شروع طنزنوشتن و این پرسش که از چه چیزی بنویسیم؟
به گزارش گلونی دکتر اسماعیل امینی نوشت: شروع طنزنوشتن، از همین نقطه است: از چه چیزی بنویسیم؟ یا به عبارتی که مشهور است، سوژه را ازکجا پیدا کنیم؟
شروع طنزنوشتن
یک راه ساده و دم دستی این است که به تیتر درشت روزنامهها و سایتهای خبری نگاه کنیم و از همان تیترها، الهام بگیریم و به اصطلاح سوار موجهای خبری بشویم.
در طنزنویسی مطبوعاتی این روش خیلی متداول است. در این گونه طنزها، موضوع طنز ( همان سوژه) جاذبهای دارد که برگرفته از جاذبۀ همان خبری است که بر سر زبانها و تیترهاست. مثلا گران شدن دلار، مرگ فلان بازیگر، جایزۀ اسکار، آلودگی شیر و لبنیات و از این قبیل.
اما اشکال کار این جاست که، با سرد شدن آن خبر، جذابیت موضوع نیز کم میشود؛ مثلا امروز اگر دربارۀ بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی، مطلب طنز بخوانیم، آن قدر جذاب نیست که در زمان برگزاری بازیها بود و نظرها را به خود جلب میکرد.
برای رها شدن از این مشکل، طنزنویس میتواند، موضوع داغ روز را بهانه کند و با استفاده از جذابیت آن، مجموعهای از مسایل مختلف را مطرح کند.
شروع طنزنوشتن
مثلا از تفسیر بازی فوتبال شروع کند و در ادامه گریزی بزند به روابط اجتماعی و خصلتهای فردی و مسایل خانوادگی و اقتصادی و هر چیز دیگری که به نظرش به درد طنز میخورد.
منتها باید حواسش باشد که ارتباط میان بخشهای مختلف نوشتهاش، ظریف و دقیق باشد.
مثلا برای نشان دادنِ وضع روابط اجتماعی میتواند گفتوگوی چند نفر را دربارۀ فوتبال، بنویسد و در خلال آن ویژگیهای فکری و شخصیتی افراد را از طریق گفتوگوها و واکنشها، بیان کند.
یا بحث دربارۀ فوتبال را در یک محیط اداری و کارمندی، طراحی کند و به این ترتیب به شرایط کار اداری و خصایل کارمندی اشاراتی داشته باشد.
یک روش دیگر برای یافتن موضوع طنز، نگاه دقیق به اطراف است و یادداشت کردن هر نکتهای که ممکن است روزی به کار طنزنویسی بیاید.
مثلا در آن دوران که اهل سیاست تصمیم گرفته بودند خانودهها کم جمعیت باشند و برای عقیم کردن مردان و زنان، تبلیغ میکردند. من در اتوبوس نشسته بودم و اتوبوس پشت چراغ قرمز طولانی گیر افتاده بود.
از بیکاری، تمام نوشتهها و تابلوهای اطراف را خواندم. یکی از نوشتهها این بود: «وازکتومی رایگان و سرپایی آقایان، بدون تیغ جراحی و خون ریزی» بر بام همان مرکز درمانی که این تبلیغ را نوشته بود یک خروس سفید، اما دود زده و چرک و افسرده و بیحال قدم میزد.
به نظرم رسید که میان آن خروس بیحال و آن تابلوی تنظیم خانواده و آن اتوبوس و چراغ قرمز، ارتباطاتی هست که خیلی به کار طنز میآید.
مثلا فکر کردم که اگر با آن خروس مصاحبه کنند و او بخواهد دربارۀ فواید تنظیم خانواده و لوله بستن و این جور چیزها حرف بزند و یا با یک خروس سرحال و قبراق روستایی که تعدد زوجات دارد و یک لشکر جوجه دارد، مناظره کند. از این مصاحبه و مناظره یک مطلب طنز بانمک و درست و حسابی میتوان نوشت.
یک روش دیگر هم، ورق زدن نشریات با نگاه جستوجوگر و طنزآمیز است. در این ورق زدن، تمام مطالب و تصاویر نشریات باید از نظر گذرانده شود، حتی آگهیها و مطالب تکراری مثل تقویم روز و برنامۀ سینماها و گالریها.
در تحریریۀ نشریات طنز، یکی دو نفر موظف میشوند که بریدۀ جراید را برای طنزپردازان فراهم کنند.
یعنی آنها مطلبی را که احتمال میدهند به کار سوژۀ طنز بیاید جدا میکنند و در جلسۀ تحریریه این مطالب برای فکر کردن و سوژهیابی در اختیار طنزپردازان قرار میگیرد.
طنزنوشتن
راههای پیدا کردن موضوع برای طنزنویسی، بسیار متنوع است فقط دو نکته را باید در نظر بگیریم: یکی این که با دقت نگاه کنیم و از جزییات، سرسری نگذریم و دیگر این که لازم نیست از ابتدا به انتهای مطلبمان فکر کنیم.
مطلب طنز، چه نثر و چه نظم، در حین نوشتن شکل میگیرد و پیش میرود.
این مطلب یک قسمت از مطالب آموزش طنزنویسی استاد امینی بود. برای مطالعه سایر قسمتها اینجا کلیک کنید.
پایان پیام