روایت مستند از فیلم روزگار گل آقایی
به گزارش گلونی مستند روزگار گلآقایی را نیز در پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران در خانه و در کسوت خبرنگار غیر حضوری و برخط تماشا کردم.
فیلم روزگار گل آقایی به زندگی و فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کیومرث صابری فومنی معروف به گلآقا میپردازد.
خب این یعنی من چند چشمی چنین اثری را نگاه کرده و از هیچ صحنهای از آن نمیگذرم. طبیعتاً جذاب است. به ویژه که ادبیات آن هم از نوع طنز یا دست کم نمکینش را میپسندم.
فیلم از همان شروعش من را جذب میکند.
روزگار گلآقایی نامی است که بیننده حس میکند دارد کنایه میشنود یا کسی میخواهد نیشی بزند.
تاسیس، فعالیت و انحلال مجله گلآقا شامل پیشینه تاریخی و مقتضیات اجتماعی و فرهنگی خاصی است که در این مستند به آن پرداخته شده است.
این فیلم به تهیهکنندگی، کارگردانی، نویسندگی و پژوهش محمدحسن یادگاری در بخش نمایش ویژه ملی در پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران (سینما حقیقت) به نمایش درآمد.
حواسم را بیشتر به مستند میدهم.
گلآقا در بامداد هفتم شهریور هزار و سیصد و بیست زیر غرش بمبهای شوروی در صومعهسرا به دنیا آمد. قبولیاش در دانشگاه تهران بارقه امیدی شد تا ایدههای طنزش را در مجله توفیق در کنار استادهای این حوزه نشان دهد. اینها توضیحات ابتدای مستند است که راوی میگوید.
هفتاد و هشت دقیقه به تماشا و تعمق بیشتری از شخصیت کیومرث صابری فومنی نشستم که بیانگر دیدگاه او نسبت به ادبیات، طنز و بهره بردن اصولی از آنها برای نقدهای حتی تند اما بجاست.
صابری فومنی صاحب مجلهای بود که با بیان شدیدترین نقدها، به صورت اصولی بدون استثنا و ملاحظهکاری به سیاستها و دولت وقت، همچنان محبوب هر دو جناح بود.
شاید هم هر دو جناح چارهای جز نشان دادن صمیمت با گلآقا را نداشتند!
وزیر و وکیل برایش فرقی نمیکرد.
در بخشی از مستند، یکی از نویسندگان سابق تحریریه مجله گلآقا که با صابری فومنی همکاری داشت، اینگونه گفت که: «هر سال در ماه رمضان صابری فومنی، رجل سیاسی وقت را از جناحهای مختلف، همزمان در دفتر مجله به ضیافت افطار دعوت میکرد و حتی با نوشتن طنزهایی درباره جناح چپ و راست و نصب آنها به روی دیوار، باز هم با سیاسیون شوخی میکرد که به نظرم نشان از زیرکی و ذکاوت ظریف او داشت که به خوبی میدانست کِی، کجا و چطور حرفش را بگوید که هم محبوب و حتی ایمن بماند و هم انتقادش را بیان کرده باشد».
اما به گفته دوستانش شاید بتوان گفت که همین نگه داشتن هر دو جناح در کنار هم کار را برای صابری فومنی به نوعی سخت کرد که سرانجام همین تعارفات، برای او معذوریت ایجاد کرد و به گفته سید محمدعلی ابطحی در آخرین ضیافت افطار، تلویحاً خداحافظی و خاتمه گلآقا را اعلام کرد تا جایی که گفت: «هنر من این نبود که نشریه گلآقا را منتشر کردم بلکه هنر من این بود که در مناسبترین زمان گلآقا را تعطیل کردم».
سرانجام آخرین شماره مجله گلآقا در آبان هزار و سیصد و هشتاد و یک به چاپ رسید و برای همیشه به خاطرهها پیوست.
مجله و نگرشی که در این روزها جای خالیاش به شدت خودنمایی میکند!
مستند گلآقا تمام میشود و خیره به تیتراژ پایانی میمانم و فکر میکنم.
نقد سایر فیلمهای داخلی و خارجی را در این لینک بخوانید.
پایان پیام
نویسنده: ملیکا طاهری عطار
خرید عسل از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید