قسمت دوازدهم جزیره؛ وقتی می فهمیم پول بد است
به گزارش گلونی قسمت دوازدهم سریال جزیره هم پخش شد.
ما در این قسمت بیشتر از همیشه به باکلاس بودن و پولدار بودن خانواده شاهنگ پی میبریم.
از میز صبحانه و خدمتکاران خانه که بگذریم، ما میبینیم که آنها حتی پیانیست مخصوص هم دارند.
ما بعید میدانیم دربار شاه هم این قدر مفصل بوده باشد ولی به هرحال دلشان خواسته گند باکلاس بودن را در بیاورند، ما که بخیل نیستیم، این قدر پولدار و خاص باشید تا خودتان خسته شوید.
البته فکر نکنید کارگردان به این چیزها راضی بوده، خیر.
از نظرش این چیزها کافی نبوده پس تصمیم گرفته تماسهای تصویری را روی پروژکتور داشته باشند.
بعید میدانیم حتی ایلان ماسک هم این چنین با کسی تماس تصویری برقرار کند ولی به ما چه مربوط؟
قسمت دوازدهم جزیره
پولدار و خاص هستند دیگر، ما عقلمان نمیرسد که آدم پولدارها چطوری هستند برای همین قضاوت عجولانه نمیکنیم.
در این میان صحبتهای تاثیرگذاری در مورد پدر بودن، بین ارشد و پدرش را میبینیم که اشک هر بینندهای را در چشمانش حلقه میکند.
واقعا باید دست این نویسندگان را بوسید که این چنین توانایی دارند و با صحبتهای تاثیرگذار هر مخاطب کم عقلی را به فکر فرو میبرند.
ارشد هم که بعد از شنیدن صحبتهای تاثیرگذار پدرش احساساتی میشود، تاثیر چند برابری در برانگیختن احساسات مخاطبان گذاشته است.
در نهایت ما با یک سکانس تاثیرگذار دیگر روبهرو میشویم. دست دادن صحرا با همان خانمی که ما هنوز نفهمیدیم کیست.
آنها بعد از یک مکالمه خاص و نفسگیر در مورد انتقام، به هم دست میدهند که به راستی سکانسی سرتاسر هیجان بود و مخاطب را به فکر فرو برد که اوه خدای من حالا چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
از دیگر نکات مهم این قسمت سکانسی بود که سعید با اردلان دعوا میکنند.
سعید در حالی که دوربین خیلی تاثیرگذار از بالا از او فیلم میگیرد، داد میزند که ما همین قدر نکبتیم و این ظاهر ماست و درونمان نکبت است و این حرفها.
این سکانس از سکانسهای کلیدی فیلم بود.
کل فیلم را ساختند که بگویند آدمهای زیادی پولدار نکبت هستند و چقدر پول بد است و این صحبتها.
به هرحال داد هم نمیزدید ما فهمیده بودیم چه خبر است، اما برای تلاشتان ممنونیم.
جزیره را در فیلیمو ببینید
نقد این سریال را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید