موزه داری و گفتمان های انقلاب
به گزارش گلونی رضا دبیرینژاد، رییس موزه ملک بیان کرد: انقلابها گفتمانهای مختلفی را پدید میآورند و حاصل این گفتمان ایجاد نهادهای مختلفی است که میتوانند تبلور مفاهیم گفتمانی باشند.
موزهها هم حاصل گفتمانها هستند از همین رو بعد از هر انقلابی موزههای جدیدی به وجود میآیند که از نگاه به موزههای پدید آمده میتوان مفاهیم انقلابی را خواند و یا مشاهده کرد که چه مفاهیمی پایدار ماندهاند.
یکی از مفاهیم اصلی در انقلابهای مردمی تبدیل مجموعههای خصوصی سلطنتی به مجموعههای ملی است که امکان دسترسی مردمی به آنها فراهم شود و موزه کردن اماکن و مجموعههای متعلق به رژیم سابق یکی از شیوههای مرسوم در دولتهای انقلابی است که این جریان موزهای را در ایران میتوان از سال ۱۳۶۰ تاکنون مشاهده کرد که یا خود کاخها به کاخ موزه تبدیل شدهاند تا به این معنا جایی همگانی باشند و یا مکانهای آنها به موزههای گوناگون تبدیل شدهاند تا باز با موزه شدن فرصتی مردمی ایجاد شود.
موزه داری و گفتمان های انقلاب
این گفتمان که با کاخ موزهها تبلور مییابد چون سابقه در همه دنیا دارد و با شاخصهای موزهای قرابت داشته است بر پایه دسترسی عمومی استوار مانده است اما گاهی گفتمانهای دیگری نیز بر آن سوار شده است که سبب شده کاخ موزهها دچار چالشهای گفتمانی شود.
انقلابها تحول تاریخی در دوره معاصرند و از این رو بیشترین توجه را به تاریخ معاصر جلب میکنند. موزهها نیز که همواره با روایتگری تاریخ شناخته شدهاند در این موقعیت تحت تأثیر معاصرگرایی قرار میگیرند و شاهد هستیم که در چهار دهه اخیر موزههای مختلفی با موضوعات تاریخ معاصر پدید آمدهاند و بسیاری از نهادهای انقلابی نیز وظیفه خود را معطوف به همین نگاه تاریخی معاصر و موزههای تاریخی معاصر معطوف کردهاند تا از این راه بتوانند تاریخ انقلاب را تثبیت کنند تبلور این نوع از موزهها را میتوان در ایجاد موزه عبرت و یا حانه موزههای شهدای انقلاب و حتی امتداد تاریخ انقلاب همچون موزههای دفاع مقدس و یا شهدا مشاهده کرد.
این دو گفتمان را شاید بتوان مهمترین گفتمانهایی دانست که بیشترین تأثیر را بر موزهداری پس از انقلاب اسلامی داشته و دارند و این تأثیر با توجه به بنیانهای پیدایی موزه امری طبیعی است.
موزه داری و گفتمان های انقلاب
در کنار این دو جریان مفاهیم و گفتمانهای دیگری که در ادوار مختلف پدید آمدهاند نیز تلاش شده است تا از موزهها مطالبه شود اما میتوان گفت که دو جریان اصلی عمومیسازی سرمایههای ملی شده و معاصرگرایی تاریخی دو مضمونی هستند که حتی سبب پیدایش نهادهای انقلابی شده و یا با وظایف برخی نهادهای انقلابی قرابت داشته و در نتیجه این مشابهتها و مجاورتها بیشترین تأثیر را بر جریانسازی موزههای انقلابی داشته است.
اما باید در نظر داشت که موزه هم ظرفیتها و هم شاکله خاص خود را دارد که در گفتمانسازی وقتی اثربخش است که بتواند رابطه دوسویه گفتمانی به درستی حاصل شود وگرنه ایجاد صرف موزه برای گفتمانسازی کافی نیست بلکه باید به مثابه نهادهای گفتمانی در تغییرات اجتماعی زبان و نشانههای خود را در شاکله موزهای بهروز نمایند و گرنه ایستایی در شاکله و یا تصورات پیشین سبب چالشهای موزهای و حتی چالشهای تاریخی و فرهنگی میشود. حالا بعد از گذر چهل ساله از انقلاب اسلامی لازم است که موزهداری این چهار دهه را از منظر فرهنگی و اجتماعی با نگاه دقیق موزه شناسی واکاوی و آسیبشناسی کرد.
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید