موسیقی پاپ امروز کشور و تکیه گاهی به نام ثروت بادآوردهی رانتی و پولشویی
به گزارش پایگاه خبری گلونی، فردین صحرایی در فصلنامه پریسک زاگرس نوشت:
موسیقی امروزه در کشورمان همچون بسیاری پدیدههای فرهنگی تبدیل به کالا و محصولی مدرن شده که قرار است پاسخگوی بخشی از نیازها و احتیاجات روحی و روانی ما باشد و حال و احوال ما را در هیاهوی دلخراش جهان مدرن دگرگون نماید و مسرور و شادمان نماید.
اما بیتردید این تنها کارکرد موسیقی به معنای عام آن نیست، گویا قرار است موسیقی در تمام ژانرهایش تفاوتی با لودگی، ابتذال، سطحینگری و لذتهای آنی روانی داشته باشد و آن رویه و وجه عقلانی، منتقدانه و تعالی بخش و کمال گرای آن است که میبایست آگاهانه علاوه بر درگیر کردن وجوه روانی و زیباییشناختی و هنری ما، قدری اندیشه و تفکر و قوهی آگاهی ما را نیز ارتقا دهد.
هنر و به ویژه موسیقی به عنوان یکی از امور زیباییشناسانه و ذوقی و احساسگرایانه، همواره دستمایه و اساس بسیاری از پدیدهها و رویدادهای اجتماعی بوده و در مقاطعی نادر موزیسینها و آوازهخوانهایی بودهاند که به درک و بینش عمیق از روح دوران و زمانهی زیستی و البته تاریخی و حس مردم شناختی توانستهاند به روح جمعی و همبستگی ملی و جنبشهای اجتماعی جهت و سو بدهند و معیارها و سنجههای شعوری و فهمی و دریافتی عموم مردم را از موسیقی ارتقا بخشند.
موسیقی اعتراضی و عصیانگرانه
در جهان غرب از کسانی چون ویکتور خارا، احمد کایا، باب دیلن، بیتلها و پینک فلوید گرفته تا کسانی چون امالکلثوم و فرهاد و نصرت فاتح علیخان و…
در دنیای شرق که فصل الخطاب و نقطهی مشترک آنها نوعی موسیقی اعتراضی و عصیانگرانه بر علیه فقر و اسارت و تبعیض و بیعدالتی و جهان کاپیتالیستی و سرمایهداری غرب بود.
حال با این مقدمه در دهههای اخیر چه بر سر موسیقی عامهپسند و پاپ کشورمان آمده که نه تنها چشم انداز و آیندهی روشنی برای آن نمیتوان تصور نمود.
حقیقتا چنان این فضا تاریک و تیره و کثیف و مبتذل و مبتنی بر روابط منحط قدرت و ثروت و شهرت و شهوت است که شاهد حضور و بروز کسانی در این عرصه هستیم که بویی از الفبای موسیقی، شعر، ادبیات و سواد آکادمیک نبردهاند.
کسانی با زد و بند و ایجاد روابط ناسالم مالی و اقتصادی و رانتی، هم موجبات شهرت سریع یک خوانندهی تازه کار و بدون هیچ رزومهای با همکاری تریبونهای صدا و سیما و فضای مجازی را فراهم میآورند و هم موجبات شهرت خود (تهیه کننده) را فراهم میکنند.
بلبشوی موسیقی پاپ امروز کشور
در این بلبشو و در گیر ودار چنین روابطی، افرادی بدون هیچ گونه سواد و علم هنری و موسیقیایی و تنها متکی به ثروت بادآوردهی رانتی و پولشویی توانسته دفتر و دستکی به هم بزند و به هر طریقی از خواننده و تنظیم کننده و نوازنده و شاعر و ارکستر و تبلیغات گسترده در صدا و سیما به سرعت چهرهسازی میکنند.
و افرادی را بدون هیچ سواد موسیقی و تنها با داشتن چهرهای فتوژنیک و عام پسند به یک برند مشهور تبدیل میکنند و از این فضا و سفرهای که پهن نمودهاند، هم تهیه کننده، هم خواننده، هم نوازنده و شاعر، هم نورپرداز و تبلیغاتچی و هم تهیهکننده شوهای مبتذل تلویزیونی از خندوانه و دورهمی گرفته و هم خوانندهی نو پا خاسته ارتزاق میکنند و یک شبه به تمام آمالشان که شهرت و ثروت است میرساند.
به گفتهی یکی از بزرگان موسیقی کشور، دَرِ چنین موسیقیای با چنین روابط و مناسبات حاکم بر آن را بایستی گِل گرفت و تعطیل کرد.
راجع به چگونگی و چرایی ظهور چنین پدیدههای در عصر اکنون میتوان بررسیها و تحلیلهای جامعی به لحاظ جامعهشناسی، مردمشناسی، تاریخی، فرهنگی و روانشناختی انجام داد و به علل و عوامل آن پی برد.
فست موزیک یا موسیقی پاپ امروز
من این نوع موسیقی نوظهور را «فست موزیک» یا «موسیقی فست فودی» یا «موسیقی خلق الساعه» و البته غوغایی و هیاهویی گوشخراش و روحافکن و جانسوز و منحط و سطحینگرانه و پوپولیستی مینامم.
وقتی که شاهدیم گروهی که کارگر پیک فست فود هستند تنها به دلیل چهره و قیافهی جذاب وارد دنیای موسیقی میشوند و شعر و موسیقی آنها حقیقتا ابتذال ناب است، و موارد دیگر، چه انتظاری از سطح سلیقه و دانش موسیقیایی عامهی مردم داریم که تعالی یابد.
یکی از ریشهها و علل فرهنگی، چنین سطحینگری و سقوط معیارها و سنجههای هنری و ناآگاهی مردم، بیتردید فقدان آموزشهای هنری و عدم ترویج انواع و ژانرهای فاخر موسیقی در صدا و سیما و بها ندادن به بزرگان و برجستگان موسیقی در ژانرهای گوناگون و آموزش است.
موسیقی پاپ امروز کشور و تکیه گاهی به نام ثروت بادآوردهی رانتی و پولشویی
پایان پیام