استاد بدیع الزمان فروزانفر ادیبی خردمند و استادی فرزانه
به گزارش گلونی ادیب خردمند، مولوی شناس بزرگ، شارح سترگ مثنوی، استاد دکتر عبدالجلیل فروزانفر، در روز سهشنبه ۲۸ ربیعالثانی سال ۱۳۱۷ ه.ق، در آبادی بشرویه از توابع طبس، در خانوادهای از اهل علم و فرهنگ به دنیا آمد.
او بعدها لقب بدیعالزمان را از قوامالسلطنه، والی خراسان گرفت.
استاد فروزانفر، مقدمات علوم دینی و تحصیلات اولیه را در زادگاه خویش نزد شخصی به نام ملامحمدحسین آموخت.
در محرم سال ۱۳۳۸ ه.ق برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و پس از دو ماه، به حوزه درس استاد ادیب نیشابوری راه یافت و علوم ادبی و منطق را نزد او فراگرفت و تا سال ۱۳۴۲ ه.ق یعنی دو سال مانده به درگذشت ادیب، از خرمن دانشش بهرهها برد.
استاد بدیع الزمان فروزانفر
در سال ۱۳۰۵ به توصیه و به جای شمسالعلمای گرگانی، در مدرسه دارالفنون به تدریس فقه و عربی پرداخت.
همچنین در سال ۱۳۰۶، معلم منطق در مدرسه عالی حقوق شد و یک سال بعد، مدرس زبان عربی و منطق در دارالمعلمین عالی گردید.
استاد بدیع الزمان فروزانفر در ابتدای تأسیس دانشگاه تهران، در جایگاه استاد تاریخ ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات و استاد تصوف اسلامی در دانشکده علوم معقول و منقول به تدریس پرداخت.
ایشان در سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۳۲، به عنوان عضو فرهنگستان ایران و عضو شورای عالی معارف فرهنگ برگزیده شد و جزو اعضای اولیه و پیوسته آن گردید.
استاد بدیع الزمان فروزانفر، شارح بزرگ مثنوی، معرف ممتاز مولانا جلالالدین بلخی، آگاهی کمنظیری در تصوف اسلامی داشت و آشنای واقعی به ادبیات فارسی بود.
در طول چهل سال تلاش علمی و پژوهشی، افزون بر تدریس، آثار بسیار ارزشمندی به وجود آورده است.
شرح حال مولوی، تصحیح غزلیات شمس، معارف بهاء ولد، معارف محقق ترمذی، مقالات اوحد الدین کرمانی، شرح و تحلیل آثار عطار، شرح مثنوی شریف و تصحیح و ترجمه رساله قشیریه، نمونههایی از این آثار است.
همچنین سخن سخنوران، تاریخ ادبیات ایران، فرهنگ تازی به پارسی و ترجمه حی بن یقطان ابن طفیل از دیگر آثار بر جای مانده از این استاد به شمار می آید.
سرانجام استاد بدیع الزمان فروزانفر، آن مرد پرتلاش عرصه فرهنگ و ادب ایران و شارح بزرگ مثنوی، در روز شانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹، در منزل شخصی بر اثر سکته قلبی، کالبد خاکی را به سوی بارگاه قدس ترک کرد.
پیکر استاد در شهر ری در جوار امامزاده حضرت عبدالعظیم علیه السلام به خاک سپرده شد.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد