نوحه اصیل لری در هیات پشت بازار خرم آباد
پایگاه خبری گلونی، «صدای روضههات هنوز توی گوشمه، پیراهن عزات لباسیه که میپوشمه»
وقتی این مداحی را بشنوید ممکن است یاد ایامی که شکست عشقی خورده بودید بیفتید و با مرور خاطرات صدای خندهها و بوی عطر یار اشک بریزید و اطرافیان هم میدانند برای سوگواری محرم است که پهنای صورت شما خیس است.
اگر اهل گوشدادن به مداحی و شرکت در روضهخوانیها باشید؛ شاید با وقایع و مسائلی روبهرو شوید که علامت سوال ذهن شما را روشن کند.
«بازم با گناهام دلت رو شکستم ولی باز تو مرا خریدی»
در وسط عزاداری و سینهزنی یک خرید و فروش صورت میگیرد که معلوم نیست خریدار کیست و چرا باید یک گناهکار را بخرد؟
اصلا مگر آدم هم خریدنی است؟
یا مثلا «من خدا رو به عشق رقیه بندگی کردم»
من خدا را به عشق رقیه بندگی کردم یا بندگی و عشق به خدا محبت رقیه را در دل من انداخت؟!
و اگر فردای آن روز و روزهای بعد هم در همان مراسم شرکت کنید خدا را به عشق تک تک حاضرین در کربلا بندگی میکنید؛ آن موقع شک میکنید که بندگی خدا را کردهاید یا بندهی خدا.
نوحه اصیل لری در این میان یکی از آن نوحههایی است که هنوز دست نخورده باقی مانده است.
هر شخصی بعد از برخورد با چنین مراسم و مداحیها برای پاسخ به سوالات خودش هم که شده دنبال علت میگردد و من در بین همه جوابهایی که میتوانست درست باشد به حرف شریعتی رسیدم: «به مردم گفتیم که حسین اشک میخواهد، ضجه میخواهد و دیگر هیچ پیام دیگری ندارد، مردهاست و عزاداری میخواهد، نه شاهد شهید حاضر در همه جا و همه وقت و پیرو. آری اینچنین به ما گفتهاند و میگویند.»
اما سوال آخر من این است: حتی اگر حسین اشک، ضجه و عزا بخواهد دردناکتر از مرگ حسین، مظهر آزادگی، هم لازم است که خلق واقعه میکنند؟!
نوحه اصیل لری در هیات پشت بازار خرم آباد لرستان
پایان پیام