گیشه یاور
معرفی یکی از رسم های سنتی لاهیجان
به گزارش پایگاه خبری گلونی: یکی از رسم های سنتی لاهیجان رسم گیشه یاور است که یک از رسوم سنتی مربوط به ازدواج است.
گیشه یاور
در فصل کشت و زراعت، مادر داماد به خانهی عروس رفته و به مادر عروس اعلام می کرد که «ما در حال انجام کار نشاء در بیجار خود هستیم و میخواهم عروسم به بیجار ما آمده و به ما کمک کند» مادر عروس نیز از او میپرسد که آیا می خواهد عروسش با یاور یا کمک کننده ای به بیجار آنها برود یا بدون یاور. مادر داماد نیز موافقت کرده که عروس، با همراه و یاور به بیجار بیاید.
مادر داماد بر حسب توان مالی شان که میبایست در آن روز از مهمانان پذیرایی کند، تعداد یاوران را نیز تعیین میکرد.
پس از آن مادر عروس به خانه ی همسایگان و اهل فامیل رفته و زنان و دختران را خبر میکرد تا برای کمک به آنها به بیجار بروند.
فردای آن روز زنان در منزل عروس جمع می شدند. عروس در آن روز لباسهایی را که خانوادهی داماد به او هدیه داده بود را بر تن میکرد و یک روسریرنگی که بتوان او را از بقیه زنان تشخیص دهند.
بر روی روسری قرار داده به طوری که دو گوشهی آن باز بوده است.
در آن روز دو نفر از زنان که از صدای خوبی برخوردار بودند یک ظرف پلاستیکی یا فلزی بنام دملا را توسط دستمالی به کمر خود میبستند و شروع به پایکوبی و خواندن شعر میکردند.
بقیه نیز با دست زدن و تکرار کردن ابیاتی از شعر آنها را همراهی میکردند. و به طرف بیجارخانوادهی داماد به راه میافتادند.
یک نفر از خانوادهی داماد (معمولاً خواهر داماد) در ابتدای ورود به زمین کشاورزی ایستاده تا یاوران را به داخل زمین هدایت کند.
آداب مخصوص گیشه یاور
شروع به کار در بیجار در روز گیشه یاور آداب مخصوصی داشته است. یاوران به همراه خانواده ی داماد کار خود را از قطعهای از زمین که به آن کله گفته میشد بدین صورت آغاز میکردند:
خانوادهی داماد در یک قسمت از کله و عروس به همراه یاورانش در قسمت دیگر کله (ابتداء و انتهای کله) شروع به نشاء کردن میشدند. تا در وسط زمین به یکدیگر برسند، در آن هنگام مادر داماد یک عدد انگشتری را در دست عروس گذاشته و مبلغ ۱۰ الی ۱۲ تومان پولی را که در دستمالی قرار داده بود را به دست عروس میبست.
زنان روستا میگویند عروس از ابتدای کله تا اواسط کله که به مادر شوهر نزدیک میشده نباید حتی برای لحظه ای سرش را بلند میکرد.
او باید در جلوی مادر داماد به خوبی کار نشاء را انجام میداد. او بعد از رسیدن به وسط کله و دریافت هدیه از مادر داماد میتوانست کمرش را راست کرده و استراحت کند.
اشعار مربوط به گیشه یاور
در روز گیشه یاور زنان از صبح تا غروب در بیجار کار میکردند. زنانیکه خوش صدا بودند در هر کله به نوبت یا یک گوله یک گوله شعر می خواندند و میگفتند:
یه شو بوشوم کونوس کله
اشال له
کونوس بیچیم پیل پیل که دانه
اِشال له
یه دانه مه دهن دکته
مه دهنه آب دکته
سکی بیته مه پرپره
لقد بزم سکی میترا
(یک شب به باغ ازگیل رفتم / ازگیل بزرگ را کندم / یکی در دامنم افتاد / در دهانم آب افتاد / سگ گوشهی دامنم را گرفت / به پوزهسگ لگد زدم).
زنان با تکرار جمله ایشاله یا انشاالله داره بعد از پایان هر مصرع خواننده را همراهی می کردند.
پایان پیام