چلیپا و سیاه مشق را بیشتر بشناسیم
به گزارش گلونی چلیپا یکی از پرکاربردترین قالبها و شیوههای نگارش در خوشنویسی به ویژه در ایران است.
خط چلیپا (صلیبی) از دو خط متقاطع تشکیل شده که به زوایای قائم یکدیگر را قطع کرده باشند.
چلیپا و سیاه مشق
سایر ویدیوها در نماشای گلونی
به نوشته امیرخانی چلیپا مورب نوشتنِ دو بیت یا چهار مصراع از شعری، با مضمون و پیامِ واحد، در یک صفحه مستطیل است.
بدین ترتیب که باید چهار سطر شعر را، که امکان دارد از نظر هندسه حروف و کلمات، ناموزون و ناهمگون باشند، در مجموعهای تناسب بخشند.
همچنین در مجموع و در هر چهار سطر، نسبتهای مشترک باید چون زنجیرهای پیوستگی داشته باشند و در آن اصول زیبایی رعایت شود.
از کلمه چلیپا در خوشنویسی دو معنا استنباط میشود:
۱. نمونه آثاری که در آن کرسیِ کلمات «مورب» است و سطرها به صورتِ متقاطع با کرسیِ آشنا و اولیه خوشنویسی (کرسی افقی) قرار گرفتهاند.
نمونه آن در آثارِ تاریخی خوشنویسی، بیشتر در آثارِ قبل از قرن نهم و در اَقلام ستّه (خطوط ششگانه) و خط تعلیق، مشهود است.
۲. کرسیهایِ مورب چهارگانهای که با نسبتی خاص (بر مبنای خطوط مفروضِ عمودی و افقی) قرار میگیرند.
ظهور آنها در تاریخ خوشنویسی با وضوح بیشتر، پس از ابداع و رواجِ خط نستعلیق و سپس شکسته، یعنی پس از قرن نهم، دیده میشود.
با توجه به رواج چلیپا در معنای دوم، آنچه گذشتگان به نام چلیپا میشناختند، به موربنویسی شهره شد.
با آنکه چلیپانویسی حتی در اولین آثار به خط نستعلیق، به قلم خواجه میرعلی تبریزی با شکلی امروزی دیده میشود و با اینکه همه بزرگانِ نستعلیق، به چلیپانویسی اقبال بسیار داشتهاند، لیکن هیچکدام چلیپا را تعریف نکردهاند.
گواهِ این مدعا نپرداختن به این موضوع در سه رساله نامدارِ صراطالسطورِ سلطانعلی مشهدی، مدادالخطوطِ میرعلی هروی، و آدابالمشقِ باباشاه اصفهانی یا میرعماد قزوینی است.
این اقبال به چلیپانویسی و نپرداختن به مسائلِ نظریِ آن، شاید از آنرو بوده است که خوشنویسانِ گذشته، ملاک و معیارِ زیبانویسی عبارات را در قالب «سطرنویسی» میجسته و میپنداشتهاند.
آنها گمان میکردند هرکس سطرنویسی را درست آموخته باشد، از عهده چلیپا نیز برخواهد آمد.
اما چون در سیر تاریخیِ خوشنویسی، چلیپانویسی با شعر فارسی نسبتِ استواری برقرار کرده، یکی از شیوههایِ نوشتاریِ پرکاربرد خوشنویسی، به ویژه خط نستعلیق و خط شکسته شده است.
خوشنویسان قرنِ حاضر در ایران، براساس مشاهدات خود از نمونههای تاریخیِ چلیپا و تجربیات خویش تقسیمبندیهای گوناگونی از چلیپا کردهاند که مورد توافق همه نیست.
پایان پیام
نویسنده: آرزو قدوسی