای با عنوان «حفاریهای غیرمجاز» و عنوان فرعی «جام نقرهی کلماکره لرستان» به چاپ رسیده بود (ص ۹۵-۹۰) که موضوع و بدنه اصلی آن، که همان «حفاریهای غیر مجاز» باشد، بجا و بهنگام و درست و سنجیده بود.
اما افسوس که روایت نویسنده مقاله، آقای امیر آروند، از چگونگی کشف و تاراج ششمین گنجینهی باستانی جهان و ویژگیهای این جام و صدها ظرف و جام سیمین دیگر، برگرفته شده است از مقالههای کهنه و ابتدایی اینترنتی که پژوهشهای تازه همه را زیر و رو کرده است.
از این رو، لازم آمد که واقعیتهای باستانشناختی و تاریخی این میراث ملی و فرهنگی بغایت غنی و بیهمتا، و چگونگی به غارت رفتن و پراکنده شدن آن در موزهها و مجموعههای خصوصی خارج از کشور (که پس از گذشت ۲۵ سال از چند جهت همچنان مکتوم مانده)، در حد ممکن و مقدور بازنگری گردد.
نوشته حاضر گسترش یافته و به روز شدهی مقالهی مصوری است که با همکاری مدیران وقت و موزهداران و کارشناسان موزه ایران باستان و موزه لرستان در اواسط سال ۱۳۹۰ فراهم آمده و با ۲۳ تصویر رنگی و سیاه و سفید در جلد پانزدهم مجموعهی سیری درهنر ایران به چاپ رسیده است. (سیری در هنر ایران، ج ۱۵، پیوستها و تعلیقات، تدوین و ویرایش زیر نظر سیروس پرهام، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۹۰٫)
همچنین، چون ممکن است گروهی از خواننگان، مقاله آقای آروند را نخوانده و شماره ۹۱ بخارا را هم به دسترس نداشته باشند، اهم مطالب نادرست آن مقاله را بدین شرح برمیشمریم:
یک: گنجینهی غار کلماکره «در مخفیگاههایی در سقف غار» مخزون نبوده و ایجاد چنین مخفیگاههایی نیز به لحاظ استالکتیت بودن سقف این غار، لاجرم، در امکان نمیآمده است. مخفیگاه همانا یکی از مغاکهای ژرف گشاده و تالار مانند غار بوده است و لاغیر.
دو: تعلق گنجینه به «دوران ابتدایی هخامنشی و دورهی ماد» محال است چرا که بخش اعظم گنجینه، مشتمل بر ظروف و جامهای نقره که چندین قطعه آنها کتیبهی شاهان محلی ساماتوره را به خط عیلامی نو بر خود دارد، از قرن هفتم پیش از مسیح تاریخگذاری شده که با دورهی ماد (۵۰۷-۵۵۰ ق م) و بطریق اولی آغاز دورهی هخامنشی (۵۵۰ ق م) ربطی ندارد.
بدین قرار، این گفته که «گنجینه گویا در خزانهی هخامنشیان در شوش نگهداری میشده، تا اینکه د زمان حملهی اسکندر به دستور پادشاه هخامنشی این گنجینه به مخفیگاه غار کلماکره برده میشود»، بکل بیپایه است و به تمامی خارج از موضوع.
سه: نوشتهاند که «چهار نگهبان مامور حفاظت از غار میشوند. اجساد این نگهبانان امانتدار در جلوی غار به نحوی کشف شد که گویا هریک دیگری را دفن کرده بوده است. ماهیت افسانهای این خیالبافی باستانشناختی، که چند سال است در سایت یکی از خبرگزاریهای داخلی همچنان به استحکام باقی است، بدیهیتر از آن است که حاجت به توضیح و استدلال و استناد به اسناد و مدارک تاریخی و باستانشناختی باشد.
ناگفتههای گنجینه باستانی غار کلماکره
برای خواندن مطالب بیشتر کلیک کنید
غار کلماکره در بخش پلدختر استان لرستان، غار استالکتیک بسیار عمیق و پر پیچ و خمی است و با دهلیزها و با مغاکهای بزرگ و کوچک تو در تو، که در ارتفاع ۵۵۰ متری کوهستانی صعبالعبور افتاده است.
دهانهی غار در زاویهای جای گرفته که جز از فاصله نزدیک دیده نمیشود.پیشآمدگی خمیده سقف مدخل گنجینهی باستانی غار کلماکره که سایبانی است صخرهای با لبههای خمیده، سبب گشته در غار نه از دشت دیده شود نه از کوهستان روبرو و بلندیهای مشرف بر آن.
کشف اتفاقی این غار پنهانی بدینصورت بوده است که در پاییز ۱۳۶۸ یک شکارچی محلی در تعاقب یک بز کوهی که به درون غار گریخته بود، داخل غار میشود.
شکارچی شکار خود را پیدا نمیکند، اما بخت آن را داشته که ششمین گنجینهی باستانی بزرگ جهان را کشف نماید.
ظاهر این است که دیوارهای که این گنج مخزون را از دید پنهان میداشته با گذشت زمان فرو ریخته بوده است.
مرد شکارچی و یکی از بستگانش هر روز به بهانه شکار به گنجینه باستانی غار کلماکره میرفته و آنچه با خود میآوردهاند یا ذوب میکردهاند و یا قطعاتی را به پیلهوران و عتیقهفروشان میفروختهاند.
دیری نمیپاید که مردم روستا از پیدا شدن گنج با خبر میگردند و به گنجینه باستانی غار کلماکره هجوم میآورند.
به خلاف بخش اعظم گنجینههای باستانی، خزانه کلماکره زیر خاک مدفون نبوده و غارتگران به آسانی و به اندک زمانی همه چیز را فراچنگ میآورند و نهایت اینکه چون تقسیم غنائم میان جمعیت زیاد آسان نبوده، پارهای از اشیا فلزی گرانبها قطعهقطعه شده و هر پاره به یکی رسیده است و از این رو که اشیای سیمین به صورت جانوران طبیعی یا افسانهای یا اسطورهای بوده، دست و پا یا حتی گوش و دم و بال برخی جانوران نصیب گروهی از یغماگران گشته است.
نخستین نهاد دولتی که از گنجینه کلماکره آگاه گردید وزارت اطلاعات بود. در آن زمان گویا یک تن بر سر تقسیم غنائم کشته میشود.
نهایت آنکه در آن وقت چیزی در غار نمانده بوده و آنچه بوده یا به خارج از کشور برده شده یا نزد سوداگران عتیقه پنهان بوده است.
عظمت و جلال و در همان حال یکتایی و اهمیت تاریخی گنجینه کلماکره در اواسط سال ۱۳۶۹ آشکار شد که بزرگترین محموله آثار هنری پیش از اسلام و دوران اسلامی، مشتمل بر بیش از ۱۵۰۰۰ شیء، در آستانه خروج از کشور توقیف و ضبط شد.
در میان این محموله عظیم، که تعلق داشت به بزرگترین شبکه سازمان یافته و بسیار پر قدرت قاچاق عتیقه در تاریخ این کشور، دهها ظرف و پیکره سیمین و ده صورتک آیینی زرین غار کلماکره جای گرفته بود که مانند آنها را کسی ندیده بود، از باستانشناسان ایرانی و خارجی تا هنرشناسان پنج قاره. اول بار که گزارشی درباره گنجینه باستانی غار کلماکره به نشر درآمد مقالهای بود که میرعابدین کابلی باستانشناس و از اعضای با سابقه و خوشنام سازمان میراث فرهنگی کشور در اواخر سال ۱۳۷۰ در مجله میراث فرهنگی (شماره ۳ و ۴) نگاشت (کابلی، ۱۳۷۰ ، ۲۹ -۳۱). هرچند که در بخش دوم مقاله کابلی، که در سال ۱۳۷۱، در شماره ۵ میراث فرهنگی به چاپ رسید، درگر سخنی از این گنجینه عظیم بینظیر به میان نیامد، از همان بررسی کوتاه، که در لابهلای مطالبی درباره اشیای دیگر «مجموعهی بازیافته» گنجانیده شده بود، آشکار گردید که در آن گنجینه آثار هنری شگفتآوری هست که در دورههای پیشین و پسین نظیری بر آنها شناخته نشده است.
آبافشان آیینی، هرسه پیکره توخالی و به هم پیوسته، سوراخ ریختن آب روی سر شیر سمت راست، سوراخ آبافشانی در بینی گاو. سده هفتم پیش از میلاد، محل کشف: غار کلماکره، محل نگهداری: نامعلوم. (منبع: سیری در هنر ایران، ج ۱۵، “پیوستها و تعلیقات”، تدوین و ویرایش زیر نظر سیروس پرهام، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۹۰٫
مهمترین و گرانقدرترین این آثار بیهمتا، که در سرتاسر تاریخ ده هزار سالهی هنر ایرانزمین یکتا و یگانه است و اثری مانند آن یا نزدیک و شبیه به آن نمیشناسیم، دو بز کوهی بالدار سیمین به اندازه طبیعی است، مجوف و مشبک، که روبروی هم ایستاده و دستها را بلند کرده و به همان رسم باستانی به پاسداری درخت مقدس زندگی ایستادهاند.
کابلی که در مراحل مقدماتی نقل و انتقال ۱۵۰۰۰ شیئ محمولهی بزرگ تا مراحل نهایی تحویل موزه گشتن آنها، ناظر و فعال دقیق و مطلع بوده است، این پیکرههای شکوهمند سیمین را، به رغم آسیب دیدگی به نسبت شدید، به دقت تمام چنین توصیف کرده است:
«دستها را بالا کرده و بر روی دو پا ایستاده و سر را به یک سوی برگردانده. با دو بال افراشته و بسیار شکیل. هنری که در ساختن و پیراستن مجسمه به کار رفته است از هر لحاظ خیرهکننده است. مجسمه از چند قطعه تشکیل شده و با میخهای کوچک ظریف به هم پرچ شدهاند.
با این مجسمهها چند درخت نقرهای نیز بودهاند که بیشباهت به درخت نخل نیست. به درستی نمیتوان ترکیب بز و نخل را مشخص کرد ولی ظاهرا میبایست از نوع درخت زندگی باشد که طرفین آن دو بز با دستهای برافراشته و درحالیکه تکیه به درخت دادهاند، بر روی دو پا مجسم گردیدهاند» (کابلی، ۱۳۷۰، ۳۰)
لوح سیمین با نقوش برجسته اساطیری، قطر: ۳۳ سانتیمتر، نیمه نخست هزاره اول پ م. محل کشف: غار کلماکره. محل نگهداری: موزه ملی ایران. (منبع: سیری در هنر ایران)
در زمان نگارش مقالهی کابلی، چون کتیبههای نقر شده بر این آثار باستانی نوظهور هنوز خوانده نشده بود و دانسته نبود که جملگی به سلسلهی ناشناختهی شاهان ساماتوره و قوم ناشناخته سَمَتی تعلق داشته، برای بسیاری از اشیای گنجینه قائل به خاستگاه آشوری بودند.
پس از خوانده شدن کتیبههای قطعاتی که در موزههای ایران محفوظ مانده بود، توسط رسول بشاش در اواسط دهه ۱۳۷۰ (که با قرائت کتیبههای آنچه از کلماکره به طور غیر قانونی به موزهها و مجموعههای خصوصی خارج از کشور راه یافته بود، به کوشش دبلیو. جی. لامبرت و فرانسوا والا تکمیل گردید)، آشکار شد که جز دو کتیبه به خط آرامی کهن و آشوری، بقیه به خط عیلامی نو (۵۸۵- ۵۳۹ ق م) است.
به اهتمام رسول بشاش بود که برای نخستین بار در تاریخ ایران، سلسله پادشاهی و قوم و سرزمین ناشناختهای در اواخر دوره عیلامی (دهههای پایانی سده ششم و نیمه نخست سده هفتم ق م) در شمال خوزستان و جنوب لرستان شناسایی گشت و به تاریخ ایران باستان پیوست. اینک محقق گشته که از ۲۲ تن که نامشان در کتیبهها آمده است ۴ تن شاه ساماتوره «لوگال ساماتوره» خوانده شدهاند.
از کتیبههای «آمپیریش پسر تابالا» که بخش بزرگ کتیبهها به نام اوست، میتوان دریافت که «تابالا» یا «دابالا» به احتمالی سرسلسلهی این دودمان شاهی بوده است، که از بیپایان گرفتن دولت عیلام حکومت این شاهان محلی نیز بر دوام نمانده است.
این نیز محتمل است که آخرین شاه سَمَتی، که ظاهرا اون ساک» نام داشته، برای محفوظ ماندن خزانهی آباء و اجدادی از هجوم و تطاول دشمنان، آن را در دورافتادهترین و تاریکترین دالانهای غار صعبالعبور جاسازی و پنهان کرده است.
جز ظرفها و جامها و تکوک (ریتون) ها، بیشترین اشیای نقره یا نقرهی طلاکوب منسوب به کلماکره پیکرههای توخالی جانوران طبیعی یا اساتیری و افسانهای است که برای افشاندن مایعات مقدس در مراسم آیینی به کار میبردهاند.
در این ظرفهای پیکرهای و تندیسی یک سوراخ در بالاترین نقطه، که معمولا سر جانور است، تعبیه شده تا بتوان آب مقدس را به درون خالی پیکره ریخت و از سوراخ یا سوراخهای اندامی که در سطحی پایینتر قرار گرفته، مانند منخرین بینی جانوران چارپا یا منقار مرغان و پرندگان آبافشانی کرد (نک: تصویر ص ۱۰ که سوراخ برین روی سر عقاب است و به شیوهای بغایت بدیع و هنرمندانه سوراخ زیرین در دهان خرگوشی نهاده شده که عقاب شکار کرده و به لانه میبرد؛ به همین رسم و قاعده است آبافشان آیینی در تصویر ص ۵، که دو شیر گلاویز روی گوسالهای ایستادهاندکه سوراخهای آبافشانی را در بینی دارد).
از تمدنهای پیش و پس از تمدن سرزمین ساماتوره، آبافشانهای اندکی برجای مانده که آن شمار اندک نیز بندرت پیکرهی جانوران است. گذشته از این، آبافشانهای اندکشمار تمدنهای دیگر اغلب بیبهره از ظرایف و ریزه کاریهای هنری آبافشانهای آیینی این گنجینهی کوهستانی میباشد.
تکوک (ریتون)، نقره، سده هفتم پ م. محل کشف: غار کلماکره، محل نگهداری: موزه لرستان. وزن: ۸۴۵ گرم (منبع: سیری در هنر ایران)
دیگر ویژگیهای ساختاری اغلب ظروف نقره آیینی و جانوری کلماکره، ساخته شدن آنها از قطعات جداگانهای است که به هم پرچ یا لحیم شده است. این اسلوب نقرهکاری و شیوهی قلمزنی و سبک خاص جانورنگاری و آرایهپردازی سبب گشته که تمایز اشیای کلماکره از آثار مشابه برای باستانشناسان و عتیقهشناسان به نسبت آسان شود.
به هر تقدیر، در اواخر دهه ۱۳۷۰ جمعا حدود ۲۱۰ شیئ منسوب به کلماکره توسط وزارت اطلاعات تحویل موزهی ملی ایران گردید که کم و بیش به تساوی میان آن موزه و موزهی فلکالافلاک خرمآباد در لرستان تقسیم شد و ۲ شیئ هم نصیب موزهی تبریز گردید و ۲ قطعه به موزه استان ایلام سپرده شد.
در حال حاضر در حدود ۵۰ شیئ در خزانهی موزهی ایران باستان است و یکصد و چند قطعه در موزهی لرستان محفوظ مانده است.
این نیز گفتنی است که از بزهای کوهی بالدار علاوه بر آنی که شرح آن در پانوشت ۲ صفحه ۶ آمده، چند کیلو تکههای کوچک و خرد شدهی نقره در خزانهی موزه ایران باستان مخزون است که گفته شده بقایای یکی از بزها است. از پیکره مرمت شده دومین بز کوهی بالدار (نک: پانوشت ۲، ص ۶) و محل نگهداری آن بیخبریم.
از گنجینه باستانی غار کلماکره آنچه به خارج از کشور رفته و شناخته شده ۳۰ قطعه در موزهی لوور و کم و بیش به همین تعداد در موزهی متروپولیتن است.
موزهی میهو، در حومه شهر کیوتو ژاپن، ۲ قطعه را در تملک دارد، که یکی ظرف نقره روکش طلا است.
در مجموعه سوداگر بینالمللی عتیقات هوشنگ محبوبیان (پسر بنیامین محبوبیان، از اعاظم بازار جهانی عتیقات که در سال ۱۳۴۷ در صد سالگی در تهران درگذشت ) تا زمان چاپ کتابش در لندن به سال ۱۹۹۵، که اختصاص به همین مجموعه کلماکره دارد (نک: فهرست منابع)، ۳۳ اثر منسوب به کلماکره وجود داشته که شیرها و گوساله تصویر صفحه ۵ ما جز آنها بوده است.
از جمله اشیای بسیار مشهور که منتسب است به گنجینه باستانی غار کلماکره و برخوردار از شهرت جهانی، همان فونیکس یا شیردال آبافشان جامداری است که موضوع مبحث کلماکره در مقاله آقای آروند بوده و تصویر آن را به عنوان «جام نقره غار کلماکره لرستان» چاپ کرده و «جامی نقرهای با تن یک چهار پا و سر و بالها و پاهای عقاب» توصیف کردهاند.
نظر به اینکه سرگذشت و سرانجام این آبافشان آیینی جز آن است که در مقاله مورد بحث بازگو گردیده، و علاوه بر آن یکی از مشهورترین آثار کلماکره میباشد، ما ضمن چاپ تصویر آن در صفحه ۱۳، ماجرای خواندنی این شیئ شگرف را نیز به اختصار بازمیگوییم:
این آبافشان آیینی، که به لحاظ داشتن سه جام به جای حفرههای مخصوص ریختن آب مقدس به درون جانور، در میان انواع آبافشانهای منسوب به کلماکره نظیری بر آن نمیشناسیم، متعلق بوده است به سوداگر بینالمللی عتیقات هُشام ابوتَعَم که لبنانیتبار و صاحب سه گالری عتیقهفروشی در ژنو و نیویورک و تورنتو است.
در اوایل دهه ۲۰۰۰ یکی از مجموعهداران بسیار ثروتمند امریکایی این آبافشان را در ژنو از ابوتعم به مبلغ ۹۰۰۰۰۰ دلار میخرد، مشروط به اینکه ابو تعم آن را در امریکا تحویل دهد.
ابوتعم در سال ۲۰۰۴ این شیئ را با خود به امریکا میبرد و در اظهارنامه گمرکی ارزش آنرا ۳۴ دلار اعلام میکند!
همین امر موجب بدگمانی مامور گمرک میگردد که به تبع آن از کارشناسان گمرک میخواهد که آن شیئ را بررسی کنند.
کارشناسان از جهت نقره بودن و عتیقه بودن ظرف به اتفاق نظر میرسند ولی یک تن از آنان گمان میبرد که از گنجینه غار غربی Western Cave Treasure بیرون آمده باشد . (ابوتعم مبدا شیئ را سوریهای اعلام داشت)
سرانجام ابوتعم دستگیر و به حکم دادگاه به یک سال زندان و پرداخت ۱۰۰۰۰۰ دلار جریمه محکوم میگردد. مبدا آبافشان نیز به تشخیص کارشناسان دادگاه همان «غار غربی» در ایران دانسته میشود و چون دولت امریکا طبق قوانین یونسکو ملزم به استرداد شیئ به ایران بوده، آبافشان از سال ۲۰۰۵ به امانت نزد وزارت امنیت کشور امریکا است.
ابوتعم نیز نشانی محل نگهداری یکی از مهمترین آثار باستانی سومری را که از موزه بغداد به سرقت رفته بود به دولت امریکا میدهد و به ازای این همکاری بیش از ۳ ماه در زندان نمیماند و جریمه او نیز به ۳۰۰۰۰ دلار کاهش مییابد.
فهرست مآخذ:
- بشاش، رسول، قرائت چهار مورد از کتیبههای اشیاء منسوب به غار کلماکره، سخنرانی نخستین گردهمآیی باستان شناسی ایران بعد از انقلاب در شوش، تهران، ۱۳۷۶٫
- بشاش، رسول، قرائت چهار مورد از کتیبههای اشیاء منسوب به غار کلماکره لرستان، تهران، ۱۳۷۸٫
- بشاش، رسول، نجوای ظروف و اشیای منسوب به غار کلماکره لرستان، تهران، (معاونت پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور)، ۱۳۷۸٫
- کابلی، میرعابدین، «بررسی آثار پیش از اسلام در مجموعه بازیافته»، میراث فرهنگی، س ۲، ش ۳ و ۴، ۱۳۷۰٫
- کابلی، میرعابدین، «بررسی آثار پیش از اسلام در مجموعه بازیافته»، میراث فرهنگی، س ۳، ش ۵، ۱۳۷۱٫
- نوروز زاده چگینی، ناصر، «نقش برجسته تخت جمشید»، میراث فرهنگی س ۲، ش ۳ و ۴، ۱۳۷۰٫
- نوروززاده چگینی، ناصر، «درهای کتیبهدار امامزاده هفت تن و یک بقعه ناشناس»، میراث فرهنگی، س ۳، ش ۵، ۱۳۷۱٫
- Mahboubian, Houshang, Treasures of the Mountains, The Art of Medes, London. 1995
- Vallat F, “Le royaume Elamite de Samati” Nouvelles Assyriilogius Breves et Tilitaires, 1996.
- “Une Inscription élamite sur un rhyton en argent à téte de bélier”. Akkadica, 2000.
آدم واقعا آتیش می گیره که چطور یک عده اموال و میراث باستانی کشور اینجور غارت کرده و آب می کنند و می فروشند.
خدا می دونه چه اجناس منحصربفرد تاریخی و چه کتیبه های باستایی توسط این شکارچی و روستاییان نابود شده.
دو سال غارت.
درود بر شما
مقالات خیلی عالی بود
از اینکه اینها را در اختیار عموم مردم قرار داده اید ، باعث رفع اوهام و تخیلاتی خواهد شد که در اذهان وجود دارد
پیروز و توانمند باشید .