کامران کشیری از شاهنامه فردوسی میگوید
به گزارش گلونی ما در گذشته شاهنامهها داشتیم، یکی از آنها شاهنامه فردوسی است و در گذشته نویسندگان مطالب مربوط به ایران باستان را جمع آوری میکردند، نام شاهنامه بر آن مینهادند که در دوران ساسانی نام آن دسته از منابع خدای نامه بوده است.
شاهنامهها هم بنا بر منابعی که نویسنده از آن بهره میبرد با یکدیگر تفاوت داشتند، کتاب مورد بحث ما شاهنامه فردوسی است و فردوسی طبق علایق و سلایق خود منابع را به کار برده است و نکته مشهود آن این است که فردوسی حکیم به خاندان سام همان خاندان رستم علاقه زیادی داشته است و بدون دست بردن در روایتها و امانت داری که در متن شاهد و ناظر هستیم، نقش این خاندان بسیار پررنگتر است و فردوسی معمولا روایاتی را برگزیده که خاندان رستم در آن بیشترین حضور را دارند.
کامران کشیری از شاهنامه فردوسی میگوید
در دورههای بعد یک عده متوجه شدند که یکسری از داستانها در شاهنامه فردوسی نیامده است، به طور مثال داستانهایی که بسیار محبوب بودند اما در شاهنامه فردوسی موجود نبودند و دیگر پژوهشگران این مطالب را به شاهنامه فردوسی افزودند و در طی این شاهنامه وارد افسانه شد و برای این که تعداد ابیات شاهنامه را به عدد مدنظر یعنی ۶۰ هزار بیت برسانند، ابیاتی را به آن افزودند که به آنها ملحقات شاهنامه هم میگویند.
تصحیح دکتر خالقی مطلق بر شاهنامه فردوسی تصحیح بسیار ارزشمندی است و نکته مهمی که باید ذکر شود این است که در این تصحیح سلیقه شخصی نویسنده تا حد امکان دخالت داده نمیشود.
در دوره قاجار درست از زمانی که بخشی از ایرانیها به اروپا رفتند و با شیوه تصحیح متون به شکل علمی آشنا شدند اکثرا تلاششان بر این بود که به شیوه علمی تصحیح کنند، مثل علامه محمد قزوینی که از سردمداران این امر بود و یا زنده یاد مجتبی مینوی که بسیار دقیق و علمی کار میکردند، اما دیگر افرادی بودند که به همان سبک قدیم کار میکردند و خود را به جای شاعر قرار میدادند و تخیل میکردند و ابیات را به سلیقه خودشان به نظر شاعر نزدیک میدیدند.
البته به این امر تصحیح ذوقی هم میگویند. در تصحیح ذوقی موارد زیادی دارند که اهمیت پژوهشی ندارند.
پژوهش علمی به این دلیل ارزشمند است که قضاوت شخصی نویسنده نیست، چون ارزشهای خوب و بد نزد نویسنده با ملاک ارزش گذاری در جامعه تفاوت دارد.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد