ادبیات پایداری در اشعار قیصر امین پور
به گزارش گلونی ادبیات مقاومت یا ادبیات پایداری در ایران سابقه دیرینهای دارد.
هرگاه سرزمینی مورد تجاوز بیگانه و آشنا قرار بگیرد هنرمند متعهد به ادبیات پایداری متوسل میشود تا انگیزه ایستادگی را در مردم تقویت کرده و همراهی خودش را از این طریق اعلام کند.
قیصر امین پور یکی از همین هنرمندانی است که در هشت سال دفاع مقدس به ادبیات مقاومت پرداخته است.
توجه او به جنبههای مختلف زبان به خصوص باستانگرایی (آرکائیسم) از او شاعری برجسته در حوزه ادبیات مذکور ساخته است.
گفته شده که نیما یوشیج آغازگر جریان باستانگرایی در شعر معاصر است و منظور از باستانگرایی در این نوع ادبی نمایش گرایش شاعر به صرف و نحو کهن در زبان و بازتاب آن در سطح واژگان و ساختارهای دستوری دانسته شده است.
امینپور با زبان محکم خود واژههای کهن را با معاصر پیوند میزد و موجب میشد خواننده در مواجهه با کلامِ هماهنگِ شعریاش احساس غریبگی و دوری نکند.
ضمن اینکه توجه به گذشته شعر او را از شعارزدگی افراطی دور و زبان شعر را برجسته و منحصر به فرد میکرد.
اهمیت این امر آنجایی بازتاب پیدا میکند که بدانیم ادبیات مقاومت به دلیل بازگو کردن ظلم ستیزی، ترغیب رزمندگان و اعتراض علیه جنایتها پتانسیل گستردهای در شعارزدگی و برانگیختن احساسات سطحی دارد و هنر شاعر و نویسنده لازم است که اثر را از سقوط به قعر چاه سطحیگری نجات دهد.
مهمترین منبع مقاومت حماسه و عرفان است.
حماسه از آن جهت که جنگ را به خواننده ایرانی مسلمان میآموزد و عرفان بدان دلیل که ایستادگی را برای او مشق میکند حائز اهمیت بسیار است و هردوی این عناصر در شعر شاعر شوشتری دیده میشود.
امینپور هم با طرح اسطورهها و پرداختن به مفاخر ملی درونمایه مناسب حماسه را فراهم آورده و به دست مخاطب جنگزده سالهای دفاع مقدس رسانده است.
در کتاب شعر امروز آمده است که: «وی (قیصر امینپور) شعر سنتی و نو را در کنار هم پیش برده و پیوسته تعادلی در استفاده از آنها داشته است.»
خصیصه رعایت کردن تعادل در استفاده از زبان کهن نیز در شعر او دیده میشود.
شعری که بارزترین ویژگی آن تعهد در برابر مسئولیتهای اجتماعی است.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری