مستاجرها شادتر زندگی می‌کنند

همین فشارها در زندگی مستاجرها را قوی کرده و بنیه بدنی آن‌ها را بالا می‌برد.

پایگاه خبری گلونی، بیتا اسماعیلی: همیشه فکر می‌کردم مستاجری خیلی سخت است واقعا درکش برایم سخت بود که چطور می‌شود هر سال کسی اسباب هایش را جمع کند و دوباره پهن کند.

مادرم همیشه می‌گفت :«اگر می خواهی کسی را نفرین کنی بگو انشالله مستاجر شوی».

ولی از آنجا که زندگی آنقدر چرخ  می‌خورد که بالاخره یک روز همان نفرین گریبانت را می‌گیرد و طوری زمین می‌زندنت که هر روز آرزوی مرگ می‌کنی.

زندگی سراسر تجربه است این را معمولا پیرمردهایی می‌گویند که خودشان از پس زندگی‌شان بر نیامده‌اند و مدام در غالب نصیحت حرفشان را به جوان ترها می‌زنند و آنقدر هم روی تجربه‌شان پافشاری می‌کنند که تا جوان‌های دور وبرشان را مثل خودشان بدبخت نکنند ول کن ماجرا نیستند.

در هر حال مستاجری هم مزایایی دارد که ممکن است بر مستاجر شونده پوشیده باشد و خودش به این امر واقف نباشد که دارد در چه شرایط خوبی به سر می‌برد.

مثلا وقتی شما بیست سال در یک منزل زندگی کنی اگر سالی یک چوب کبریت هم بخری در عرض بیست سال شما صاحب بیست چوب کبریت سوخته شده هستی. ی

ا اگر بیست سال خنزو پنزر جمع کنی بالاخره یک جا باید جابجا شوی تا حداقل زیرت را بیایند جارو کنند وگرنه آشغال میاید و میبردت.

سبک بال بودن مستاجرها

از مزایای دیگر مستاجری این است که همیشه سبک بال هستی رها در عالم زمان ومکان.

یعنی می دانی شش ماه دیگر قرار است این مبلمان را دوباره بزاری روی کولت و در حالی که شارژ ساختمان را می‌دهی از پله ها لوستر و میز تلویزیون را ببری پایین.

اگر کارگر بگیری که باید بی‌خیال لوازمت شوی چون جوری از چند ناحیه می‌شکند که دیگر تشخیص جسم اولیه ممکن نیست اگر هم خودت تصمیم بگیری نقش کارگر را ایفا کنی ممکن است کمرت طوری رگ به رگ شود که ده برابر همان پول را باید بدهی فیزوتراپ تا دوباره بتوانی صاف صاف راه بروی.

آینده‌نگری مستاجرها

ولی ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود همین فشارها در زندگی مستاجرها را قوی کرده و بنیه بدنی آن‌ها را بالا می‌برد و باعث شده که به جای آینده‌نگری در لحظه زندگی کردن را یاد بگیرند و شادتر زندگی کنند.

پایان پیام