نمایش لبخند با شکوه آقای گیل پس از ۴۶ سال در تماشاخانه سنگلج اجرا میشود
میکائیل شهرستانی نمایش «لبخند با شکوه آقای گیل» را در تماشاخانه سنگلج روی صحنه میبرد.
به گزارش گلونی از روابط عمومی تماشاخانه سنگلج نمایش «لبخند با شکوه آقای گیل» به نویسندگی اکبر رادی و طراحی و کارگردانی میکائیل شهرستانی از ۱۳ مهرماه در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه میرود.
«لبخند با شکوه آقای گیل» که از نمایشنامههای شاخص اکبر رادی است، پیشتر در سال ۵۳ و به کارگردانی رکنالدین خسروی در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه رفته بود.
داستان این نمایشنامه در سالهای پس از اصلاحات ارضی ایران در خانوادهای از طبقه ملاک گیلان به نام گیل میگذرد.
لبخند با شکوه آقای گیل هرشب ساعت ۱۹:۳۰ به روی صحنه میرود.
علاقهمندان برای تهیه بلیت میتوانند به سایت اینترنتی تیوال مراجعه کنند.
اکبر رادی (۱۰ مهر ۱۳۱۸ در رشت – ۵ دی ۱۳۸۶ در تهران) نمایشنامهنویس و داستاننویس معاصر ایرانی بود.
رادی یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان تاریخ زبان فارسی بهشمار میرود.
اکبر رادی در ۱۰ مهر ۱۳۱۸ در شهر رشت زاده شد. فرزند سوم بین شش برادر و خواهر بود.
پدرش حسن و مادرش امّالبنین نام داشت.
چهار سال اول ابتدایی را در دبستان عنصری رشت گذراند. در سال ۱۳۲۹، بهعلت ورشکستگی پدر، که یک کارخانه کوچک قندریزی داشت، بههمراه خانواده به تهران مهاجرت کرد.
دو کلاس آخر ابتدایی را در دبستان صائب تهران گذراند و دوره متوسطه را در دبیرستان فرانسوی رازی به سال ۱۳۳۸ به پایان رساند.
وی در همین سال وارد دانشگاه تهران شد و به تحصیل در رشتهٔ علوم اجتماعی پرداخت.
بعد از اخذ مدرک کارشناسی، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را در همان دانشگاه آغاز کرد، اما پس از مدتی آن را نیمهکاره گذاشت و بعد از طی دوره تربیت معلم در سال ۱۳۴۱، به کارِ معلمی روی آورد.
رادی شغل معلمی را از کلاس سوم دبستان مدرسهٔ بامشاد و سپس ششم دبستان مدرسه شهرام در جنوب شهر تهران آغاز کرد و طی ۳۲ سال، به تدریس ادبیات در دبیرستان، ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری، نمایشنامهنویسی مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایشنامهنویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر تهران پرداخت.
وی در سال ۱۳۷۳ بازنشسته شد. او در سال ۱۳۴۴ با یکی از همدرسانش به نام حمیده عنقا ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای آریا و آرش است.
رادی در پنجم دیماه ۱۳۸۶ درگذشت.
او پیش از مرگ یادداشتی به بهرام بیضایی نوشت با نام «تو آن درخت روشنی» که در ویژهنامهای درباره بیضایی در همان زمستان چاپ شد.
روز مرگ رادی که مصادف با تولّد بیضایی بود، بیضایی یادداشتی در سوگ وی نوشت و مرگ او را به بستگان و همسر او تسلیت گفت.
در این یادداشت رادی را به «سرچشمهای» مانند میکند و شکوهِ نوشتههایش را به «غرّش رودی… که از زیر سرانگشتان وی جاری بود». بیضایی همچنین نمایش افرا (۱۳۸۶) را به رادی تقدیم کرده است.
پایان پیام