بزرگداشت خیام و تلاش برای رمزگشایی رباعیات او
به گزارش گلونی حکیم عمر خیام یکی از مفاخر ملی ایران است که راههای رسیدن به او و شناخت او اغلب مسیرهایی ناپیموده و گاه مسدود هستند.
میدانیم که او در نیشابور به دنیا آمده و در همان شهر هم از دنیا رفته است.
همچنین میدانیم که بین سالهای ۴۳۰تا ۴۴۰ متولد شده و بین سالهای ۵۰۸ تا ۵۳۰ وفات یافته است.
آیا دانستن درباره محل و سال تولد و مرگ یک فرد یا نگاه گذرا به زندگی او ما را به عمیقترین و پنهانترین زوایای اندیشه او میرساند؟ قطعا خیر.
به قول دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن: «وقتی درباره ادبیات فارسی حرف میزنیم همیشه با نوعی ابهام روبهروایم. درست نمیدانیم که این بزرگان ادب به ما چه گفتهاند و چه خواستهاند بگویند، به غیر از فردوسی که صریح و روشن صحبت کرده چون مربوط به ایران پیش از اسلام بوده.
بقیه بزرگان ادب چون مولوی، حافظ، سعدی و… یک نوع امتزاجی از اندیشهها در خود جای دادهاند و به گونهای حرف زدهاند که گاهی خالی از تناقضات نیست. در واقع باید گفت که این خاصیت تاریخ ایران هم هست. ایران بعد از اسلام به نوعی اندیشه صریح و مستقیم را برنمیتابد.اما در این میان خیام ابهامش از دیگران بیشتر است.»
شناخت خیام و تفکر او همانقدر مشکل است که شناسایی رباعیات اصلی و رباعیات جعلیِ منسوب به او.
هرچند که خیام با شعرهایش به دهری بودن و کفرگویی متهم میشده است و هنوز هم گاهی میشود و هرچند ریشه بعضی از اندیشههای او را میتوانیم در روزگار باستان بیابیم با اینحال رواست که بپذیریم اندیشههایی چنین در سرزمینهای ناامن و دورههای ناامن بیشتر فرصت بروز پیدا میکنند و خیام هم از این ماجرا مستثنی نبوده است.
رباعیات اصلی خیام در باب تامل در زندگی است. خیام زندگی را با شادی و غم توامانی میبیند که هردو چون نسیمی گذرا در لحظه جاری میشوند. اما رباعیات جعلی چطور؟
خاورشناس روسی در اینباره میگوید: «رازگشایی رباعیهای خیام به این میماند که کسی پیش از مرگ خود نخی به انگشت بسته باشد تا کاری یا موضوعی را از باد نبرد و اکنون شما میخواهید پس از مرگ او کشف کنید این فرد درباره چه میاندیشیده و به چه کار یا موضوعی نظر داشته است. روشن است که این تلاش بیهوده است و به سرانجامی منطقی و مطمئن نمیرسد.»
برخلاف نظر دانشمند روس امروزه با مراجعه به شیوه سرایندگی، واژههای معمول در شعر، زبان، شناخت نسبی روحیه و اندیشه خیام و البته با یاری سایر نوشتههای او این محال تا حدودی به امکان نزدیک شده است.
اما از قرن نوزدهم میلادی به بعد نام خیام با نام دیگری در جایجای جهان گره خورد. اسکات فیتز جرالد با ترجمه شعرهای این رباعیسرای ایرانی جهان و حتی ایرانیان را نیز به دریای خیامزدگی سپرد و اروپای آن سالها که در نوعی بحران فرهنگی به سر میبرد و به دنبال تسلای خاطر میگشت به شدت از شعرهای عمر خیام استقبال کرد.
خیامِ شاعر، خیام اخترشناس یا ریاضیدان، خیامِ فیلسوف فرقی نمیکند امروز به تاریخ ۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت اوست. اویی که در بهترین تعریف فارغ ز امید و رحمت و بیم عذاب و آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب بود.
سیدعلی میرافضلی از رباعیات خیام میگوید
بخش دوم
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری