وحید موساییان کارگردان سمفونی ایران از فیلم و چگونگی شکل گیری ایده آن میگوید
به گزارش پایگاه خبری گلونی: همانقدر که تعداد فرهنگها و لهجهها در ایران زیاد است، موسیقی محلی هم تنوع بسیار دارد. از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ایران این هنر گسترده شده.
فریدون شهبازیان استاد موسیقی کلاسیک و رهبر ارکستر ملی، در سفری به روستاهای دور افتاده ایران به دنبال ریشههای موسیقی مقامی ایران میرود و وحید موساییان از این کشف و شهود فیلم سمفونی ایران را ساخته.
گفتگو با وحید موساییان
-چه دغدغهای برای خودتان وجود داشت که تصمیم گرفتید همراه با استاد فریدون شهبازیان راه بیافتید و از سفر ایشان برای کشف ریشههای موسیقی مقامی فیلم بسازید؟
برای اولین بار سال ۱۳۷۶ بود که تصمیم گرفتیم فیلمی درباره ریشههای موسقی مقامی ایران بسازیم. اما عملی کردن این تصمیم سالها طول کشید چون کارهای دیگر پیش آمد.
اما فکر اینکه یک آهنگ ساز به شهرهای ایران سفر کند همیشه برایم جذاب بود و میدانستم میشود براساس تحقیقات به سفری رفت و براساس آن سفر فیلمی ساخت تا به ریشه های موسیقی ایران رسید.
اما من اصرار داشتم این سفر را حتما با یک موسیقی دان انجام دهم.
چون او به دلیل دانش و احاطهای که بر موضوع دارد، هم میتوانست از نظر علمی فیلم را بالا ببرد و هم جذابیت بیشتری برای بیننده ایجاد کند.
میخواستم حتما با آهنگسازی که گوشههای موسیقی مقامی را میشناسد و با آدمهای آن آشنایی دارد این کار را انجام دهم.
-بنابراین به جز موضوع اصلی که کشف ریشههای موسیقی مقامی است، موسیقیدانی که همراه شما بود هم جزو اهداف فیلم محسوب میشود؟
درباره فیلم سمفونی ایران
در تمام طول این سالها و در فیلمم سعی کردم این را نشان دهم که فیلم «سمفونی ایران» سفر یک کارگردان برای کشف موسیقی ایرانی نیست،
بلکه سفر یک موسیقیدان است که میتواند هر چه بیشتر جزییات موسیقی محلی را درآورد و با حضور او استناد فیلم مستند بیشتر باشد.
بیننده هم ببیند که وقتی یک آهنگساز با یک موسیقیدان محلی روبرو میشود، چه سوالاتی از او میپرسد و ریشههای موسیقی را چطور کشف میکند.
-فکر میکنید با توجه به سوژه و دستاوردهایی که فیلم «سمفونی ایران» داشت، همچنین تجربیاتی که خودتان در سینمای داستانی دارید، میتوانید یک فیلم بلند داستانی با این سوژه بسازید؟
همه کاری میشود با این سوژه انجام داد اما نه در سینمای ایران. اگر در سینمایی بودیم که فرهنگ و هنر جای جای کشور برایش مهم بود به راحتی میشد این فیلم را دراماتیزه کرد.
رسالت این فیلم کاملا شخصی است.
سمفونی ایران فیلمی برای مویسقی اصیل ایران
-جدا از یافتن ریشههای موسیقی مقامی در ایران با ساخت فیلم «سمفونی ایران» میخواهید چه پیامی را منتقل کنید؟
خیلی قائل به پیام نیستم چون هیچ فیلمسازی وظیفهای مبنی بر انتقال پیام ندارد. فکر میکنم حتی واژه پیام، هم فیلمساز و هم فیلمش را محدود میکند.
فیلم «سمفونی ایران» قرار است موسیقی مناطق هشت گانه ایران که از خراسان شروع میشود و به بلوچستان و خلیج فارس منتهی میشود را نشان دهد،
و در کنار آن فرهنگ، لباس و قومیتهای ایران در آن دیده میشود. ما میخواستیم چشماندازی از کشوری را به نمایش بگذاریم که این همه فرهنگ و زبان و موسیقی و هنر در آن نهفته است.
-در طول فیلم خصوصیات اخلاقی و در کل شخصیت فریدون شهبازیان به عنوان یک موسیقیدان هم برای بیننده نمایان میشود یا فقط همان خط سیر تحقیق برای موسیقی فقط در فیلم وجود دارد؟
هدف فیلم موسیقی است، اما بحث شخصیتشناسی فریدون شهبازیان هم در فیلم مستتر است. فیلم بیشتر به دنبال این است که موسیقی مقامی کشور را نشان دهیم و آن را جذاب کنیم.
چون فیلمهای بسیاری درباره موسیقی مقامی ساخته میشود اما میخواستم با حضور فریدون شهبازی به عنوان موسیقیدان فیلم را بیشتر جذاب کنم.
در فیلم فریدون شهبازیان از ارکسترهای ملی و بینالمللی، پای خود را بیرون میگذارد و به روستاهای دور افتاده ایران میرود و کشورش را به یک شکل جدیدی میبیند.
خودش جملهای میگوید: «من همیشه می دانستنم ایران بزرگ است اما درکش نکرده بود» و این فیلم باعث درک عظمت و تنوع فرهنگی ایران میشود.
گفتگو از: سوسن سیرجانی
پایان پیام