امپراتوری روم از نگاه شاهنامه فردوسی
به گزارش گلونی نشست تخصصی با موضوع فردوسی و شاهنامه توسط کانون ایرانشهر دانشگاه علامه طباطبایی و گروه رَشن با همکاری گلونی برگزار شد.
دکتر شهرام جلیلیان استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز یکی از سخنرانان این نشست بود. ایشان درباره نگاه شاهنامه به امپراتوری روم صحبت کردند.
ما در ایران باستان سنت تاریخ نگاری به شیوهای که در یونان و روم باستان وجود داشته است نداریم.
البته آگاهی از نوشتههای تاریخی یا تاریخ گونه از دوره ساسانیان که پس از اسلام به عربی هم ترجمه شدند تا حدی موجود است.
اینکه ساسانیان و ایرانیان باستان چه نگاهی به رومیان و در مجموع دنیای غرب داشتند تا اندازه زیادی از دید شاهنامه فردوسی برای ما مقدور است.
در دوره ساسانیان گاهی در کتیبهها یا سنگ نگارهها مثل کعبه زرتشت شاپور یکم یا در برخی سنگ نگاره به ویژه سنگ نگارههای پیروزی شاپور یکم بر رومیان تصویری از امپراتوری روم را داریم اما این تصویر چندان واضح و گسترده نیست.
امپراتوری روم از نگاه شاهنامه فردوسی
دیگر سخنرانیهای این همایش را در این لینک ببینید.
نماشای گلونی را دنبال کنید
از منابع غربی، رومی، یونانی، سریانی و سپس دیگر منابع عربی و فارسی این آگاهی به وجود آمده است که ایران و روم دو امپراتوری در کشاکش و درگیری با هم بودند و پیوندهای تجاری، دینی، فرهنگی، اقتصادی و …. زیادی هم با یکدیگر داشتند.
در روزگار ساسانیان در سده سوم میلادی و با شکل گرفتن ایده ایرانشهر و به وجود آوردن گسترهای یکپارچه به نام ایران شناخته شود، در کتیبهها موجود است و از همین روزگار بود که کشاکش و درگیری بین ایران و روم آغاز می شود.
آنچنان که از شاهنامه فردوسی استنباط میشود این است که شاهنامه فردوسی با ایده از شاهنامه ابومنصوری به نظم در آمده است و خود شاهنامه ابومنصوری با جمع آوری منابع قدیمی و خدای نامههای ساسانی نوشته شده بود.
شاهنامه فردوسی با اعتمادی که به دقت فردوسی است و رنجی که فردوسی برای سرایش شاهنامه متحمل شده است به نوعی نگاه ساسانیان به تاریخ است و این گونه به یاد داشتند که ایرانیان پادشاه کل جهان بودهاند در روزگاری که شاه جهان بودند، فریدون قلمرو خود را بین سه فرزند خود ایرج و سلم و تور تقسیم کرد.
همین بخش بندی بود که تاریخ سرزمین ایران را با سرزمین شرق یا توران و غرب یا روم را شکل میدهد و طبق عقیده ساسانیان کل جهان تحت هدایت ایرانیها بوده است و شکل خویشاوندی شاهان باستان هم در شاهنامه دیده میشود و ایرانیان در آن دوره بر این باور بودند که با همسایگان غربی و شرقی خود برادرند.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد