مروارید در قرآن چند بار آمده است و در کدام سوره و چگونه به آن اشاره شده است
به گزارش پایگاه خبری گلونی، مروارید در قرآن
آیاتی از قرآن که در آن به مروارید اشاره شده است:
- آیه ۲۳ سوره حج
- سوره نحل آیه ۱۴
- سوره فاطر آیه۳۳
- آیه ۲۴ سوره طور
- سوره واقعه آیه ۲۳
- سوره انسان آیه ۱۹
- آیه ۲۳ سوره حج
مروارید در قرآن و سوره حج آیه ۲۳
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤ اً وَ لِبَاسهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ(۲۳)
ترجمه
خداوند كسانى را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادهاند در باغهایى از بهشت وارد مىكند كه از زير درختانش نهرها جارى است، آنها با دستبندهایى از طلا و مرواريد زينت مىشوند و لباسهايشان در آنجا از حرير است.
تفسیر
گروه اول در شعلههاى آتش سوزان غوطهورند و اينها در باغهاى بهشت در كنار نهرهاى جارى آرميدهاند.
سپس به زينت و لباس آنها پرداخته، مىگويد: «آنها با دستبندهائى از طلا و مرواريد زينت مىيابند و لباسشان در آنجا از حرير است» (يحلون فيها من اساور من ذهب و لؤ لؤ ا و لباسهم فيها حرير.)
و اين دو پاداش ديگر آنها است.
به اين ترتيب در بهشت، زيباترين لباسهائى را كه در دنيا از آن محروم بودند در تن مىكنند و دستبندهاى جواهر نشان در دست دارند، اگر در اين جهان از پوشيدن اين گونه لباسها و زينتها ممنوع بودند به خاطر آن بود كه مايه غرور و غفلت مىشد و سبب محروميت گروه ديگر مىگشت، ولى در آنجا كه اين مسائل مطرح نيست اين ممنوعيتها برداشته مىشود و جبران مىگردد.
البته با توجه به اينكه الفباى زندگى در آن جهان با اينجا متفاوت است اين الفاظ مفاهيمى برتر و بالاتر از آنچه ما در اين جهان مىانديشيم خواهد داشت (دقت كنيد.)
و بالاخره چهارمين و پنجمين موهبتى كه خدا به آنها ارزانى مىدارد و صرفا جنبه روحانى دارد اين است كه «آنها به سخنان پاكيزه هدايت مىشوند.
ترجمه منظوم
خدا مومنان را به روز شمار *** كه شايستهكارند وپرهيزگار
نشيمن دهد در سراى بهشت *** كه آكنده است از درخت و ز كشت
خود از گونهگون زيورآلات چند *** ببندند بر دست خود دستبند
بپوشند بس جامهها از حرير *** بخواهند زد تكيهها بر سرير
مروارید در قرآن و سوره نحل آیه ۱۴
آیه
وَ هُوَ الَّذِى سخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكلُوا مِنْهُ لَحْماً طرِيًّا وَ تَستَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسونَهَا وَ تَرَى الْفُلْك مَوَاخِرَ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ(۱۴)
ترجمه
– او كسى است كه دريا را مسخر (شما) ساخت تا از آن گوشت تازه بخوريد و وسائل زينتى براى پوشش از آن استخراج نمائيد، و كشتيها را مىبينيد كه سينه دريا را مىشكافند تا شما (به تجارت پردازيد) و از فضل خدا بهره گيريد، شايد شكر نعمتهاى او را بجا آوريد.
تفسیر
و نخست از درياها كه منبع بسيار مهم حيات و زندگى است آغاز مىكند و مىگويد:
«و او كسى است كه درياها را براى شما تسخير كرد و به خدمت شما گمارد» (و هو الذى سخر البحر).
مىدانيم قسمت عمده روى زمين را درياها تشكيل مىدهند، و نيز مىدانيم نخستين جوانه حيات در درياها آشكار شده، و هم اكنون نيز دريا منبع مهمى براى ادامه حيات انسان و همه موجودات روى زمين است، و قرار دادن آن در خدمت بشر يكى از نعمتهاى بزرگ خدا است:
سپس به سه قسمت از منافع درياها اشاره كرده مىفرمايد:
«تا از آن گوشت تازه بخوريد» (لتاكلوا منه لحما طريا.
گوشتى كه زحمت پرورش آن را نكشيدهايد تنها دست قدرت خدا آنرا در دل اقيانوسها پرورش داده و رايگان در اختيارتان گذارده است .
مخصوصا تكيه روى طراوت و تازگى اين گوشت، با توجه به اينكه در آن عصر و زمان از يك جهت، و در عصر و زمان ما از جهت ديگر، گوشتهاى كهنه فراوان بوده و هست، اهميت اين نعمت را آشكارتر مىسازد، و هم اهميت تغذيه از گوشت تازه را.
ديگر از منافع آن مواد زينتى است كه از درياها استخراج مىشود لذا اضافه مىكند: «تا از آن زينتى براى پوشيدن استخراج كنيد» (و تستخرجوا منه حلية تلبسونها)
انسان مانند چهارپايان نيست كه ذوق نداشته باشد، بلكه يكى از ابعاد معروف چهارگانه روح انسان را حس زيبائى تشكيل مىدهد كه سرچشمه پيدايش شعر و هنر اصيل و مانند آنها است .
بدون شك اين بعد از روح انسانى نقش مؤ ثرى در حيات بشر دارد، لذا بايد به طرز صحيح و سالمى – دور از هرگونه افراط و تفريط و اسراف و تبذير – اشباع گردد.
آنها كه غرق در تجملپرستى و انواع زينتند به همان گونه گمراهند كه افراد خشك و مخالف هر گونه زينت چرا كه يكى در طرف افراط و مايه نابودى.
ترجمه منظوم
به تسخير آورد بهر شما *** خداوند درياى مواج را
كه از ماهيانى كه دارد خوريد *** زر و زيور آن بدست آوريد
بپوشيد با زيورش خويشتن *** از آن زيب سازيد و هم پيرهن
برانيد كشتى در آن، روز و شب *** نماييد روزى ز فضلش طلب
سزد با چنين نعمت آشكار *** بگرديد شاكر به پروردگار۱۴
مروارید در قرآن و سوره فاطر آیه ۳۳
جَنَّت عَدْنٍ يَدْخُلُونهَا يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤ اً وَ لِبَاسهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ(۳۳)
[پاداش آنان] باغهاى جاويدان بهشت است كه در آن وارد مىشوند در حالى كه با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراستهاند، و لباسشان در آنجا حرير است!
تفسير
آنجا كه نه غمى است، نه رنجى، و نه درماندگى!
اين آيات در حقيقت نتيجهاى است براى آنچه در آيات گذشته آمده بود، مىفرمايد: «پاداش پيشگامان در خيرات و نيكيها، باغهاى جاويدان بهشت است كه همگى در آن وارد مىشوند» (جنات عدن يدخلونها).
جنات جمع جنة به معنى باغ و «عدن» به معنى استقرار و ثبات است، و معدن را به اين جهت معدن میگويند كه جايگاه استقرار فلزات و جواهرات است، بنا بر اين «جنات عدن» باغهاى جاويدان بهشتى است.
به هر حال اين تعبير نشان مىدهد كه نعمتهاى عظيم بهشتى جاودانى و ثابت است، و همچون مواهب دنياى مادى آميخته به اضطراب ناشى از بيم زوال نيست، بهشتيان نه تنها باغى از بهشت كه باغهاى بسيارى در اختيار دارند.
سپس به سه بخش از نعمتهاى بهشتى كه بعضى جنبه مادى دارد و ظاهرى، و بعضى جنبه معنوى و باطنى، و قسمتى نيز ناظر به نفى و طرد هر ونه مانع و مزاحم است اشاره كرده، مىگويد:
«اين پيشگامان در خيرات در آن بهشت جاويدان به دستبندهائى از طلا و مرواريد آراستهاند و لباسشان در آنجا حرير است»! (يحلون فيها من اساور من ذهب و لؤ لؤ ا و لباسهم فيها حرير).
آنها در اين دنيا به زرق و برقها بىاعتنائى كردند، و خود را اسير زور زيور
ترجمه منظوم
به جنت در آيند بس پايدار *** ز زر دستبند و ز دُرّ گوشوار
نمايند در بر حرير و پرند *** چنين جامههائى به تن در برند۳۳
مروارید در قرآن و آیه ۲۴ سوره طور
آیه:
* وَ يَطوف عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ(۲۴)
ترجمه:
و پيوسته در گرد آنها نوجوانانى براى خدمت آنان گردش مىكنند كه همچون مرواريدهاى در صدفند!
تفسیر مروارید در قرآن و آیه ۲۴ سوره طور
طهور است آنها را پاكتر و خالصتر و هوشيارتر مىكند.
سپس به چهارمين نعمت كه نعمت وجود خدمتگذاران بهشتى است پرداخته مىگويد: «پيوسته گرداگرد آنها نوجوانانى براى خدمت آنان گردش مىكنند كه همچون مرواريدهاى در صدفند»! (و يطوف عليهم غلمان لهم كانهم لؤ لؤ مكنون).
«مرواريد در درون صدف» به قدرى تازه و شفاف و زيبا است كه حد ندارد هر چند در بيرون صدف نيز قسمت زيادى از زيبائى خود را حفظ مىكند ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دستها هر چه باشد از صفاى آن مىكاهد، خدمتگذاران بهشتى آنقدر زيبا و سفيد چهره و باصفا هستند كه گوئى مرواريدهائى در صدفند!
تعبير به «يطوف عليهم» (بر آنها طواف مى كنند) اشاره به آمادگى دائمى آنها براى خدمت است .
گرچه در بهشت نيازى به خدمتكار نيست، و هر چه بخواهند در اختيار آنها قرار مىگيرد، ولى اين خود احترام و اكرام بيشترى براى بهشتيان است.
در حديثى آمده است كه از رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله) سوال كردند اگر خدمتگذار همچون مرواريد در صدف باشد، مخدوم يعنى مؤمنان بهشتى چگونهاند فرمود: و الذى نفسى بيده فضل المخدوم على الخادم كفضل القمر ليلة البدر على سائر الكواكب : «برترى مخدوم بر خدمتگذار در آنجا همچون برترى ماه در شب چهارده بر ساير كواكب است».
تعبير به «لهم» نشان مىدهد كه هر يك از مؤ منان خدمتگذارانى مخصوص به خود دارد.
ترجمه منظوم
چنان دُرِّ پنهان درون صدف *** پسرها به خدمت كشيدند صف
كه خدمت نمايند و ورزند كار *** به خدمت همه حاضرند استوار
مروارید در قرآن و سوره واقعه آیه ۲۳
آیه
كَأَمْثَلِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ(۲۳)
ترجمه
همچون مرواريد در صدف پنهان !
تفسیر
«مكنون» به معنى پوشيده است، و در اينجا منظور پوشيده بودن در صدف است، زيرا مرواريد به هنگامى كه در صدف قرار دارد و هيچ دستى به آن نرسيده از هميشه شفافتر و زيباتر است، بعلاوه ممكن است اشاره به اين معنى باشد كه آنها از چشم ديگران كاملا مستورند، نه دستى به آنها رسيده، و نه چشمى بر آنها افتاده است!
ترجمه منظوم
زنانى سيهچشم زيبا خصال۲۲ *** چنان دُرِّ مكنون به حسن و جمال۲۳
مروارید در قرآن و سوره انسان آیه ۱۹
آیه
يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتهُمْ حَسِبْتهُمْ لُؤْلُؤ اً مَّنثُوراً(۱۹)
ترجمه
و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى (براى پذيرائى) مىگردند كه هر گاه آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريد پراكندهاند!
تفسیر
سپس از پذيرائىكنندگان اين بزم پرسرور كه در جوار رحمت حق در بهشت برين برپا مىشود سخن به ميان آورده، مىگويد: «بر گرد آنها نوجوانان جاودانى مىگردند كه هرگاه آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريدهاى پراكندهاند»! (و يطوف عليهم ولدان مخلدون اذا رايتهم حسبتم لؤ لؤ ا منثورا).
هم خودشان در بهشت جاودانى هستند، و هم طراوت و زيبائى و نشاط جوانى آنها جاودانى است، و هم پذيرائى كردن آنان، چرا كه تعبير «مخلدون» از يكسو، و تعبير «يطوف عليهم» (بر آنها طواف مىكنند) از سوى ديگر بيانگر اين واقعيت است.
تعبير به «لؤ لؤ ا منثورا» (مرواريدهاى پراكنده) اشارهاى است به زيبائى و صفا و درخشندگى و جذابيت آنها، و هم حضورشان در همه جاى اين بزم الهى و روحانى.
ترجمه منظوم
پسرهاى زيبا همه نيكروى *** بگردند اطراف آنان نكوى
همه شاهدانى نكوروى و بر *** چنان در منثور اندر نظر۱۹
مطالب بیشتر از: بررسی صید مروارید در جزیره کیش(دُر معیشت)؛ مرضیه محمّدی،نادر کریمی، نوشین قاسمی وش
مروارید در قرآن
پایان پیام
کد خبر : 116888 ساعت خبر : 10:00 ق.ظ
سلام. وقت شما به خیر.
چرا برای تفسیرها منبع ذکر نکردید ؟؟؟