فیلم ماجان جنون جانکاه مادری
به گزارش گلونی در برههای از زمان که اکثر انسانها درگیر دنیای بیرون و دغدغههای حاصل از آن به سر میبرند، درگوشه و کنار جهان هستند آدمهایی که در خویش فرورفتهاند و شاهد تقابل، میان عواطف و احساسات خود با انتظارات بیرونی هستند.
اینکه دل و روح به سمتی کشش داشته باشند اما از بیرون فشار بر سرکوب آن شود، نتیجهای نخواهد داشت جز آشفتگی درونی و بیرونی، که ممکن است هرکس را به جنون کشاند.
ماجان روایتی روان و ساده از این تقابل، در وجود یک مادر است.
مادری که میان مهر غریزیاش و یا داشتن زندگیای آرام، مجبور به یک انتخاب است.
موضوع اصلی این فیلم شاید در ابتدا و در مقایسه با دیگر آثار، دمدستی و تکراری به نظر برسد، اما با نگاهی عمیق میتوان دریافت که همه ما زمانهایی را داشتهایم که در چالش انتخاب بین احساساتمان و یا انتظارات دیگران از ما، واماندهایم و به مرز استیصال رسیدهایم.
یکی در نقش عاشق، یکی در نقش دوست و یکی هم مثل اینجا در نقش مادر.
ماجان که محصول کار رحمان سیفی آزاد به عنوان کارگردان و لیلا لاریجانی به عنوان نویسنده است،
داستان زندگی مادری است رنجدیده که فرزندی معلول دارد اما همسرش این فرزند را نمیخواهد و زن را با این نخواستن دچار مشکلات فراوانی میکند.
شخصیت اصلی این داستان یعنی مادر، با بازی زیبای مهتاب کرامتی، بیننده را با خود تا آخر قصه پابهپا و درد به درد همراه میکشاند تا نشان دهد مادر تنها یک واژه یا نقش در زندگی نیست بلکه دنیایی است فراتر از زمین.
فیلم ماجان جنون جانکاه مادری
در ماجان برخلاف دیگر فیلمها نه خبری از زرقوبرقهای زندگی امروزی است و نه شخصیتها دیالوگهای آنچنانی به زبان میآورند و نه حتی در طول داستان مخاطب صحنه به صحنه دچار شگفتی میشود.
هیچکدام اینها نیست اما به شدت تمام مؤلفههای زیبایی را داراست و حس همذاتپنداری مخاطب را برمیانگیزد.
در این فیلم و در خلال دیالوگها تلنگرهای زیبا و به جایی به مخاطب زده میشود.
چیزهایی که با وجود آگاهی هر شخص به آن امکان وجود آن در زندگی وجود دارد.
مثلا پدر خانواده تحتتأثیر طرز فکر و حرف بقیه و شاید هم گناهِ خطایی در گذشته (که البته تا آخر داستان مشخص نشد وجود داشتهاست یا ن) حاضر میشود قید زندگی و همسری که از صمیم قلب او را دوست دارد بزند.
و یا دیالوگ زیبای مادر که علت علاقه زیادش به فرزند معلول را، نه از روی ترحم بلکه نیاز درونی خودش به عشقورزی ابدی به کسی میداند. کسی که از روی نیاز و احتیاج قادر به ترک او نباشد.
با وجود همه این زیباییها این فیلم نیز خالی از عیب نبوده و نقدهایی به آن وارد است.
شخصیت پدر با بازی فرهاداصلانی، در طول فیلم دچار شخصیتی نامشخص است که جاهایی از فیلم دچار گنگی رفتار و اعمال میشود.
و یا رابطه عموی بچهها با زنی بزرگتر از خودش، گرچه نشانی از سنتشکنیهای مرسوم غلط (کوچکتر بودن زن از مرد در ازدواج) به همراه دارد اما میتوانست در کنار داستان اصلی و به عنوان ماجرایی فرعی، به خوبی پرداخته شود و این موضوع زنانه نیز به زیبایی مطرح شود.
در هر حال ماجان فیلمی است که با تمام این موارد در نظر مخاطب خوش درخشیده و به توفیق نیز رسیده است.
پایان پیام
نویسنده: هانیه شریعتی