پایگاه خبری گلونی؛ علی ساکی: عجایب سبعه یا هفتگانه، عنوان هفت اثر هنری و معماری باستانی، که در دنیای یونانی و رومی دوره اسکندر و پس از آن از لحاظ بزرگی یا شکوه و جلال شگفتانگیز شمرده شدهاند.
بر طبق رایجترین روایات، این عجایب عبارت بودهاند از: اهرام مصر، باغهای معلق بابل، مجسمه زئوس، کولوسوس رودس، معبد آرتمیس در افیسوس، موسولئوم هالیکارناس و فانوس دریایی اسکندریه. از همه اینها فقط اهرام مصر بر جای مانده است (۱).
در سالهای اخیر نیز بارها هفت اثر هنری دنیای جدید با نظرات مختلف بهعنوان عجایب هفتگانه دنیای جدید طبقهبندی شدهاند.
در اینجا من قصد ندارم به شیوه انتخاب یا نام آثار معماری جدید بپردازم، فقط به همین نکته بسنده میکنم که در اکثر این انتخاب ها تاجمحل در هند همیشه یکی از این آثار انتخابی بوده است.
همانطور که از تیتر این مقاله پیداست، من میخواهم در خصوص ارتباط ایران با باغهای معلق بابل و تاج محل سخن بگویم.
باغهای معلق بابل:
بعد از تمدن سومر در هزاره دوم قبل از میلاد در بینالنهرین، این منطقه تا زمان به قدرت رسیدن کوروش در ۵۵۰ قبل از میلاد دست خوش حوادث بسیار و مرتباً بین دولت شهرهای عیلام، بابل، آشور و ماد دست به دست شده است.
در سال ۶۱۵ قبل از میلاد و پس از فتح آشور بدست مادها، نبوپلسر شاه بابل با هووخشتره شاه مادی پیمان صلح و دوستی میبندد.
از آن پس قلمرو آشور که سالها بر ماد و مانای و حتی بابل با قدرت و خشونت فرمان میراند، بین پادشاهان فاتح تقسیم گشت. اتحاد بابل و ماد استوار ماند و هرگونه فرصت و امکان تجدید حیات برای آشور را غیرممکن ساخت.
وصلت سیاسی بختنصر دوم، پسر نبوپلسر با یک شاهدخت مادی نیز برای تحکیم این اتحاد انجام شده است (۲)(۳).
پس از مرگ نبوپلسر، سلطنت به فرزندش بختنصر در ۶۰۵ قبل از میلاد رسید، او که تا سال ۵۶۲ قبل از میلاد بر بابل حکومت کرد، بابل را پایتخت بیرقیب خاورنزدیک و بزرگترین و باشکوه ترین پایتختهای جهان قدیم کرد.
او بزرگترین فرمانروای زمان خود در بینالنهرین و بزرگترین و جنگاورترین و سیاستمدارترین در میان شاهان بابل پس از حموربی بهشمار میرود.
بروسوس، از جمله مورخین یونان، که آداب بابلی ها را ثبت کرده میگوید بختنصر این باغها را برای همسرش، آمیتیس(۴) که دختر هووخشتره پادشاه سرزمین ماد بود، ساخت، چه آن بانو، که در سرزمین کوهستانی پرورش یافته بود، طاقت تابش خورشید سوزان و گرد و غبار بابل را نداشت و پیوسته آرزوی وطن سرسبز خود را میکرد.
بختنصر باغهای معلق را با تقلیدی از باغهای کوهستانی سرزمین مادها ساخت تا از این جهت آمیتیس دیگر از فقدان مناظر طبیعی سرزمینش رنج نبرد.
این باغها بر روی یک رشته از ستونهای دایره شکل قرار گرفته بود که آنها را روی یکدیگر ساخته بودند.
بر سطح فوقانی این زمین مصنوعی قشر بسیار ضخیمی از خاک زارعتی حاصلخیز ریخته بودند، که نه تنها گیاهان و گلها و درختان کوچک، بلکه درختان تناوری که ریشههایشان زیاد در زمین فرو میرود، در آن پرورش مییافت.
آب را به وسیله ماشینهای مخصوصی که گروهی از غلامان به راه میانداختند، از فرات بالا میکشیدند و از راه مجاری پنهان شده در میان ستونها به باغ میرسانیدند.
بر سطح بلند باغ، که بیش از بیست متر از زمین ارتفاع داشت، زنان حرم سلطنتی، در میان گیاهان عجیب و غریب و گلهای معطر، و در زیر سایه درختان پرشاخ و برگ، بیپرده و آسوده از چشم بیگانگان، گردش میکردند(۵).
این بنای شاید افسانهای اکنون از بین رفته است، اما داستان بختنصر و آمیتیس شاید تا پایان دنیا باقی بماند.
تاج محل:
در هر جای جهان که بخواهند هند را معرفی کنند کافی است که نام تاجمحل برده شود و تصویر این بنا نشان داده شود.
همه گردشگرانی که به هند سفر میکنند حتما به آگرا میروند و بر خود واجب میدانند که تاجمحل را از نزدیک ببینند.
تاجمحل پرشکوهترین و زیباترین معماری اسلامی در همه دورهها و عرصههاست و بسیاری معماران آن را کاملترینِ همه بناهای معمور امروز روی زمین دانستهاند.
این آرامگاه به فرمان شاه جهان، پادشاه گورکانی، برای همسر ایرانی تبارش ، که ارجمند بانو نام داشت و به ممتاز محل ملقب بوده ساخته شده است.
پیشنیه مهاجرت ایرانیها در سلسله پادشاهان مسلمان هند برمیگردد به کمک شاه طهماسب به همایون شاه، در بازپسگیری هند شمالی و فتح دوباره دهلی در سال ۱۵۵۵ میلادی.
سلسله گورکانیان هند که به سبب انتسابشان به تمیورلنگ، از ایشان بعنوان تیموریان هند نیز یاد میکنند از ۱۵۲۶-۱۸۵۸ میلادی بر هند حکومت کردند و پادشاهان این سلسله عبارت بودند از: بابر، همایون، اکبر، شاه جهان و اورنگ زیب.
از آنجایی که شاه طهماسب یک متعصب مذهبی بود، خیلی از نویسندگان و هنرمندان ایرانی همراه همایون به هند رفتند که کار تازهای در میان مغولها پیدا کنند، و یک فرار مغزهای دو قرنی را آغاز کردند که از نظر فرهنگی ایران را به سود هنگفت هند خالی کرد.
ممتاز محل فرزند عینالدوله آصفخان(۶) و نوه پسری غیاثبیک اعتمادالدوله تهرانی بود که از قزوین به هند رفته و در دربار اکبرشاه صدراعظم شده بوده است.
این بانو در نوزده سالگی با شاه جهان بیست و یک ساله ازدواج کرد. او برای شوهر پادشاه خود چهارده فرزنده به دنیا آورد و سرانجام در سی و نه سالگی جان خود را در سر چهاردهمین فرزند گذاشت.
ارجمند بانو نزد شوهرش به اندازه ای عزیز بوده که شاه جهان چنین بنایی را به عنوان آرامگاه او ساخته است.
این بنا را بر صفحهای مرمرین برآورده، و در هر جانب آن مساجد زیبا و منارههای باشکوه طرح کردهاند.
پیش روی بنا باغهای بزرگی قرار گرفته، و در میان آن استخر بزرگی ساخته شده که عکس واژگونه تاج محل در آبهای آن بیننده را کاملا مجذوب و مفتون میکند.
هر قسمت این بنا از مرمر سفید، فلزهای گرانبها، یا سنگهای پربهاست. بنا دوازده پهلو دارد که چهار پهلوی آن مدخل است.
از هرگوشه آن منارهای باریک سربرافراشته، و سقف آن را گنبدی تشکیل میدهد که میلهای بر فراز آن جای گرفته است.
مدخل اصلی، که روزگاری درهای توپر سیمین داشت، اکنون متشکل از سنگهای مرمرین مطرز است.
بر دیوار، با خط زرین، آیاتی از قرآن کریم ترصیع شده، که یکی از آن آیات پرهیزگاران را به باغهای بهشت دعوت میکند(۷).
درباره معماران این بنا روایت مختلفی وجود دارد، محققی ماننده هرمان گوئتس، که دکترای فلسفه از دانشگاه مونیخ دارد و ۲۴ سال در هند زندگی کرده و مدیر موزه های هند بوده، در کتاب میراث ایران میگوید که دو معمار ایرانی مقیم پنجاب این بنا را ساخته اند: استاد احمد معمار لاهوری و برادر او استاد حمید لاهوری(۸).
طرح تاجمحل را سه هنرمند کشیدند
همچنین ویل دورانت میگوید: طرح تاجمحل را سه هنرمند کشیدند: یکی ایرانی، به نام استاد عیسی شیرازی، یک ایتالیایی به نام ورونئو، و یک فرانسوی به نام اوستن دو بردو.
دکتر بلخاری قهی در کتاب حکمت هنر هند مینویسد: شاه جهان میان معماران بسیار، استاد عیسی افندی را برگزید و وی به کمک استاد احمد لاهوری این بنای مجلل را از سال ۱۶۳۱ تا ۱۶۴۸ بنا کرد.
این بنا در مرکز باغی احداث شده است که توسط علیمردانخان ایرانی طراحی شده است.
از روایات مختلف اگر بگذریم بیشک در این بنای زیبا و تحسین برانگیز که مانند مروارید در مهتاب میدرخشد، نفوذ مدل معماری ایرانی دوره تیموری و صفوی مشهود است.
نمونه حوضها، گنبد و ساختمان و ستونها را می توان در مسجد شاه اصفهان، مرقد امام رضا در مشهد و یادمانهای تیمور در سمرقند دید(۹).
ویل دورانت با ظرافت خاص خود میگوید: تاج محل عالیترین بناها نیست، بلکه زیباترین آنهاست.
اگر زمانه عقل و هوش داشت، آنچه را پیش از تاجمحل بنا شده بود نابود میکرد و برای تسلای دل آدمی، تنها این نشان گرانمایه اصالت انسانی را بر جای میگذاشت.
در پایان این توضیح لازم است که ما ایرانیان باید نسبت به عمق و گستره فرهنگ خویش خودآگاهی پیدا کنیم و بدانیم که در طول هزارههای گذشته در جهان این گونه حضور و تاثیر داشتهایم و فرهنگ ما تا این اندازه زنده و نافذ و موثر بوده است.
از طرف دیگر این دو اثر نشان دهنده پایگاه و اهمیت ازلی زن در ایران و نقش آنها در صلح و ثبات و امر زناشویی است.
دیگر اینکه همسران این دو زن ایرانی نشان دادهاند که صمیمانه آمیتیس و ارجمندبانو را دوست داشته و به یاد و اعتبار آنها این دو عجایب را بنا نهادهاند.(۱۰)
آقای دکتر م ح آریان، از سر لطف نوشته من را خواندند، ایراداتی را متذکر و ملاحظاتی را اضافه کردند. از ایشان سپاسگزارم.
همچنین از رایزن فرهنگی هند که منابعی در خصوص زندگینامه ارجمندبانو معرفی کردند سپاسگزارم.
(۱) غلامحسین مصاحب،۱۳۹۱، دایرهالمعارف فارسی، جلد دوم، انتشارات امیرکبیر، صفحه ۱۶۸۸
(۲) ایگور میخائیلوویچ دیاکنف،۱۳۹۳،تاریخ ماد، ترجمه خشایار بهاری، نشر فرزان روز، صفحه ۹۷
(۳) دکتر عبدالحسین زرین کوب،۱۳۸۴، روزگاران، انتشارات سخن، صفحه ۵۷
(۴) BABYLONIA i. History of Babylonia in the Median and Achaemenid periods, M A Dandamayev مقالهای از دانشنامه ایرانیکا
(۵) ویل دورانت، ۱۳۹۱، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، کتاب اول: خاور نزدیک،انتشارات علمی و فرهنگی، صفحه ۲۶۷
(۶) حسن بلخاری قهی،۱۳۹۵،حکمت هنر هند،انتشارات سوره مهر، صفحه ۳۰
(۷)ویل دورانت،۱۳۹۱، تاریخ تمدن، ترجمه ع پاشایی کتاب دوم: هند و همسایگانش ،انتشارات علمی و فرهنگی، صفحه ۵۴۳
(۸) غلامعلی حداد عادل،۱۳۹۶،حدیث سرو و نیلوفر، انتشارات سخن، صفحه ۳۷
(۹) ریچارد فولتس، ۱۳۹۷، ایران در تاریخ جهان، ترجمه ع پاشایی، نشر دیباچه، صفحه ۱۱۷
(۱۰) چون دیدم ارجاع قسمتهای مختلف این متن کوتاه به پانویس موجب سردرگمی خواننده خواهد شد، بنابراین الزاما محل درج پانوشت مخصوصا در قسمت دوم متن، تنها جای استفاده از منع ذکر شده نیست.
پایان پیام