سریال سیاوش و قهرمانی کم رمق
به گزارش گلونی سریال سیاوش یکی از مجموعههای نمایش خانگی است که این هفتهها در کنار سایر آثار خوب و ناتوان روانه فضای مجازی یا به تعریفی درستتر؛ پلتفرم میشود.
در اینکه در یک دو سال اخیر، وجود مجموعههایی این چنینی توانسته تا حدی جبران ضعف سریال سازی در تلویزیون کرده و هوویی تحت کنترل! البته محسوب شوند، تردیدی وجود ندارد، اما سیاوش ترکیبی از ضعف و قوتهایی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
سینما و تلویزیون (از جنس پلتفرم) مدتها خالی از قهرمان درست و درمان بود، نه اینکه سیاوش در قهرمانسازی کارش خیلی درست باشد، نه، اما دارد تلاشش را میکند.
جنگیدن برای مفهوم غیرت و عزت، زیر چتر برد و باختهای ورزشی، خودش دلیل کم اهمیتی برای کشیده شدن سربال سیاوش به روایتی قهرمان پرورانه نیست. قهرمانی که برایش عزت و ارزش خانواده، برجسته و تا حدی خط قرمز است.
سریال سیاوش و قهرمانی کم رمق
چیزی که نگارنده را در هر تعریف و تمجید ناچار میکند که (تا حدی) را در جمله جای دهد، موفقیت نسبی و گیر و گورهایی است که نمیگذارد این مجموعه به معنای واقعی درخشان باشد، یا اگر نخواهیم بیرحمانه داوری کنیم، بهتر است بگوییم میتوانست (به نسبت) درخشانتر باشد.
اشکال سیاوش کجاست؟
نویسندهها تلاش خود را برای پیشبرد داستان و خرده داستانها کردهاند اما بهتر میبود تا به جای تکرار و تیپ سازی، شخصیت یا همان کاراکتر خلق و نوشته میشد.
خلق کاراکتر درد ناجور نمیآورد فقط دشوار تر است. تیپ نمونههایش در جامعه و پیرامون بسیار است اما کاراکتر یا همان شخصیت، شامل ویژگیهای منحصر به فرد میشود، مانند آن وجود نداشته یا بسیار نادر است، همین است که شخصیت همیشه جذاب و غیره منتظره، یقهمان را میگیرد.
در مجموعه نمایش خانگی سیاوش تماما شاهد تیپ هستیم، یعنی تکرار آدمهایی که رفتار و گفتارشان قابل پیشبینی است.
در این میان میتوان اندکی آن هم تنها اندکی، نقش صابر را به شخصیت نزدیک دانست، آدمی که به دلیل چکهای برگشتی به زندان افتاده و به ارزشهایی پایبند است.
آیا کارگردان هم در تیپ سازی مقصر است؟
نویسندهها داستان نسبتا خوبی نوشته و در اینکه در خلق شخصیت ناتواناند شکی وجود ندارد اما کارگردان نیز در قاب بندی و تدوینگر در برشهایش به این موضوع دامن زده است.
سیاوش در کارگردانی تلاشی کاذب کرده تا بدون عمق بخشیدن به آدمهای اثر، فقط با ایجاد هیجان بیهوده موسیقیایی و برشهای پشت سر هم، ضرباهنگ تند را به اجبار و تو خالی تزریق کند.
سیاوش هنوز هم خوبی دارد؛ نشان دادن مشخصههای فرهنگ ایرانی مانند زورخانه و و ارزش نهادن به خانواده و چیدن داستان در این بستر، نکتهای قابل درنگ و خجسته محسوب میشود. آن هم برای مجموعهای که جوانان بیشترین مخاطبینش را تشکیل میدهند.
بازیگران نامی اما کم رمق؛ سیاوش بازیگران چهره کم ندارد، رضا کیانیان، میلاد کی مرام، مجید صالحی و غیره.
اما به جز تفاوت در جنس و نوع بازی صالحی در نقش صابر، سایر هنرپیشهها خود را در اندازهای متوسط تکرار کردهاند.
پایان پیام
نویسنده: نیما نعمتی زاده