خانم بازیگر و املای ضعیفش با کلی مدرک دانشگاهی و کتاب چاپ شده. بهاره رهنما باز هم با شیوه نگارشش حاشیه‌ساز شد. برای اطلاع از ماجرا مطلب زیر را بخوانید.
پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی: ماجرا از این قرار است که روزنامه شرق ستونی را در اختیار بهاره رهنما بازیگر سینما و تلویزیون قرار داده و او با فائزه هاشمی مصاحبه کرده است.
تا این‌جای قضیه مشکلی نیست.
البته اگر نخواهیم به ورود بازیگران به حوزه‌ی خبرنگاری و روزنامه‌نگاری ایراد بگیریم.
پس از انتشار این مطلب در روزنامه شرق، بهاره رهنما برای معرفی این ستون به مخاطبان خود، اقدام به انتشار یک استوری از تصویر مصاحبه چاپ شده‌ی خود با فائزه هاشمی می‌کند و روی تصویر می‌نویسد:
شرق امروز
مصاحبه من با خانم فائضه هاشمی
خانم بازیگر و املای ضعیفش
در حالی که حتا یک نگاه ساده هم به اسم مصاحبه شونده که در بالای تصویر حک شده نمی‌کند.
ماجرا وقتی جالب می‌شود که بدانیم بهاره رهنما بارها در مصاحبه‌ها و توئیت‌هایش از تعداد مدارک تحصیلی‌اش صحبت کرده است.
او در توئیتی خطاب به فردی که سوادش را نقد کرد، گفته بود:
لیسانس ادبیات فارسی، لیسانس حقوق قضایی، معادل فوق لیسانس ادبیات سینمایی و فوق لیسانس ادبیات نمایشی دارم.
هرچند که در همان توئیت هم حقوق قضایی را حقوق غذایی نوشته بود.
اتفاقی که با واکنش مخاطبان روبه‌رو شد و خیلی‌ها گفتند بهاره رهنما ۴ سال در رشته‌ای درس خوانده که اسمش را هم نمی‌داند.
حالا دوباره املای این خانم بازیگر برایش حاشیه‌ساز شده است.
دوباره مخاطبان می‌گویند رهنما با فردی مصاحبه کرده که اسمش را هم بلد نیست بنویسد.
اشتباه تایپی برای همه‌ی ما پیش می‌آید. همه‌ی ما در کار با کیبورد گوشی موبایل مشکل داریم.
اما چیزی که این وسط مشکل دارد، بی‌توجهی ما آدم‌هاست. بی‌دقتی مایی است که می‌خواهیم بنویسیم.
قطعا خانم رهنما اسم فائزه هاشمی را بلد بوده. اما با یک بی‌دقتی ساده این همه ماجرا درست کرده است.
چرا متنی که می‌نویسیم را یک بار نمی‌خوانیم؟ این از کسی با این همه مدرک تحصیلی بعید است.
ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم بهاره رهنما تا کنون ده عنوان کتاب منتشر کرده است.
البته جای نگرانی نیست. خدا را شکر کتاب‌ها ویراستار داشتند.
نمی‌خواهیم موضوع قدیمی ورود غیر متخصص‌ها در یک تخصص خاص را تکرار کنیم.
نمی‌خواهیم بگوییم که چرا یک بازیگر باید وارد حرفه‌ای تخصصی مانند روزنامه‌نگاری شود؟
نمی‌خواهیم به روزنامه شرق خرده بگیریم که صرفاً برای فروش بیشتر دست به چنین اقدامی زده است.
نمی‌خواهیم بگوییم مگر این مملکت روزنامه‌نگار خوب کم دارد که خانم رهنما برای ارتقای سطح رسانه‌ای مملکت، احساس کرده‌اند؟
نمی‌خواهیم بگوییم کتاب‌های خانم بازیگر هم فقط و فقط به اعتبار نام او فروش می‌رود و نه قلم و حرف او.
ما می‌خواهیم یک ماجرای دیگر را تعریف کنیم.
ماجرایی که هرگز به خانم رهنما ربطی ندارد.
فقط چون جالب بود گفتیم بد نیست این ماجرا را یادآوری کنیم.
مجدداً عرض می‌کنیم که این مطلب که در ادامه می‌خوانید هیچ ربطی به خانم رهنما ندارد.
چند روز پیش خبری منتشر شد با این تیتر: افشای جعلی بودن مدارک دانشگاهی پنج بازیگر معروف و یک ورزشکار.
ماجرای خبر هم این بود که پلیس یک جاعل مدرک را بازداشت می‌کند و در سررسید او که نام مشتری‌ها و سفارش‌هایشان بود نام چند بازیگر را می‌یابد.
پس از بررسی‌های بیشتر مشخص می‌شود که بله. دوستان هنرمندمان مدرک جعلی سفارش داده بودند.
پایان پیام
