لباس بازیگر زن در جشن حافظ باز هم سوژه رسانهها شد
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: جشن سینمای حافظ چند شب پیش برگزار شد و باز هم شاهد حواشی مربوط به پوشش بازیگران و اهالی هنر بودیم.
لباس بازیگر زن در جشن حافظ
سالهای پیش هم چنین اتفاقاتی تکرار شده بود و کار به جایی رسید که در دعوتنامهی یکی از ادوار جشن حافظ نوشته بودند لطفاً با لباس فاخر در جشن شرکت کنید.
موضوعی که با واکنش و انتقاد برخی از اهالی هنر روبهرو شد و در آن دوره شرکت نکردند.
در جشن حافظ امسال هم لباسها و پوششها عجیب و قابل تامل بود اما میتوان گفت عجیبترین پوشش، لباس الهام حمیدی است.
الهامی که الهام گرفت
گفتنی است او لباسش را از لباس مت گالای جنل مونی خواننده آمریکایی الهام گرفته است.
در تصویر هم شباهت این دو لباس مشهود است و نمیتوان مثل نقاشیهای خانم میلانی آن را دست اول دانست.
در مقابل بودند بازیگرانی مثل امین زندگانی که با پوشش اقوام ایرانی در این مراسم شرکت کردند.
زندگانی لباس بلوچی را برای پوشش خود انتخاب کرده بود. هرچند این هم یک تفاوت است اما حداقل جنبهی فرهنگی دارد.
اما چرا بازیگران و در کل هنرمندان اینقدر اصرار دارند که متفاوت باشند؟
تفاوت داشتن به چه قیمتی؟ به قیمت آن که متهم به کپیکاری شوند؟
به قیمت آن که جنجال بسازند و مورد هجمه و حمله و تمسخر قرار گیرند؟
نکند این خودش یک هدف باشد؟ رسیدن به سرخط خبرها و یادآوری نامشان به مخاطب!
گاهی اوقات در خیابان افرادی را میبینیم که نمیشناسیم ولی شک نداریم که طرف هنرمند است.
چون پوشش او آنقدر عجیب و غریب است که به اصلاح گفته میشود از او هنر میچکد.
اما علت تمایل هنرمندان به پوشیدن لباسهای عجیب و شگفتآور چیست؟
گویا هرکس در خود احساس هنرمند بودن میکند به پوشیدن لباسهای خاص و انتخاب پوشش متفاوت روی میآورد.
حالا چه او یک دانشجوی ترم یک هنر دانشگاه آزاد باشد، چه برندهی چند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر.
برخی معتقدند تفکر در مقولهی هنر خود باعث تفاوت در بین انسانها میشود.
عدهای میگویند این بلایی است که هنر بر سر هنرمند میآورد.
میگویند هنر روح هنرمند را جلا میبخشد و همین دلیلی میشود بر تمایز او با دیگران.
برخی هم نظر متفاوتی دارند. میگویند اینها تمامش ادا است.
چون احتمال میدهند در خیابان شناخته نشوند جوری لباس میپوشند که توجهها را به خود جلب کنند و شانس شناخته شدن خود را افزایش دهند.
در این میان هستند افرادی هم که میگویند پوشش هرکس به خودش مربوط است و به ما چه کی چه لباسی میپوشد.
اما همین بزرگواران وقتی لباس عجیب خانم یا آقای بازیگر را میبینند نمیتوانند جلوی خنده یا تعجب خود را بگیرند.
تمام این جنجالها در شرایطی است که ما هنرمندان شاخصی را میشناسیم که در قلهی هنر بودند و هستند اما هیچگاه لباس عجیب و غریب به تن نکردند.
نمونهاش استاد شجریان و بنان. آیا آنها هنرمند نبودند؟
نظر شما در مورد پوشش عجیب هنرمندان چیست؟
واقعن به نظرم ایرادتون نابه جاست…یه چیزی میگید که نگن خدای نکرده قدرت تحلیل ندارید! همین کار آقای زندگانی قدرتمندتر از هزاران حرف و شعار بود. اگر اینقدر هم متوجه نقش نمادین این پوششها (به جهت بازتاب زیادش) نیستید شغلتون را عوض کنید…این بخشی از حرفه پر رقابت بازیگری است