ویلیام شکسپیر نویسنده جاودانه در زمان
به گزارش گلونی ویلیام شکسپیر نمایشنامه نویس، شاعر و درامنویسی است متولد انگلیس که بین سالهای ۱۵۶۴-۱۶۱۶ میلادی میزیسته است.
به شخصه او را متولد انگلستان میخوانم و نه انگلیسی. همچنین او را ادیب و روانشناسی برای تمانی دوران میدانم و نه قرن مشخصی در ادوار گذشته بدین دلیل که جهان شمولی آثار او پهنه نامحدودی از جغرافیا را پیموده است و اثرگذاریاش بر دنیای نمایش سبب شده تا وی را معاصر همه دوران دنیای ادبیات و نمایش دانسته و به سرزمین خاصی متعلق ندانیم.
چون اغلب آثار او در خور توجه است در دنیای نمایش و نمایشنامه و درام نویسی کمتر کسی را همپای او دانستهاند.
شاید ستارههایی چون سوفوکل، بکت، ایبسن و برشت را نام ببرید اما به راستی با شنیدن نام هرکدام از این نمایشنامه نویسان چند اثر از آنان را به خاطر میآورید؟
آمار نشان میدهد نام شکسپیر یادآور مجموعهای از شاهکارهای او نظیر هملت، مکبث و غیره است و نام دیگران تنها یادآور یک اثر از آنان.
بیبرو و برگرد شما باشنیدن نام سوفوکل به یاد ادیپ شهریار میافتید و با بکت از در انتظار گودو یاد میکنید.
مطلقا سعی در کاستن جایگاه دیگر درامنویسها ندارم. میخواهم بگویم شکسپیر از دگر خوبان افزون است و این فزونی از حیث عدد و رقم نیز اثبات شده است (در این بین فقط چخوف را میتوان استثنایی قابل توجه دانست).
سوالی که پیش میآید این است که چه چیزی او را در تمام جهان و در طول این دوران جاودانه ساخته؟
چیزی که برای انگلیسی زبانها مسلم و دلفریب است زبان منحصر به فرد شکسپیر و خدماتی است که به زبان این متکلمان کرده است.
انگلیسها در مبحث زبان او را گنجینهای از واژگان میدانند گنجینهای که تنها در حوزه استعمال لغات نمانده، پا را فراتر گذاشته و دست به ابداع ترکیبات و واژگان جدید نیز زده است.
پیش از این شکسپیر را جهانی خواندیم اما در مبحث زبان ما، فارسی زبانان، جز کسانی نیستیم که زبان او را به حضمان برساند مگر اینکه بر انگلیسی مسلط باشیم.
از خیر انگلیسی زبانها که بگذریم باید پرسید چرا ما فارسی زبانها به این فرد علاقه نشان میدهیم؟
شاید بتوان جواب این سوال را هم در خود هنر شکسپیر جستوجو کنیم.
او داستانهایی را انتخاب میکرد که پیش از آن در میان جامعه و فرهنگها روایت شده بودند و اخلاق و احساسات آدمیان آن را تجربه کرده بود و پذیرفتنی میدانست و نهایتا دیدگاه و نظر خود را به این داستان سابقا نقل شده اضافه میکرد.
در یک کلام میتوان هنر او را در باورپذیری و ایجاد حس همزادپنداری دانست.
هنری که اگر آن را در قالب فیلم یا نمایش هم بریزند باز قابل دریافت است. همین امر نشان از میزان درک و روان شناسی شکسپیر از ذهن مخاطب دارد.
همین ریزبینیها و دقتهای ظریف زبانی و فنی در آثار شکسپیر است که ما را برآن میدارد تا بگوییم برجریده عالم دوام او همواره ثبت خواهد بود.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری