جغرافیای فرهنگی ایران در سوگ محمدرضا شجریان
فراتر از مرزهای سیاسی امشب همه از خسرو آواز ایران میگویند.
به گزارش گلونی مگر دنیا چندنفر مثل محمدرضا شجریان را دارد که به آن افتخار کند؟
چند نفر مثل او به دنیا میآیند و زندگی میکنند تا کل دنیا سرش را بالا بگیرد، بادی به غبغب بیندازد و بگوید: بین این همه جنگ و خونی که ما راه انداختهایم او مثل یک انسان واقعی زندگی کرد و به خاک سپرده شد.
محمدرضا شجریان انسانی بود که بر مفاهیم انتزاعی مثل اخلاق، میهن، هنر و همبستگی رنگ وجودی پاشید.
رنگی که هیچگاه از تاریخ پاک نخواهد شد.
او همان کسی بود که هنرش را دستمایه رسیدن به اهداف دیگر نکرد و به دیگران هم اجازه نداد از هنر او چنین استفاده و سواستفادهای بکنند. برای همین است که وسعتی به کل جغرافیای زمین عزادار نبودن اوست. او نمونه بیبدیل هنرمند این روزهای ماست.
جغرافیای فرهنگی ایران در سوگ محمدرضا شجریان
از کردستان عراق تا تاجیکستان، افغانستان و مرزهای چین همه در سوگ هستند.
کسی که آنچنان به هنرش پایبند است و برای آن احترام قائل است، که ناخودآگاه موافقان و مخالفانش دربرابر آن سر تعظیم فرو میآورند.
احترام او به مردم خودش، مردم سایر فرهنگها و مردم جهان نشانگر ذات واقعی هنر است.
هنری که این روزها معنی اصلیاش کمکم فراموش میشود. او هنرش را آلوده به هیچ سمت و سویی نکرد و فقط در جهت رسالت اصلی آن قدم برداشت.
او که خود را فرزند میهنش میداند و میخواهد با استفاده از هنر، نمایندهای از مردمانش برای بردن پیغام صلح و دوستی باشد، هنرمند واقعی است.
چنین استفادهای از هنر است که ذات هنر را تجلی میبخشد و باعث میشود تمام دنیا به این طبع بلند و به این شخصیت غبطه بخورند.
نویسنده: سارا ملاعباسی