شمن و شمنیزم چیست و جادو در شاهنامه فردوسی چگونه است
به گزارش گلونی بشر از نخستین روزهایش با جهانی سرتاسر شگفتی مواجه شد و چون برای آن حجم از عجایب پاسخ درخوری نداشت آنها را به خدایان، نیروهای برتر و جادو نسبت داد.
جادو و آیینهای جادوگری ضمن اینکه فهم بشر را نسبت به وقایع اطراف آسانتر میکند آرزوی دیرین قدرتمندی، فایق آمدن بر طبیعت، دیگر انسانها و پدیدهها را نیز در دل او زنده نگه میدارد و بدان بال و پر میبخشد.
شاید نتوان برای اعتقاد انسان به جادو تاریخی همراه با آغاز و انجام مشخص، تعیین کرد.
اینطور هم که به نظر میرسد آدمی قصد کنار گذاشتن آن را چه با همان انگیزههای مذکور و چه برای درک بیشتر گذشتگان ندارد.
آنچه بر ما آشکار است رهایی ناپذیری ما از جادوست چراکه بدون در نظر گرفتن نیروهای مافوق بشر و آیینهای گوناگون دانستن و فهمیدن نیاکانمان کاری است بسیار دشوار.
رد پای این اعتقادات را در شاهنامه و داستانهای مختلف آن هم به صورت مکرر میتوان مشاهده کرد.
شمن و شمنیزم چیست و جادو در شاهنامه فردوسی چگونه است
حضور سیمرغ، داستان رستم و اسفندیار و ماجرای زال و پدرش از آن دست داستانهاییاند که از نظر برخی نشانههای آیین شمنی و جادو در آنها دیده میشود.
واژه شمن از زبان مردم شرق سیبری گرفته شده است و به جادودرمانگری که بیمار را به خلسه درمیآورد گفته میشود.
شمنیزم آیین بسیار کهنی است که حتی امروزه نیز در گوشهگوشه جهان طرفداران مخصوص به خود را دارد.
شمن در حالت خلسه میتواند از جسم خود جدا شده و به ارواح جانوران متوسل شود و با آنان سخن بگوید.
هر شمن باید در آغاز راه خود با حیوانی ملاقات کند و اسرار کار خویش را از او بیاموزد.
در شمنیزم حیوانات و جانوران مقدس و آگاه بر اسرار جهان دانسته میشوند و در بین این حیوانات پرندگان جایگاه به خصوصی دارند.
شاید به همین دلیل است که برخی سیمرغ را همان حیوان آگاه به اسرار و زال را انسانی میدانند که پا در مسیر آموختن گذاشته و باید توسط سیمرغ در آشیان او یعنی مرکز جهان آموزش ببیند و زمانی که پدر دوباره به دنبال زال میرود دقیقا مصادف میشود با پایان دانشاندوزی او.
وقایع بعدی داستان و اتفاقاتی که در ادامه برای زال و خاندان او میافتد نشانگر پیوند شمن با روح پرنده و آگاهی اوست.
هرچند جملات فوق مبنی بر ارتباط داستانهای شاهنامه با آیین شمنی مورد قبول همگان نیست و جای بحث بسیار دارد با این حال میدانیم که خرق عادت و سخن گفتن از وقایع نامعمول از خصوصیات حماسه است حتی اگر این وقایع ربطی به شمنیزم نداشته باشد.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری