موضوعهای دیده نشده در دریاچه ماهی
پایگاه خبری گلونی، هومن نشتائی: اول از همه، دریاچه ماهی فیلم جسورانهای است. انتخاب قصه، در محور دفاع مقدس با توجه به سختیها و تعدد کارهایی که درباره آن ساخته شده، ریسکپذیری بالایی میخواهد. دگر چه برسد به اینکه کارگردان فیلم اولش باشد. در کنار این انتخاب موضوعی به این شکل که کمتر دیده شده است و دارای پیچیدگیهای روایتی است، جسارتی جداگانه نیاز دارد. دریاچه ماهی، قصهاش کمی از واقعیت فاصله میگیرد اما ابعاد سورئال ندارد. فیلمی که میتواند مخاطب را سرگرم کند و برای او قصه تعریف کند.
فیلم پیچیدگیهایی در فیلمنامه دارد، اما در ساختار پیچیدگی عجیبی دیده نمیشود. فیلمنامه با پیچیدگیهایی که توسط ذهن رضا (نادر فلاح) ایجاد میکند، مخاطب را دچار فکر کردن میکند و باعث میشود تا فیلم برای مخاطب جذاب شود. اما انگار در جایی فیلمنامه کامل نشده و با قصههای حاشیهای سعی در پرورش مسئله داشته است. برای مثال درگیری رضا بر سر زمین و گلخانه و شریکاش چه کمکی به قصه اصلی میکند؟ یا قضیه یگانه و ریحان چه هدفی را دنبال میکرد؟ شاید تمام اینها برای کامل کردن شخصیتها و یا دلایل دیگر استفاده شده باشند. اما حضور بیمنطقشان در فیلم و بیربط بودنشان به قصه اصلی بیشتر آسیب زده است، که نبودشان به بودنشان میارزد. دریاچه ماهی، شخصیتی به نام رضا دارد که از همه بیشتر به او رسیدگی شده است تا شخصیتی کاملتر بوجود آید. این شخصیت در فیلم کامل نشان داده میشود، شخصیتی که چیزی کم ندارد و تنها ضعفی که به او وارد میشود، پذیرفته نشدنش از جانب دیگران است.
موضوعهای دیده نشده در دریاچه ماهی
فیلم سعی کرده تا شخصیت رضا را از ساختن قهرمانهایی رویایی دور کند، اما به طرف مقابل توجه نشده که باعث شده تا شخصیت شعاری شود. و دیالوگها و رفتارهایش کمی فراتر از انتظار باشد. فیلم از لحاظ ساختار کمی هدف خود را گم میکند و شخصیتهایی که در ذهن رضا نقش بسته تبدیل به شخصیتهایی میشوند که حضور پر رنگ تری از یک تصویر ذهنی دارند. دکوپاژهای شلوغ نیز در بعضی نماها باعث قطع ارتباط مخاطب با فیلم میشود. مانند سکانس درگیری رضا با آقا سعید در چادر (زمان جنگ).
اتفاقی مثبت که در این فیلم رخ داد بازیِ محمد نادری بود. که با گریم جذاب بیشتر به هدف خود نزدیک شد. اما نکته مثبت اینجاست که محمد نادری کمی از نقشهای تکراریای که برای او تبدیل به کلیشه شده بود فاصله گرفت.
فیلم دچار پیچیدگیهایی شده که ذهن مخاطب را جایی که نباید مشغول میکند، البته این کمی به جذابیت فیلم اضافه کرده و باعث شده تا در فیلم شاهد اتفاقات غیر منتظره باشیم که با اتفاق افتادن آنها شوکه شویم. اما تاثیر گذاری را از فیلم گرفتهاند. حتی در سکانس پایانی فیلم با آن نماهای لانگ شاتی که تنهاییِ رضا را در دریاچه ماهی تصویر میکرد در کنار موسیقیِ کمی امروزی، نمیتواند احساسات مخاطب را جریحه دار کند. و عملا تاثری روی مخاطب نمیگذارد که این تاثیر ناپذیری اتفاقی تلخ را به همراه دارد به نام فراموشی.
دریاچه ماهی در کل میتواند برای بینندهاش جذاب باشد، اما بخشهای زائد و پردازش و ساختاری ضعیف به آن آسیب زده است که تاثیرگذاری را کم کرده است، و فیلم را به یک فیلم متوسط قابل فراموشی تبدیل کرده است.
پایان پیام