غلط نویسی های ما از دفترهایمان به فیش بانکی و از بخشنامهها به تابلوهای شهری رسیده است. به غلط نوشتن و غلط دیدن راضی شدهایم.
پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسنکیاده: بابا میگفت: «هر وقت دیدی کلمهای رو که نوشتی قیافهاش زشته بدون غلط نوشتی.»
این بهترین راه برای آموزش درست نویسی من بود. واژهها را به چشم یک کل میدیدم نه چند حرف کوچک که کنار هم چپاندیمشان و ازشان یک مفهوم ساختهایم.
همین شد که واژهها مثل صورت زیبای یک دخترک میشد که با هر اشتباه من در نوشتن از آن زیبایی هیچ نمیماند.
کتابها برایم پر شد از صورتهای زیبایی که اگر جایی زشت و اخمو بودند میفهمیدم غلط نوشته شدهاند.
دیگر نگران انواع س و ث و ص و ز و ذ و ظ و ض و … نبودم و نیستم. ترکیب کلمات برای من با این همه تنوع زیباست.
امروز جای بابا خالی است. بیاید و در و دیوارهای شهر ما را ببیند که پر شده است از صورتکهای زشتی که هر چه بیشتر با رنگ بزک میکنندشان، هیچ از زشتیشان کم نمیشود.
شهر پر شده است از «پرتغال» هایی که به جای «پرتقال» میخوریمشان و «غزلآلا» هایی که به جای «قزلآلا» بر سر سفره میبریم.
دانشجویانمان «انتخواب »واحد میکنند و «متعابقا» امتحان میدهند!
اسلام «حیاط» دار شده است و راننده متعهدمان «مدرب!»
«پانصد» هزار ریالهایمان روی فیش بانکی شده است «پنصد» هزار ریال و «ششصد» هایمان، «شِسَد!» و بدتر آنکه این غلطها را یک جوان ۱۸ ساله مینویسد که به تازگی دانشگاه هم پذیرفته شده است.
فارسیمان که این است وای به حال ترجمههای انگلیسیمان؛ بماند!
عمق فاجعه را از همین چند مثال هم میشود فهمید.
فاجعهای که سالهاست شروع شده است و ما آنقدر بیتفاوت از کنارش گذشتهایم که از دفترهای مشقمان به روی فیشهای بانکی رسید و از بخشنامههای اداریمان به روی تابلوهای شهری.
فاجعه کتابنخوان بودن مردم ما آنقدر عیان شده است که دیگر حتی کسی اهمیتی به اصلاح غلط دیکتههای بزرگ نمیدهد و دیگر کسی از غلط نوشتن و نفهمیدن مفهوم واژهها ابایی ندارد.
ظاهرا دیگر اینکه لیوانی را روی میز «بگذارند» یا «بگزارند» برای کسی اهمیت ندارد؛ مهم لیوان است و محتوایاش نه سواد گذارنده لیوان.
این که حرمت واژهها و زبان «خرد» شود یا «خورد» هم مهم نیست؛ همین که با بالا پایین کردن نشانهها مفهوم را برسانیم کافی شده است انگار!
در نوشتن هم مثل خیلی از خواستههایمان به حداقلها راضی شدهایم و یا شاید هم «رازی!»
به زبان شما مینویسم که کامل متوجه شوید:
«لُتفَن اگر کطاب نمیخوانید ادعای با فرحنگ بودن هم نداشطه باشید، گُزشته پر افتخارتان را هم در چش»م دنیا نکنید، چون حیچ از آن نمیدانید!»
با طَشکر
پایان پیام