به همین سادگی و کتمان هویت یک زن
به گزارش گلونی قصه خیلی از زندگیهای مشترک سادهتر از چیزی است که به نظر میرسد.
وجود یکی در نیمه راه زندگی خشک میشود برای اینکه درخت مشترک زندگیشان جوانه بزند و سبز باقی بماند.
اغلب هم این یک نفر زن خانواده است که با تصور فداکاری و ایثار، نشاط روحی خود را قربانی بقا این زندگی میکند؛
تصور غلطی که سالیان سال در فرهنگ ما ادامه یافته است. غافل از اینکه روح سرزنده زن است که به کالبد زندگی خانوادگی جان میبخشد و نه انجام کارهای فیزیکی او.
به همین سادگی یک تصویر از دهها فداکاری زنانه است که رضا میرکریمی به قاب سینما عرضه کرده است.
به همین سادگی نمایش یک روز معمولی یک زنخانهدار است که مدتهاست در یکنواختی روزهای عمرش گم شده است اما حالا از این وضع به ستوه آمده و درصدد خالی کردن جای خود برای مدتی در این زندگی است.
این فیلم به آرامی نشان میدهد که یک زن چطور پس از عمری زندگی مشترک، خود و فردیتاش در لابهلای نقش مادری و همسر بودنش دفن شده است و حالا و در برهه میانسالی جای خالی تکههایی از پازل شخصیتش در وجود او حس میشود.
این فیلم که با تک شخصیت پررنگ خود یعنی طاهره (هنگامه قاضیانی) جلو میرود پر از صحنههای کنش و واکنش طاهره با دنیای بیرونی و زنانه خود است که اغلب آنها در خانه و آشپزخانه از او گرفته شده است.
با این حال هنگامه قاضیانی به زیبایی در خلال نمودهای بیرونی نقشاش، روح و روان مادر و همسری خسته و از همگسیخته را در معرض دید مخاطب قرار میدهد و او را به مرز همدردی با نقش نزدیک میکند.
برخی از فیلمها سادهاند اما به سادگی نمیتوان از کنار آنها رد شد. این فیلم نیز از همین دسته اثرهاست.
شما در فیلم نه با تنوع لوکیشن مواجه هستید و نه با تعدد بازیگران چهره و نه حتی با اکتهای فراوان و اغراق شده، شما در این فیلم فقط با برشی از یک زندگی واقعی روبرو میشوید.
چیزی که شبیه آن در اطراف و کنار هر کدام از ما زیاد به چشم میخورد.
اما نکتهای که این فیلم را در نظر فراتر از معمول میکند، حس زنانه نهفته در پشت تمام صحنههای این فیلم است که مخاطب زن یا مرد را برای لحظاتی در این نقش فرو میبرد.
دغدغههای یک زن که زمانی دختری جسور و بلندپرواز بوده است اما با تغییر نقش خود به همسر، این شوق و میل زندگی در لابهلای وظایف همسری و بعد نیز مادریاش گم شدهاست را به او منتقل میکند.
مثلا طاهره در صحنهای در حال شعر گفتن است و بعد نیز مشخص میشود که به کلاس شعر میرود.
این خود نمایانگر آن است که این زن حالا و در آستانه میانسالی، در شرف پیدا کردن خود و استعدادهای نهفته وجودی خود است که تازه اکنون مجال نمایان شدن به آنها داده است.
دیدن فیلم به همین سادگی به تمام زنانی که دنیای شخصیشان را در عنوان مادری و همسری حصر کردهاند توصیه میشود.
پایان پیام
نویسنده: هانیه شریعتی