آذربایجان در شاهنامه و نسبت آن با هویت ملی ایران
به گزارش گلونی شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم شامل حدود ۵۰ هزار بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین حماسههای جهان است که سرایش آن بیش از سی سال طول کشید.
زمانی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه یکی از موجبات زندهشدن و احیای زبان فارسی شد.
یکی از مهم ترین آثار ما شاهنامه است و مجموعه آثار هویت ملی ما در شاهنامه موجود است.
زمانی که بیشترین مولفهها را از یک بخش فرهنگی داشته باشیم خودمان را منتسب به آن پدیده فرهنگی میدانیم هر فردی از ایران با هر گویش منتسب به ایران است و شاهنامه فردوسی یکی از عناصر ملی ایرانیان است.
کتاب آذربایجان و شاهنامه اثر دکتر سجاد آیدنلو است، در این کتاب سیری بر شاهنامه فردوسی است که حتی تا ۴۰ سال بعد از اتمام شاهنامه و نحوه ورود آن به آذربایجان بحث میشود.
آذربایجان در شاهنامه و نسبت آن با هویت ملی ایران
گفت و گو با دکتر سجاد آیدنلو
نماشای گلونی را دنبال کنید
پرسش و پاسخ
زبان آذری
قبل از رواج زبان ترکی آذربایجان در این منطقه زبان آذری باستانی از زیر شاخههای زبان پهلوی بود در این منطقه رواج داشت و میتوان بیان کرد که کتاب ذکر شده سیری هزارساله را داراست.
آذربایجان همیشه در طول تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام از محلهای اساسی و اصلی ایران بوده است و در کتیبههای دوران پیش از اسلام و متون بعد از اسلام این مهم به رشته تحریر درآمده است و آذربایجان در چارچوب ملت ایران بوده است.
به طور مثال در طول تاریخ همیشه نوروز به عنوان جشن ملی ایران در آذربایجان برگزار میشد و بخشی از هویت فرهنگی و ادبی آذربایجانها بی هیچ تردیدی در شاهنامه فردوسی است.
این سخن طبق استناد مطرح میشود و پایتخت معنوی و دوم ایران، آذربایجان است و در شاهنامه هم بسیار محترم است؛ به طور مثال وقتی اعراب به ایران می تازند رستم فرخزاد خطاب به برادرش میگوید: «خانواده را به آذربایجان که منطقهای امن است ببر.»
به طور مثال یکی از ابیات شاهنامه در باب بزرگی و آزادگی مردم آذربایجان این چنین بیان شده است که:
«همی تاز تا آذرآبادگان به جای بزرگان و آزادگان»
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد